مسابقهی شيريني پزی
اين هفته نوبت من بود که برای اهل آزمايشگاه شيريني درست کنم. در واقع يک مسابقهی شيريني پزی هست که صغير و کبير همه در آن شرکت ميکنند. بعد هم با امتيازی که هر هفته به آن که شيريني پخته ميدهند و در واقع با رأی مخفي برنده را انتخاب ميکنند.
جايزهی اين مسابقه يک کفگير چوبيست که پايه هم برايش درست کردهاند و سالي دو بار به برندگان اهداء ميشود. يک کفگيرهای افتضاحي هم هستند که به نظرم از توی کوچه پيدایشان ميکنند.
خلاصه که ميشود گفت رقبا را از پا درآوردم.
من يک مدتي توی يک شيريني فروشي کار کردم و همين هم شد که کلياز اين شيرينيهای توی قنادیهای استراليا را که اصلأ به پای قنادیها و شيرينيهای ايران نميرسند را خوب بلدم بپزم. حالا البته اميدوارم دشمنتان هم توی گرمای تابستان کنار اجاق شيريني پزی نايستد.
چند مدل تارت برایشان درست کردم، از هر کدام 4 تا که عکسهايش را میبينيد. نان تارتها را خيلي اساسي تر از شيريني فروشيها درست کردم چون معمولأ خيلي کره به خمير نميزنند و آدم يکيشان را که ميخورد بايد دو تا ليوان آب هم بخورد که خمير از گلويش برود پايين (اين هم از توضيحات فني).
جايزهی اين مسابقه يک کفگير چوبيست که پايه هم برايش درست کردهاند و سالي دو بار به برندگان اهداء ميشود. يک کفگيرهای افتضاحي هم هستند که به نظرم از توی کوچه پيدایشان ميکنند.
خلاصه که ميشود گفت رقبا را از پا درآوردم.
من يک مدتي توی يک شيريني فروشي کار کردم و همين هم شد که کلياز اين شيرينيهای توی قنادیهای استراليا را که اصلأ به پای قنادیها و شيرينيهای ايران نميرسند را خوب بلدم بپزم. حالا البته اميدوارم دشمنتان هم توی گرمای تابستان کنار اجاق شيريني پزی نايستد.
چند مدل تارت برایشان درست کردم، از هر کدام 4 تا که عکسهايش را میبينيد. نان تارتها را خيلي اساسي تر از شيريني فروشيها درست کردم چون معمولأ خيلي کره به خمير نميزنند و آدم يکيشان را که ميخورد بايد دو تا ليوان آب هم بخورد که خمير از گلويش برود پايين (اين هم از توضيحات فني).
اين تکههای کوچک کاغذ هم همان برگههای رأی گيری هستند.
در ضمن خيلي جدی دو سه تا سفارش شيريني دادند برای ميهماني و تولد که اگر وقتش را داشتم درست ميکردم برایشان. آن دختر کرهای که قبلأ دربارهاش نوشته بودم، چند وقت پيش خواهش کرد که اگر ميتوانم برای او و نامزدش کيک مراسم نامزدیشان را درست کنم. همان وقت گفتم اگر شد و وقت داشتم يک چيزی برايتان درست ميکنم. حالا امروز که داشت شيريني ميخورد آمد گفت اگر ميشود قبول کن برایمان کيک درست کني حالا بلکه اين يکي را درست کنم که برويم مراسم نامزدی اهل کره جنوبي را هم ببينيم. به نظرم جالب باشد.
ضمنأ هفتهی آينده نوبت پلنگ صورتيست که شيريني درست کند. واويلا. جهت اطلاعتان هم عرض ميکنم که از همهی شکلاتهايي که هفتهی گذشته خريده بوديم يک دانهاش هم محض رضای خدا نيست، همه را خورده. شکر هم تمام شده در حالي که هفتهی پيش شيشهی شکر پر بود. در واقع پاکتراشي کرده همه جا را.
ضمنأ هفتهی آينده نوبت پلنگ صورتيست که شيريني درست کند. واويلا. جهت اطلاعتان هم عرض ميکنم که از همهی شکلاتهايي که هفتهی گذشته خريده بوديم يک دانهاش هم محض رضای خدا نيست، همه را خورده. شکر هم تمام شده در حالي که هفتهی پيش شيشهی شکر پر بود. در واقع پاکتراشي کرده همه جا را.
نظرات