تحقيق علمي به زبان ساده
دو تا از دوستان استرالياييام جانورشناس هستند. يکيشان مدتها در دانشگاه لندن درس جانورشناسي ميداده و بعد از بس که صبح تا شب باران ميآمده به خودش گفته يک مدتي برگردم همان کوئينزلند که خشک بشوم. از قرار سه سال است هنوز خشک نشده و فعلأ دارد در دانشگاه خودمان کار تحقيقاتي ميکند.
آن دومي يک دختر است و خيلي به ندرت ديدهام حتي در بين پسرها که اين همه سر نترس داشته باشند. يعني مار و مور و اينها اصلأ شوخي هستند پيش او. حالا همين ايشان دارد روی خفاشهای حشرهخوار کار ميکند و يک ماه پيش با هر دویشان رفتم محل تحقيقشان. حالا هر دو با هم کار ميکنند.
البته خود من هم جانورشناسي خواندهام در دورهی ليسانس ولي آنقدر که تئوری و درسهای نامربوط به خوردمان دادند که حالا از حساب ديفرانسيل و فيزيک مکانيک و الکتريسته تا شيمي و آمار از همهشان خيلي خوب سر درميآورم ولي خيلي هم بدم نميآيد که گاهي بروم بلاخره يک کمي جانورشناسي عملي ياد بگيرم. تصادفأ که اين دو تا دوست من حتي يک قطعه عکس هم از تحقيقشان نداشتند و همين هم شد که گفتم من دوربينم را ميآورم و به شرط اين که اسمم توی هر مقالهای که عکسهايم چاپ بشوند باشد حاضرم تمام زير و روی تحقيقتان را عکاسي کنم. هيچ کس در اين موارد کپي رايت شوخي نميکند. خلاصه با خوشحالي گفتند باشد و رفتم. حالا چند تا از عکسهای غير مقالهایشان را ميبينيد. اين که حالا مينويسم برای اين است که ببينيد يک تحقيق علمي با چه وسايل سادهای انجام ميشود.
يک روز عصر راه افتاديم به طرف محل تحقيق و دو ساعتي رانندگي کرديم تا رسيديم به يک پارک حفاظت شده. تا هنوز تاريک نشده بود رفتيم تور خفاش گيری را نصب کرديم که ميبينيد. نخهای تور از نوع نخ نازک ماهيگيری هستند. که به يک داربست وصل ميشوند.
آن دومي يک دختر است و خيلي به ندرت ديدهام حتي در بين پسرها که اين همه سر نترس داشته باشند. يعني مار و مور و اينها اصلأ شوخي هستند پيش او. حالا همين ايشان دارد روی خفاشهای حشرهخوار کار ميکند و يک ماه پيش با هر دویشان رفتم محل تحقيقشان. حالا هر دو با هم کار ميکنند.
البته خود من هم جانورشناسي خواندهام در دورهی ليسانس ولي آنقدر که تئوری و درسهای نامربوط به خوردمان دادند که حالا از حساب ديفرانسيل و فيزيک مکانيک و الکتريسته تا شيمي و آمار از همهشان خيلي خوب سر درميآورم ولي خيلي هم بدم نميآيد که گاهي بروم بلاخره يک کمي جانورشناسي عملي ياد بگيرم. تصادفأ که اين دو تا دوست من حتي يک قطعه عکس هم از تحقيقشان نداشتند و همين هم شد که گفتم من دوربينم را ميآورم و به شرط اين که اسمم توی هر مقالهای که عکسهايم چاپ بشوند باشد حاضرم تمام زير و روی تحقيقتان را عکاسي کنم. هيچ کس در اين موارد کپي رايت شوخي نميکند. خلاصه با خوشحالي گفتند باشد و رفتم. حالا چند تا از عکسهای غير مقالهایشان را ميبينيد. اين که حالا مينويسم برای اين است که ببينيد يک تحقيق علمي با چه وسايل سادهای انجام ميشود.
يک روز عصر راه افتاديم به طرف محل تحقيق و دو ساعتي رانندگي کرديم تا رسيديم به يک پارک حفاظت شده. تا هنوز تاريک نشده بود رفتيم تور خفاش گيری را نصب کرديم که ميبينيد. نخهای تور از نوع نخ نازک ماهيگيری هستند. که به يک داربست وصل ميشوند.
و بعد آمديم يک تختهی سفيد و يک چراغ گذاشتيم بيرون از محل که حشرات جمع بشوند.
محل آزمايش را هم ببينيد که فکر نکنيد يک جای خيلي مجهز و اين حرفهاييست.
در همان محل آزمايش که خفاش را نگه ميدارند يک مکعب درست کردهاند که اطرافش با تور پوشانده شده که بشود از خفاش تصويربرداری کرد. يک دوربين فيلمبرداری هندی کم، يک مولد نور فروسرخ و دو تا ميکروفن. يک کمي هم آن اول کار بايد داخل قفس را تميز ميکردند و چون دستشان به همه جای داخل قفس نميرسيد اينجانب يک دسته برای جارویشان اختراع کردم. همين و تمام.
خفاش را گذاشتند توی قفس و چند تا حشره هم فرستادند داخل و همگي آمديم پشت يک پردهی سياه که نور به داخل سرايت نکند و دوربين را روشن کردند. دوربين هم توی نور کم و در طيف فروسرخ تصويربرداری ميکرد. تمام مراحل شکار را ضبط کردند. هر بار که حشرهی جديد ميگذاشتند توی قفس و حرکات حشره متفاوت بود تکنيک شکار هم تغيير ميکرد. همين را چند بار با خفاشهای مختلف و در زمانهای متفاوت و با حشرات متنوع انجام داده بودند. در واقع به دنبال الگوی شکار بودند که بعد آن را با مختصات فيزيولوژيکي خفاش مثل تشخيص صدا و فرکانس صدايي که توليد ميکند و نوع حشره کنار هم بگذارند و نتيجه بگيرند که آيا خفاشها در همهی موارد برای شکار حشره از يک مؤلفه استفاده ميکنند يا از چيزی شبيه به منطق فازی يا "منطق درهم" که از چند مؤلفه تشکيل شده استفاده ميکنند.
بعد از تمام شدن کار هم دوباره خفاش را آزاد کردند برود پي کارش.
همين کار را هر آدم ديگری هم ميتواند انجام بدهد فقط کافيست وقت بگذارد و دربارهی رفتارشناسي و مثلأ آکوستيک يک کمي مطالعه کند که بفهمد چطور اين دو تا مؤلفه در الگوی شکار به هم ربط پيدا ميکنند.
مهمترين دستاورد بشر در علم ژنتيک هم با کاشتن نخود فرنگي توسط مندل و پيدا کردن الگوی وراثت بين دانههای آنها به دست آمده. همين کاری که هر آدمي ميتواند توی خانه خودش انجام بدهد، نخود فرنگي هم که زود عمل ميآید. اسم همين کار تحقيق علميست. واقعأ به همين سادگي.
نظرات