يا من ببر به خونهتون يا بيا به خونهی ما
يک ويدئويي گذاشتهام چند روز است کنار صفحه که از قرار کسي نگاهش نکرده يا برايش سؤال برانگيز نشده. اما من از روزی که اين ويدئو را ديدم و انتخابش کردم برای کنار صفحه تا امروز همينطور دارم با خودم حرف ميزنم. حالا ميگويم برايتان شايد ببينيدش و نظرتان جلب بشود
اين ويدئو به لهجهی زيبای فارسي تاجيکيست، اگر هم حساسيت داريد به زبان زيبای تاجيکيست. يک آهنگ پاپ تاجيک است که تعدادی رقصنده هم دارند خواننده را همراهي ميکنند. اما اصل داستان در اين توضيح است که ميتوانيد مثلأ در ويکي پديا يا هر جای ديگری هم پيدايش کنيد. مرجع من از ويکي پدياست
نود و سه درصد مساحت کشور تاجیکستان کوهستانی می باشد( پامیر در شرق وادی فرغانه در شمال و شرق وادی کافرنهان و وخش در جنوب غربی ) کل مساحت کشور 143100 مساحت خشکی ها 142700 مساحت آبها 400 کیلومتر مربع می باشد
ميدانيد آهنگي که خوانندهی ويدئو ميخواند دربارهی چيست؟ دختر بندری. تاجيکستان بندر ندارد چون اصلأ کوهستانيست. پس اين بندر از کجا آمده درشعر آن آهنگ؟ من البته زبانشناس نيستم و فقط يک آدم معمولي کنجکاوم که اين آهنگ برايم شده است سوژهی کنجکاوی و يک مقايسهی خيلي مهم
اگر برويد از هر کسي در ايران در هر جای ايران و بپرسيد دختر بندری يعني چه کسي به شما ميگويد حتمأ يک دختریست از جنوب ايران، ولي نميشنويد که آن دختر ممکن است اهل شمال ايران هم باشد چون اصلأ دختر بندری واژهای ست که حالا برای نامگذاری جنوبيها کاربرد پيدا کرده. حتي اگر يک آدمي هرگز به جنوب ايران سفر نکرده باشد باز هم دختر بندری و تم اصلي آهنگ او را به جنوب ايران ميبرد
خيلي بايد فرهنگ ايران در تاجيکستان رسوب کرده باشد که آنها با يک تم ايراني آن هم مربوط به يک بخش جغرافيايي خاص و در واقع دورترين مکان درايران برای تاجيکها بتوانند ارتباط برقرار کنند و اين داستان به موسيقي پاپ آنها هم راه پيدا کند و با آن بزنند و برقصند. زدن و رقصيدن برای چيزی که اصلأ ممکن است نه خواننده، نه نوازنده، نه رقصنده و نه حتي شنونده امکان ديدنش را داشته باشند. انگار در خيال يک آرزو آدم خوش باشد. ميدانيد مثل چي؟ مثل گريه برای امام حسين که ايرانيها ممکن است هرگز نه بتوانند بروند عراق و کربلا و نه اصلأ احساسي از گرما و تشنگي را تا آن حدی که اهل منبر داستانش را برايمان گفتهاند داشته باشند اما جا به جا با ياد لب تشنهی امام حسين منبع آب گذاشتهاند در کوچه پسکوچهها
اما يک نکتهی خيلي مهمتر هم هست. تاجيکها با دختر بندری ايراني ميزنند و ميرقصند و در واقع ايراني ميشوند و ما داريم روز به روز به عربها نزديکتر ميشويم. آدمي که مثلأ در تبريز زندگي ميکند و هرگز جنوب ايران را نديده و گرمای آنجا را حس نکرده اما يکباره با يک نوحهخواني در وصف امام حسين و کربلا و گرما و تشنگي مينشيند و هایهای گريه ميکند. در واقع گرمای کربلا را حس ميکند. اما حالا در قرن بيست و يکم همين دختر بندری دارد در تاجيکستان اثر فرهنگيميگذارد. من نمونهای نشنيدهام که مثلأ يک خوانندهی ايراني در وصف دختر کاليفرنيايي يا پاريسي يا ونکووری خوانده باشد با وجود اينکه موسيقيی پاپ ايراني فعلأ يک ملغمهای از ايراني و غربيست. حتي دربارهی دختر هندی و عرب و افغان هم نشنيدهام آهنگي در ايران باشد، يک "سبز کشمير من" هست که آن هم خيلي قديمست و لهجهی کم و بيش افغاني شدهی سلي خواننده هم هست که سالها پيش "آی نگار نازنين را" ميخواند
آنها، تاجيکها موسیقي پاپشان دارد به سمت ايران ميآيد و ما با نوحههای امثال هلالي که با موسيقي پاپ قاطي شدهاند حالا درست مثل عربهای لبناني و عراقي داريم با پاپ عربي هيجان زده ميشويم، گريه ميکنيم، که ديگر اوج هيجانزدگيست. يک موسيقي پاپ عربي بخصوص عراقي را گوش کنيد ببينيد چقدر به بعضي موسيقيهای نوحههای پاپ شدهی ايراني شبيه است
ميدانيد انگار تاجيکها دارند گرمای سرزمين ايران را ميگيرند و ما داريم گرمای اعراب را ميگيريم. آنها دارند ايراني ميشوند و ما داريم عرب ميشويم. انگار تاجيکها دارند ميگويند يا منو ببر به خونهتون يا بيا به خونهی ما، انگار ما هم داريم به عربها ميگوييم هله بيک هله، امجيتک هله
اين ويدئو به لهجهی زيبای فارسي تاجيکيست، اگر هم حساسيت داريد به زبان زيبای تاجيکيست. يک آهنگ پاپ تاجيک است که تعدادی رقصنده هم دارند خواننده را همراهي ميکنند. اما اصل داستان در اين توضيح است که ميتوانيد مثلأ در ويکي پديا يا هر جای ديگری هم پيدايش کنيد. مرجع من از ويکي پدياست
نود و سه درصد مساحت کشور تاجیکستان کوهستانی می باشد( پامیر در شرق وادی فرغانه در شمال و شرق وادی کافرنهان و وخش در جنوب غربی ) کل مساحت کشور 143100 مساحت خشکی ها 142700 مساحت آبها 400 کیلومتر مربع می باشد
ميدانيد آهنگي که خوانندهی ويدئو ميخواند دربارهی چيست؟ دختر بندری. تاجيکستان بندر ندارد چون اصلأ کوهستانيست. پس اين بندر از کجا آمده درشعر آن آهنگ؟ من البته زبانشناس نيستم و فقط يک آدم معمولي کنجکاوم که اين آهنگ برايم شده است سوژهی کنجکاوی و يک مقايسهی خيلي مهم
اگر برويد از هر کسي در ايران در هر جای ايران و بپرسيد دختر بندری يعني چه کسي به شما ميگويد حتمأ يک دختریست از جنوب ايران، ولي نميشنويد که آن دختر ممکن است اهل شمال ايران هم باشد چون اصلأ دختر بندری واژهای ست که حالا برای نامگذاری جنوبيها کاربرد پيدا کرده. حتي اگر يک آدمي هرگز به جنوب ايران سفر نکرده باشد باز هم دختر بندری و تم اصلي آهنگ او را به جنوب ايران ميبرد
خيلي بايد فرهنگ ايران در تاجيکستان رسوب کرده باشد که آنها با يک تم ايراني آن هم مربوط به يک بخش جغرافيايي خاص و در واقع دورترين مکان درايران برای تاجيکها بتوانند ارتباط برقرار کنند و اين داستان به موسيقي پاپ آنها هم راه پيدا کند و با آن بزنند و برقصند. زدن و رقصيدن برای چيزی که اصلأ ممکن است نه خواننده، نه نوازنده، نه رقصنده و نه حتي شنونده امکان ديدنش را داشته باشند. انگار در خيال يک آرزو آدم خوش باشد. ميدانيد مثل چي؟ مثل گريه برای امام حسين که ايرانيها ممکن است هرگز نه بتوانند بروند عراق و کربلا و نه اصلأ احساسي از گرما و تشنگي را تا آن حدی که اهل منبر داستانش را برايمان گفتهاند داشته باشند اما جا به جا با ياد لب تشنهی امام حسين منبع آب گذاشتهاند در کوچه پسکوچهها
اما يک نکتهی خيلي مهمتر هم هست. تاجيکها با دختر بندری ايراني ميزنند و ميرقصند و در واقع ايراني ميشوند و ما داريم روز به روز به عربها نزديکتر ميشويم. آدمي که مثلأ در تبريز زندگي ميکند و هرگز جنوب ايران را نديده و گرمای آنجا را حس نکرده اما يکباره با يک نوحهخواني در وصف امام حسين و کربلا و گرما و تشنگي مينشيند و هایهای گريه ميکند. در واقع گرمای کربلا را حس ميکند. اما حالا در قرن بيست و يکم همين دختر بندری دارد در تاجيکستان اثر فرهنگيميگذارد. من نمونهای نشنيدهام که مثلأ يک خوانندهی ايراني در وصف دختر کاليفرنيايي يا پاريسي يا ونکووری خوانده باشد با وجود اينکه موسيقيی پاپ ايراني فعلأ يک ملغمهای از ايراني و غربيست. حتي دربارهی دختر هندی و عرب و افغان هم نشنيدهام آهنگي در ايران باشد، يک "سبز کشمير من" هست که آن هم خيلي قديمست و لهجهی کم و بيش افغاني شدهی سلي خواننده هم هست که سالها پيش "آی نگار نازنين را" ميخواند
آنها، تاجيکها موسیقي پاپشان دارد به سمت ايران ميآيد و ما با نوحههای امثال هلالي که با موسيقي پاپ قاطي شدهاند حالا درست مثل عربهای لبناني و عراقي داريم با پاپ عربي هيجان زده ميشويم، گريه ميکنيم، که ديگر اوج هيجانزدگيست. يک موسيقي پاپ عربي بخصوص عراقي را گوش کنيد ببينيد چقدر به بعضي موسيقيهای نوحههای پاپ شدهی ايراني شبيه است
ميدانيد انگار تاجيکها دارند گرمای سرزمين ايران را ميگيرند و ما داريم گرمای اعراب را ميگيريم. آنها دارند ايراني ميشوند و ما داريم عرب ميشويم. انگار تاجيکها دارند ميگويند يا منو ببر به خونهتون يا بيا به خونهی ما، انگار ما هم داريم به عربها ميگوييم هله بيک هله، امجيتک هله
نظرات