مثل روز روشن

البته که برای آدم‌های سياسي هرحرفي را مي‌شود زد و دوباره عوضش کرد و باز يک حرف اصلأ متفاوتي زد که به قبلي‌ها شباهتي نداشته باشد. اما کم پيش مي‌آيد اين حرف‌های متفاوت را بشود به خورد آدم‌های غير سياسي داد. البته آن هم مي‌شود. يعني همه چيز را مي‌شود به خورد همه داد، اين که ديگر مثل روز روشن است و نياز به توضيح دادن ندارد.

هيچ آدم علمي تا به حال اسلحه هم که ساخته يا فن‌آوری‌اش را عرضه کرده نتيجه‌اش را لاپوشاني‌ نکرده. از نوبل بگيريد تا اينشتين و فون براون. همين کلاشينکف روس هم هيچ جايي نگفته که اسلحه‌ای که ساخته برای قلقلک دادن آدم‌ها بوده.

حالا من خيلي تعجب مي‌کنم که اين برنامه‌ی اتمي ايران که از در و ديوارش دارد گرفتاری مي‌ريزد روی سر مردم چرا با اين همه اصرار قرار است برای ما الکتريسيته توليد کند، آن هم با اين همه هزينه‌ی سياسي و اقتصادی و فشار عصبي!

تمام آدم‌هايي که در زمينه‌ی انرژی در دنيا کار کرده‌اند مي‌دانند که از 365 روز سال در ايران نزديک به 200 روزش آفتابي‌ست. طرف‌های اروپايي قرارداد نيروگاه خورشيدی الضحی هم که مي‌دانند چه منبع سرشاری از انرژی خورشيدی در ايران وجود دارد. از آن طرف در دوران امرالهي از يک کارشناسي که در مزرعه‌ی خورشيدی کاليفرنيا هم کار مي‌کرد دعوت کردند که بيايد و امکانسنجي راه انداختن مزرعه‌ی خورشيدی در ايران را مطالعه کند. کارشناس آمد و نتيجه هم گرفتند و البته خيلي هم کلاه گذاشت سرشان، از اتفاق روزگار من هم رک و پوست کنده به خود همان کارشناس گفتم که فکر نکند آدم که چشمش را مي‌بندد گوشش هم نمي‌شنود.

از آن طرف هم در منجيل که توربين بادی نصب کرده‌اند. در خراسان هم که جاي نصبش را تعيين کرده بودند. تازه همين يک قلم که در سيستان و بلوچستان بادهای 120 روزه داريم برای کندن پره‌های توربين هم کفايت مي‌کند.

وزارت نيرو هم که سال‌هاست در اطراف سبلان دارد انرژی زمين گرمايي را مطالعه مي‌کند که به گفته‌ی خود کارشناسان وزارتخانه مي‌شود از گرمای همان منابع خانه‌های مردم در استان‌های آذربايجان را گرم کرد. هيچ جايي هم تبليغ نمي‌کنند که مردم بروند روی پشت بام خانه‌هايشان يا حتي اداره‌ها صفحه‌ی خورشيدی نصب کنند برای روشن کردن چراغ‌ها، دست کم. بيوگاز را هم که در اراک راه اندازی کرده بودند. خوب آخر اين ديگر چه مدل گرفتاری‌ست که برای مردم درست کرده‌اند؟

همه‌ی اهل دنيا در زمينه‌ی انرژی اين‌ها را مي‌دانند، چيز پنهاني هم نيست. توی اينترنت هزاران مقاله‌ی علمي هست که دانشگاهي‌ها مي‌نويسندشان و تحقيق کرده‌اند بابتشان. ايران هم بخشي از کره‌ی زمين است و هر حکومتي که دارد اما خورشيد و جزر و مدش به فرمان حکومت کار نمي‌کنند و هر محققي در يک گوشه‌ی دنيا مي‌تواند ميزان تابش خورشيد و وزش باد و باقي منابع انرژی را محاسبه کند. حالا زور زورکي مي‌گويند اين‌ که ما مي‌گوييم يک چيز ديگری‌ست.

به جای اين که برسند به گرفتاری‌های خيلي مهم‌تر مثل آلودگي هوا چسبيده‌اند به انرژی اتمي آن هم از مدل دولا دولا سوار شتر شدن.

نظرات

پست‌های پرطرفدار