ميهمان: آزاده

اول اینکه خوشحالم اینجا مهمان شدم تا بنویسم.

دوم این که دوست دارم از تجربه ی درس خواندنم در سال گذشته بنویسم.

رشته ی من فیزیک است و ما در فیزیک درسی به نام کوانتوم داریم که از درس های مهم و اساسی رشته‌ی ماست. درسی که هرچه قدر هم راجع بهش مطالعه کنی و یاد بگیری باز هم خیلی چیزها هست که بلد نیستی. من و دو نفر از دوستام سال گذشته تصمیم گرفتیم که این درس را به صورت گروهی مطالعه کنیم. البته من تجربه ی کار گروهی را داشتم اما نه در درس خواندن.

این تجربه از چند نظر برای من جالب بود. اول از همه این که باعث می شد به هر مبحثی که می رسیم کلی راجع بهش با همدیگر حرف بزنیم و هرکس هر جایی را بهتر فهمیده بود برای بقیه توضیح می داد و این طور بود که مطالب بهتر در ذهن ما می ماند.

اگر هم مبحثی باز هم برای ما نامفهوم بود سعی می کردیم به کتاب های بیشتری مراجعه کنیم و از استاد کمک بگیریم.
دوم این که تمرکز ما را بیشتر کرده بود.به طور مثال وقتی من تنها بودم ساعت های مفید درس خواندنم کمتر از زمانی بود که با هم درس می خواندیم.در تنهایی بیشتر فکرهای مختلف به سراغم می آمد.

سوم این که با این روش ما بیشتر به هم نزدیک شدیم و به جز درس خواندن برنامه های دیگری هم با هم داشتیم. به طور مثال کوه رفتن و سینما رفتن و گه گاهی ناهار خوردن با یکدیگر.که این برنامه ها در حال و هوا و روحیه ما تاثیر خوبی داشت.

خلاصه این که در آخر ترم بالاترین نمره های کلاس ما سه نفر بودیم و به جز این کلی هم به کوانتوم علاقمند شدیم و سعی کردیم بیشتر مطالعه کنیم و یاد بگیریم.

نظرات

پست‌های پرطرفدار