پراکنده از فوتبال

حالا که چند ساعتي از بازی ايران-پرتغال گذشته مي شود راحت تر درباره ی بازی حرف زد. اين ها حرف های پراکنده ای ست که ممکن است بدون ترتيب هم باشند

منصفانه اش اين است که از زحمتي که بازيکنان ايران برای يک بازی خوب کشيدند قدرشناسي کنيم. گرچه فقط از نگاه يک تماشاگر به نظرم آمد که بعضي ها در طول بازی بيشتر از ديگران انگيزه داشتند که بدوند و پرتغالي ها را راحت نگذارند در حمله کردن

خيلي افتضاح است که علي کريمي بعد از تعويض شدن با لگد بزند زير وسايل گروه پزشکي که مثلأ ناراحتي اش را خالي کند از تعويض يا نتيجه يا هر چيز ديگری. اين قدر هم سلانه سلانه بيايد برای تعويض. من اگر کاره ای بودم از همانجا کريمي را مي فرستادم ايران

امروز که داشتم نظر بازيکنان ايراني را مي خواندم درباره ی بازی شان با پرتغال تقريبأ ديدم همه شان گفته اند که پرتغال تيم فلان وبهماني ست و اگر نمي برد جای تعجب داشت. يعني خودشان را باخته بودند حتي پيش از بازی. اين حرف هايي که بازيکنان ما زده اند را ما تماشاگرها بايد بزنيم نه خود بازيکن ها که قرار است بروند و اگر باختند اشکالات خودشان را ببينند. خوب پس اين همه که اين ها در باشگاه های خارجي توپ مي زنند کسي آن جا بهشان مهلت مي دهد که بعد از شکست بگويند حد ما اين بود؟ يکي از اين حرف ها را بزنند که ساک شان را مي دهند دست شان و مي فرستندشان کشورشان

ميرزاپور اصلأ اين عادت پاس دادن توپ در بدترين زمان و مکان ممکن را ترک نمي کند ظاهرأ هر بار مي خواهد يک تکنيکي به اجرا بگذارد که خودش هم نمي داند چيست. ما اين جا با دوستانمان که نشسته بوديم به تماشا تا توپ را مي دادند به ميرزاپور لرزه مي افتاد به تن همه مان. به نظرم بايد يک وقتي بروند صاف و پوست کنده از ميرزاپور بپرسند چه فکری دارد برای اين کارش شايد بشود قانعش کرد که بالاغيرتأ دست بردارد از اين کارهايش، البته حالا که ديگر گذشت

ببينيم در بازی با آنگولا بلاخره ذخيره های تيم ملي هم مي آيند يک خودی نشان بدهند يا نه؟ برانکو بايد حق بدهد به بازيکنان جوان که از اين فرصت برای نشان دادن توانايي هايشان استفاده کنند. حالا بزند و علي دايي را دوباره بياورد وسط ميدان، چه حالي مي دهد

اين جناب آقای دکتر دادکان وقتي من داشتم ليسانسم را در دانشگاه شهيد ملي سابق مي گرفتم استاد ورزش ما بود. خفه مان کرده بود از بس از خودش تعريف مي کرد. همان وقت ها داشت دکترای جامعه شناسي اش را مي خواند اما از شکسته بندی تا ارنج تيم ملي واليبال درباره ی همه ی اين ها نظر قاطع مي داد، چپ و راست هم مي گفت همه جا بين دوستانم معروف است که مشکلتان را ببريد پيش "ممّد" که حلش کند. حالا حاج آقا دکتر ممّد دادکان بي زحمت اين مشکل تيم ملي را حل کند دستش درد نکند، البته اگر ماندني شدند

نمي دانم متوجه بوديد که بازيکنان ايران چقدر در اين دوره از بازي ها هيکلشان نحيف است؟ ظاهرأ بدنسازی در کار نبوده يا اصلأ فيزيک بدنشان ضعيف است، به هر حال هيکلشان خيلي با بقيه ی تيم هايي که ديده ام فرق دارد، کوچکند انگار

آقا، دنيا و کعبي. ضمنأ گزارشگر تلويزيون استراليا اعلام کرد که کعبي از يک استاني به نام خوزستان آمده که معروف است به فوتبالخيز بودن. همه ی حضراتي که داشتند بازی را مي ديدند اين را هم شنيدند. يعني آوازه ی خوزستان تا اينجا هم رسيده. دو دو رو دودو، خوزستان

نظرات

پست‌های پرطرفدار