شناسنامه برای فروش يا برای رأی دادن
من ماندهام از انتصابهای عجيب و غريب آدمها در پستهای مختلف در جمهوری اسلامي. حالا يک نمونهاش را مينويسم ببينيد.
نماينده ايران در کميته سوم مجمع عمومی سازمان ملل خانم "پيمانه هستهای" است. اين خانم هستهای که اهل خرمشهر هم هست و مثلأ همشهری هم هستيم در دورهی کرباسچي رئيس مرکز کنترل کيفيت هوای شهر تهران بود اما بعد در دورهی خاتمي رفت به وزارت خارجه و از آنجا هم رفت به دفتر نمايندگي ايران در سازمان ملل.
حالا ايشان سر از کميته سوم مجمع عمومی سازمان ملل درآورده که کارشان دربارهی مسائل حقوق بشر است. اصلأ معلوم نيست انتصاب قبلي ايشان به رياست مرکز کنترل کيفيت هوا چه ربطي به اين شغل فعليشان در سازمان ملل دارد؟
فکر کنيد فردای روز ايشان با اين شغلهای رنگارنگ و بي ربط بيايد و برای مثلأ شورای شهر هم کانديد بشود. اتفاقأ هر دو شغل بي ربط خانم هستهای در دوران اصلاحات بوده.
فرض کنيد ميخواهم همين سؤال را از اصلاح طلبان بپرسم و بگويم عليرغم احترام و علاقه به فکرتان اما انتظار جواب دارم که بگوييد اين چه مدل انتصابيست؟ آدم خيلي بايد "سوپرمن" يا "سوپر وومن" باشد که از فکر راهبری يک مؤسسهای که کارش مربوط به آلودگي هوا و اينهاست يکباره بپرد توی دايرهی حقوق بشر و بحثهای تخصصي.
حالا شايد هم ما آدمهای معمولي اين چيزها را درک نميکنيم. در هر حال يک بنده خدايي از بين اصلاح طلبان برای ما آدمهای معمولي فرق شناسنامه برای فروش با شناسنامه برای رأی دادن را توضيح بدهد.
نماينده ايران در کميته سوم مجمع عمومی سازمان ملل خانم "پيمانه هستهای" است. اين خانم هستهای که اهل خرمشهر هم هست و مثلأ همشهری هم هستيم در دورهی کرباسچي رئيس مرکز کنترل کيفيت هوای شهر تهران بود اما بعد در دورهی خاتمي رفت به وزارت خارجه و از آنجا هم رفت به دفتر نمايندگي ايران در سازمان ملل.
حالا ايشان سر از کميته سوم مجمع عمومی سازمان ملل درآورده که کارشان دربارهی مسائل حقوق بشر است. اصلأ معلوم نيست انتصاب قبلي ايشان به رياست مرکز کنترل کيفيت هوا چه ربطي به اين شغل فعليشان در سازمان ملل دارد؟
فکر کنيد فردای روز ايشان با اين شغلهای رنگارنگ و بي ربط بيايد و برای مثلأ شورای شهر هم کانديد بشود. اتفاقأ هر دو شغل بي ربط خانم هستهای در دوران اصلاحات بوده.
فرض کنيد ميخواهم همين سؤال را از اصلاح طلبان بپرسم و بگويم عليرغم احترام و علاقه به فکرتان اما انتظار جواب دارم که بگوييد اين چه مدل انتصابيست؟ آدم خيلي بايد "سوپرمن" يا "سوپر وومن" باشد که از فکر راهبری يک مؤسسهای که کارش مربوط به آلودگي هوا و اينهاست يکباره بپرد توی دايرهی حقوق بشر و بحثهای تخصصي.
حالا شايد هم ما آدمهای معمولي اين چيزها را درک نميکنيم. در هر حال يک بنده خدايي از بين اصلاح طلبان برای ما آدمهای معمولي فرق شناسنامه برای فروش با شناسنامه برای رأی دادن را توضيح بدهد.
نظرات