تلفن
چند روز پيش با يک ادارهای کار داشتم، شماره را از دفتر تلفنم نوشتم روی يک کاغذ و تلفن زدم. تا آن طرف گوشي را برداشت مهلتش ندادم و شروع کردم به انگليسي توضيح دادن که من برای چه کاری زنگ زدم و يک ريز حرف زدم. بيچاره آن طرف خط يکي دو بار آمد حرف بزند باز من مهلت ندادم. يک کمي که آتش بس دادم ديدم يکي از آن طرف گفت چرا پرت و پلا ميگي؟ تو امروز حالت خوبه؟ به فارسي.
نگو عوضي شمارهی يکي از دوستانم را گرفته بودم و بيچاره از کار و زندگياش افتاده بوده و داشته حرفهايم را گوش ميکرده که نه از سرشان با خبر بوده نه از تهشان.
باز روز دوشنبه خواستم از يکي تشکر کنم بابت زحمتي که در آزمايشگاه برايم کشيده بود آخر هفته. برداشتم يک اس ام اس فرستادم برايش که خيلي از بابت زحمتي که کشيدی تشکر ميکنم. چند دقيقه بعد باز همان دوست خودم که عوضي شمارهاش را گرفته بودم زنگ زد گفت تو از قرار هنوز حالت خوب نشده. گفتم چرا؟ گفت باز برای من يک اس ام اس فرستادی و تشکر کردی. نگو باز عوضي تلفن را گرفته بودم.
حالا امروز موبايلم زنگ زد ديدم يک شمارهی ناشناس است مثل هميشه که اول با ناشناسها انگليسي حرف ميزنم به او هم انگليسي بله. ديدم يکي به فارسي ميگويد آقای فلاني (يک اسم ديگری). فارسي گفتم نه آقا اشتباه گرفتيد. باز به فارسي گفتند مطمئنيد؟ گفتم بله مطمئنم. يک کمي که حرف زديم معلوم شد از ملبورن زنگ ميزنند. گفتم خيلي جالب شده که شمارهی اشتباه شما سر از تلفن من درآورده و صاف با هم فارسي چاق سلامتي مي کنيم.
خلاصه رفتم به همان دوست خودم که شمارهاش را عوضي گرفته بودم زنگ زدم گفتم خودم به تو زنگ زدم که بلکه اين طلسم شماره افتادنهای عوضي درست بشود.
نگو عوضي شمارهی يکي از دوستانم را گرفته بودم و بيچاره از کار و زندگياش افتاده بوده و داشته حرفهايم را گوش ميکرده که نه از سرشان با خبر بوده نه از تهشان.
باز روز دوشنبه خواستم از يکي تشکر کنم بابت زحمتي که در آزمايشگاه برايم کشيده بود آخر هفته. برداشتم يک اس ام اس فرستادم برايش که خيلي از بابت زحمتي که کشيدی تشکر ميکنم. چند دقيقه بعد باز همان دوست خودم که عوضي شمارهاش را گرفته بودم زنگ زد گفت تو از قرار هنوز حالت خوب نشده. گفتم چرا؟ گفت باز برای من يک اس ام اس فرستادی و تشکر کردی. نگو باز عوضي تلفن را گرفته بودم.
حالا امروز موبايلم زنگ زد ديدم يک شمارهی ناشناس است مثل هميشه که اول با ناشناسها انگليسي حرف ميزنم به او هم انگليسي بله. ديدم يکي به فارسي ميگويد آقای فلاني (يک اسم ديگری). فارسي گفتم نه آقا اشتباه گرفتيد. باز به فارسي گفتند مطمئنيد؟ گفتم بله مطمئنم. يک کمي که حرف زديم معلوم شد از ملبورن زنگ ميزنند. گفتم خيلي جالب شده که شمارهی اشتباه شما سر از تلفن من درآورده و صاف با هم فارسي چاق سلامتي مي کنيم.
خلاصه رفتم به همان دوست خودم که شمارهاش را عوضي گرفته بودم زنگ زدم گفتم خودم به تو زنگ زدم که بلکه اين طلسم شماره افتادنهای عوضي درست بشود.
نظرات