گفتم: الکي؟ گفت ولک بخدا

چند ماه پيش در يک اقدام ضربتي‌ی دو مرحله‌ای رفتم يک دوربين عکاسي Canon درست و حسابي خريدم. البته که ضربه‌ی اول آن اقدام را عسل وارد کرد چون اگر اين ضربه را در خانه‌ی خودشان و به خودشان وارد مي‌کرد احتمالأ از بالکن خانه‌شان پرتاب مي‌شد پائين. بنابراين ضربه‌ را به من وارد کرد و من هم ضربه‌ی دوم را به فروشگاه مربوطه وارد کردم. فروشنده هم يکي يک ضربه به من و عسل زد که هنوز جايش درد مي‌کند.

خلاصه اين که آن دوربين و اين جانب شده بوديم رفيق گرمابه و گلستان. از اين مدل‌ها که ولک خدا رو کول‌ته، خيلي دمت گرمه. سه هفته پيش ناغافل فلاش دوربين از کار افتاد. چون فروشگاهش خدمات بعد از ضربه داشت بردم پيش‌شان که يک فکری بکنند. فکرشان اين بود که برداشتند دوربين را فرستادند به شرکت مربوطه که يا تعمير کند يا تعويض.

ولک خدااااا حالا بلکه تعويضش کنن، آمييين!

دو هفته‌ بعد زنگ زدم از احوالات مريض خبر بگيرم گفتند هنوز در راه بيمارستان است. گفتم ولک آدم حسابي، من ِ خوزستاني يا عينک ری‌بن مي‌پوشم يا اين دوربين. حالا تو آفتاب يک چيزی هست بپوشم يک فکری به حال سايه بکن، از خجالت آب شدم.

گفتند بيا يک دوربين اماني مي‌دهيم تا دوربين خودت بيايد.

به خيال امانت گرفتن دوربين مشابه مال خودم رفتم، ديدم يک دوربين کوچک آوردند دادند دستم. هر چقدر هم کلنجار رفتم که، ولک اين خيلي افتضاحه، حالا مردم چي خيال مي‌کنن بعد ِ اين همه سال آبروداری با ری‌بن؟ طرف مربوطه گفت والا همين تک سايزش مونده بردی بردی، نبردی هم برو لخت راه برو.

معلوم شد همشهری خودمون بود ولي آقاش منتقل شده بوده نيمکره‌ی جنوبي. خلاصه ديدم خيلي بدون دوربين نمي‌شود زندگي کرد با اکراه گرفتم.

حالا کاکا دشمنت ببينه خيلي يواش از کوچه رد ميشم مردم نبيننم.

داشتم مي‌آمدم همان فروشنده‌ی مربوطه گفت کاکا اگر ديدی بعضي وقت‌ها توی چشمي دوربين که نگاه مي‌کني تصاوير همه سياه و سفيدن هيچ خيالت نباشد ها ... چشمي دوربين اشکال داره ولي تصاوير همه رنگي ثبت مي‌شن. گفتم: الکي؟ گفت ولک بخدا!

امروز رفتم چند تا عکس از يک معبد نپالي بگيرم ديدم چشمي دوربين سياه وسفيد نشان مي‌دهد. گفتم لابد عکس‌ها رنگي ثبت مي‌شوند. حالا که آمدم خانه مي‌بينم عکس‌ها همه سياه و سفيد هستند.

خلاصه روم سياه.

عکس‌های معبد را ببينيد.

نظرات

پست‌های پرطرفدار