انتخابات در استراليا
لابد ميدانيد رأی دادن در استراليا اجباریست. رفتم رأی دادم و حالا که برگشتم دربارهاش مينويسم.
به نظرم ميرسد ليبرالها انتخابات را باختند و حزب کارگر پيروز شده، يا دارد ميشود. رسانهها دارند کمکم يک حرفهايي ميزنند از اين که يازده سال گذشته چطور بود و اينها. خوب يازده سال برای ليبرالها کافي بود و نياز به بازسازی حزب و تطبيق دادن خودشان با جامعه ضروریتر از ادامه دادن است، البته هنوز نتايج اعلام نشده و چه بسا همين ليبرالها هم باز دولت را بگيرند، منتها همين موضوع بازسازی حزب مدتهاست که گريبان دولت را گرفته و عليرغم تمام حرفهای جان هوارد مبني بر قدرت او در ادامهی کار به عنوان نخست وزير باز هم سه روز پيش مجبور شد در يک گفتگوی تلويزيوني همراه با خزانهدار دولت، پيتر کاستلو، شرکت کند و بلاخره به زبان بياورد که کاستلو برای رهبری حزب و در نتيجه نخست وزيری توانايي لازم را دارد.
حالا بايد تا همين سه چهار ساعت آينده منتظر ماند تا تکليف انتخابات روشن بشود. من به سبزها رأی دادم البته، که با کارگرها ائتلاف کردهاند.
اين از اين.
اما واقعأ کارگرها تغييری در مراودات خارجي يا تعهدات بينالمللي استراليا انجام خواهند داد؟ به نظر من اصولأ چنين تغييراتي رخ نخواهد داد. مثلأ وضع نيروهای استراليايي در عراق و افغانستان تغيير نميکند و درگيری بر سر دولت تيمور شرقي و پاپوآی اندنزی سر جای خودش ميماند. حتي دولت کارگری سختتر با موضوع ايران روبرو ميشود و به نظرم پرچمدار مقابله با برنامهی اتمي ايران هم ميشود که حضور خودش را در جهان اعلام کند، چيزی شبيه به وضع سارکوزی در فرانسه و مرکل در آلمان.
همين هم هست که تمام تلاش حزب کارگر در کشاندن درگيریهايش با دولت جان هوارد معطوف شده بود به مسائل داخلي و هرگز هيچ نطق آتشيني دربارهی مسائل بينالمللي بر عليه هوارد انجام نشد و هر حرف تندی در اين باره بعد از طرح در مجلس به سرعت درز گرفته شد.
بايد چند ساعتي صبر کرد تا نتايج اعلام بشوند.
به نظرم ميرسد ليبرالها انتخابات را باختند و حزب کارگر پيروز شده، يا دارد ميشود. رسانهها دارند کمکم يک حرفهايي ميزنند از اين که يازده سال گذشته چطور بود و اينها. خوب يازده سال برای ليبرالها کافي بود و نياز به بازسازی حزب و تطبيق دادن خودشان با جامعه ضروریتر از ادامه دادن است، البته هنوز نتايج اعلام نشده و چه بسا همين ليبرالها هم باز دولت را بگيرند، منتها همين موضوع بازسازی حزب مدتهاست که گريبان دولت را گرفته و عليرغم تمام حرفهای جان هوارد مبني بر قدرت او در ادامهی کار به عنوان نخست وزير باز هم سه روز پيش مجبور شد در يک گفتگوی تلويزيوني همراه با خزانهدار دولت، پيتر کاستلو، شرکت کند و بلاخره به زبان بياورد که کاستلو برای رهبری حزب و در نتيجه نخست وزيری توانايي لازم را دارد.
حالا بايد تا همين سه چهار ساعت آينده منتظر ماند تا تکليف انتخابات روشن بشود. من به سبزها رأی دادم البته، که با کارگرها ائتلاف کردهاند.
اين از اين.
اما واقعأ کارگرها تغييری در مراودات خارجي يا تعهدات بينالمللي استراليا انجام خواهند داد؟ به نظر من اصولأ چنين تغييراتي رخ نخواهد داد. مثلأ وضع نيروهای استراليايي در عراق و افغانستان تغيير نميکند و درگيری بر سر دولت تيمور شرقي و پاپوآی اندنزی سر جای خودش ميماند. حتي دولت کارگری سختتر با موضوع ايران روبرو ميشود و به نظرم پرچمدار مقابله با برنامهی اتمي ايران هم ميشود که حضور خودش را در جهان اعلام کند، چيزی شبيه به وضع سارکوزی در فرانسه و مرکل در آلمان.
همين هم هست که تمام تلاش حزب کارگر در کشاندن درگيریهايش با دولت جان هوارد معطوف شده بود به مسائل داخلي و هرگز هيچ نطق آتشيني دربارهی مسائل بينالمللي بر عليه هوارد انجام نشد و هر حرف تندی در اين باره بعد از طرح در مجلس به سرعت درز گرفته شد.
بايد چند ساعتي صبر کرد تا نتايج اعلام بشوند.
نظرات