بسکتبال با کوتولهی سفيد
به نظرم داريم کمکم ميرسيم به فينال مسابقات بسکتبال پارالمپيک دانشکده. حالا البته اين مسابقات پارالمپيک از زور تنبلي به راه افتاده وگرنه همه سالمند. منتهای مراتب حالا ملت سر ظهر از گوشه و کنار دانشکده جمع ميشوند يک محلي که رقابتها را تماشا کنند.
در منطقهی ما محل مسابقه اينجاست.
اما مسابقات از اينجا شروع شد که کنار آزمايشگاهها و اتاقهای کار هميشه يک آشپزخانه هم هست، همين که عکسش را ديديد، که سر ظهر همه ميروند همانجا نهارشان را ميخورند. گاهي مراسم شيريني خوری هم همانجاها برگزار ميشود. توی هر آشپزخانه هم يک سطل بزرگ هست برای مواد بازيافتي خشک مثل قوطيهای فلزی و کاغذهای ساندويچ و اينها.
قبلأ اگر حواستان نميبود و ناغافل از جایتان بلند ميشديد هيچ تضميني نبود که يک چيزی نخورد توی سرتان. حالا البته وضعيت خيلي فرق کرده و همه چيز خيلي مقرراتي شده، ولي خوب گاهي ملت در حال تمرين هستند و خبر هم نميدهند.
اين اوضاع فراگير تنبلي که هر کسي قوطي نوشابه و کاغذ ساندويچش را از دور پرت ميکند که بيفتد توی سطل بازيافت منجر به اين شد که کمکم يک مسابقهی بسکتبال پارالمپيک هم راه بيفتد به اميد اين که حالا اگر قوطي نوشابه را پرت ميکنند لااقل تا تهش را خورده باشند که نريزد روی سر مردم. از اتفاقات روزگار خيلي هم خوب جواب داده و گاهي سر ظهر هر کسي هر چه آت و آشغال بازيافتي دارد دستش ميگيرد و مثل شنبه بازار ميآيد بلکه يک تفريحي هم کرده باشد.
قانون اصلي عبارت است از اين که قوطي يا کاغذ مچاله شده خشک و تميز باشد و موقعي که وارد سطل میشود به در و ديوار نخورد، يعني صاف برود توی سطل. پرتاب تخته حلقه خطاست و بازيکن بايد برود تخته را بسابد که تميز بشود. فرعياتش هم عبارت است از اين که برای هر صندليای يک امتيازی وجود دارد و اگر پرتاب از پشت محوطهی صندليها انجام بشود و به ثمر برسد علاوه بر اجر دنيوی و اخروی دو سه امتياز بيشتر، بسته به کرم داوران، نصيب شرکت کننده ميشود. اما اصل مقرراتش اين است که تمام شرکت کنندگان بايد روی صندلي نشسته باشند و پرتاب را از همانجا انجام بدهند.
اگر روزگاری قصد شرکت در چنين مسابقاتي را داشتيد يا خواستيد راهش بيندازيد يادتان باشد بعد از خوردن نوشابه اگر قوطياش را بچلانيد که کوچک بشود بهتر ميتوانيد آن را پرتاب کنيد. دليل فيزيکياش اين است که جرم قوطي را در حجم کوچکتری جمع ميکنيد و جرم حجمي قوطي بيشتر ميشود. نجومياش هم ميشود اين که يک ستارهی بزرگ مثل همين خورشيد خودمان وقتي سوخت هستهایاش تمام ميشود، يعني نوشابهی داخل قوطي را مينوشيد، به درون خودش ميرُمبَد، مثل همين کاری که شما با قوطي انجام ميدهيد و ميچلانيدش. و بعد تبديل ميشود به يک کوتولهی سفيد که از زور چگال شدن يعني از زور جرم زياد در حجم کم تبديل ميشود به يک جرم يا مثلأ گلولهی کوچک سنگين در کهکشان و اين همان کاریست که شما با قوطي نوشابه ميکنيد؛ زور بيشتر، جای کمتر، گلولهی بهتر. خوب معلوم است که نشانه گيری با يک گلوله گرد راحتتر از يک استوانهست ديگر!
گاهي که توی تلويزيون مسابقات عجيب و غريب ميبينيد مال همين چيزهاست.
در منطقهی ما محل مسابقه اينجاست.
اما مسابقات از اينجا شروع شد که کنار آزمايشگاهها و اتاقهای کار هميشه يک آشپزخانه هم هست، همين که عکسش را ديديد، که سر ظهر همه ميروند همانجا نهارشان را ميخورند. گاهي مراسم شيريني خوری هم همانجاها برگزار ميشود. توی هر آشپزخانه هم يک سطل بزرگ هست برای مواد بازيافتي خشک مثل قوطيهای فلزی و کاغذهای ساندويچ و اينها.
قبلأ اگر حواستان نميبود و ناغافل از جایتان بلند ميشديد هيچ تضميني نبود که يک چيزی نخورد توی سرتان. حالا البته وضعيت خيلي فرق کرده و همه چيز خيلي مقرراتي شده، ولي خوب گاهي ملت در حال تمرين هستند و خبر هم نميدهند.
اين اوضاع فراگير تنبلي که هر کسي قوطي نوشابه و کاغذ ساندويچش را از دور پرت ميکند که بيفتد توی سطل بازيافت منجر به اين شد که کمکم يک مسابقهی بسکتبال پارالمپيک هم راه بيفتد به اميد اين که حالا اگر قوطي نوشابه را پرت ميکنند لااقل تا تهش را خورده باشند که نريزد روی سر مردم. از اتفاقات روزگار خيلي هم خوب جواب داده و گاهي سر ظهر هر کسي هر چه آت و آشغال بازيافتي دارد دستش ميگيرد و مثل شنبه بازار ميآيد بلکه يک تفريحي هم کرده باشد.
قانون اصلي عبارت است از اين که قوطي يا کاغذ مچاله شده خشک و تميز باشد و موقعي که وارد سطل میشود به در و ديوار نخورد، يعني صاف برود توی سطل. پرتاب تخته حلقه خطاست و بازيکن بايد برود تخته را بسابد که تميز بشود. فرعياتش هم عبارت است از اين که برای هر صندليای يک امتيازی وجود دارد و اگر پرتاب از پشت محوطهی صندليها انجام بشود و به ثمر برسد علاوه بر اجر دنيوی و اخروی دو سه امتياز بيشتر، بسته به کرم داوران، نصيب شرکت کننده ميشود. اما اصل مقرراتش اين است که تمام شرکت کنندگان بايد روی صندلي نشسته باشند و پرتاب را از همانجا انجام بدهند.
اگر روزگاری قصد شرکت در چنين مسابقاتي را داشتيد يا خواستيد راهش بيندازيد يادتان باشد بعد از خوردن نوشابه اگر قوطياش را بچلانيد که کوچک بشود بهتر ميتوانيد آن را پرتاب کنيد. دليل فيزيکياش اين است که جرم قوطي را در حجم کوچکتری جمع ميکنيد و جرم حجمي قوطي بيشتر ميشود. نجومياش هم ميشود اين که يک ستارهی بزرگ مثل همين خورشيد خودمان وقتي سوخت هستهایاش تمام ميشود، يعني نوشابهی داخل قوطي را مينوشيد، به درون خودش ميرُمبَد، مثل همين کاری که شما با قوطي انجام ميدهيد و ميچلانيدش. و بعد تبديل ميشود به يک کوتولهی سفيد که از زور چگال شدن يعني از زور جرم زياد در حجم کم تبديل ميشود به يک جرم يا مثلأ گلولهی کوچک سنگين در کهکشان و اين همان کاریست که شما با قوطي نوشابه ميکنيد؛ زور بيشتر، جای کمتر، گلولهی بهتر. خوب معلوم است که نشانه گيری با يک گلوله گرد راحتتر از يک استوانهست ديگر!
گاهي که توی تلويزيون مسابقات عجيب و غريب ميبينيد مال همين چيزهاست.
نظرات