داماد کو؟
بعد از چند روزی که نشد بنويسم، از بس که کار دارم، فکر کردم اين روز شنبه يک کاری برای وبلاگ درست کنم که خيلی وقت بود توی فکرش بودم. موضوعش يک مراسم عروسیست که در همين بريزبن برگزار شد. با يک دوربين کوچک کلی تصوير گرفتم که هنوز خود عروس و داماد هم نديدهاند، باقی ملت که جای خود دارند. امروز داشتم فايلهای توی کامپيوتر را زير و رو میکردم برای يک کار ديگری که ناغافل سر از فايل همين تصاوير درآوردم. ديدم همين را تدوين کنم که هم عروس و داماد و ميهمانان ببينند و هم بعد از مدتها يک چيزی توی وبلاگ گذاشته باشم بلکه وسط کارهای زياد اينروزها دوباره شروع کنم به نوشتن. حالا البته کلی از تصاوير آن روز عروسی دارم که ميهمانان ديگر هم حرف زدهاند که تا فرصت بشود چند تا ويدئوی ديگر هم درست میکنم که ببينيد. فعلن اين 5 دقيقه ويدئو را ببينيد که اسمش را گذاشتهام "داماد کو؟". خودتان متوجه میشويد چرا. در ضمن از عروس و داماد هم اجازه گرفتم برای اين که ويدئو را بگذارم روی وبلاگ.
خيلی روز خوبی بود و هوا هم عالی بود. وسط زمستان کوئينزلند هوا بهاری شده بود. خوب، خيلی هم مبارک باشد به عروس و داماد.
نظرات