کو رئيس پليس عاقل؟
ميدانيد آدم هر چقدر هم که با خاتمي مشکل فکری داشته باشد اما حرفهای فاطمه رجبي - همسر الهام- را نميتواند تحمل کند. آنقدر هم آش را شور کرد که صدای شريعتمداری را هم درآورد
گاهي فکر ميکنم وجود اين مدل آدمهايي مثل رجبي را در هيچ جامعهای نميشود ناديده گرفت. همه جا هستند و تقريبأ در هر لباس و جنسيتي. جوابشان را که بدهيد باز چون چيزی برای از دست دادن ندارند با صدای بلندتری باز داد ميزنند
پس جامعه بايد با اينها چطور تا کند که نه حق شهروندیشان را زير پا بگذارند و نه اينها بتوانند اين همه هتاکي کنند؟ يک راهش را که الان ساليان سال است جمهوری اسلامي دارد از آن استفاده ميکند همين است که بزنند و زندان کنند که ديگر صدايشان جايي شنيده نشود. اين روش که تا به حال فقط زندانها را گسترش داده
يک روشش هم اين است که دستگاه قضايي واقعأ محل رسيدگي به اين مدل دعاوی باشد، که در حال حاضر اين هم در جمهوری اسلامي وجود ندارد. يعني هست ولي کسي اعتماد نميکند که يکطرفه قضاوت نکنند
روش سومش شايد- و فقط شايد- اين باشد که لااقل يک جايي را بگذارند که مردم بروند برای طرفدارانشان حرف بزنند، آزادانه و هر چه که دوست دارند، اما بيرون از آن ممنوع باشد. بلاخره مردم حرف دارند، همين فاطمه رجبي هم لابد فکر ميکند که حرفش را چهار نفر ميخرند ديگر، خوب بايد بتواند حرفش را بزند والا وقتي اين کار را انجام ميدهد که دودش به چشم همه ميرود مثل همين حالا که با موقعيت شوهرش به عنوان سخنگوی دولت کار داده دست از بالا تا پائين دولت و شريعتمداری جوابشان را داده
واقعأ اگر کسي فکر ميکند که فراهم کردن چنين امکاني برای مردم ما هنوز زود است اشتباه ميکند. اين اجازه ندادن به مردم که بلاخره بيايند حرفشان را بزنند هميشه منجر به وقوع دگرگونيهای انقلابي ميشود. اين را که ديگر کسي شکي درش ندارد؟ ميشود روزنامهها را بست، ميشود اجازهی راهپيمايي مسالمت آميز نداد، ميشود پليس را بدنام کرد که ميريزد و وحشيانه ميزند ولي با همهی اينها نميشود مردم را از حرف زدن منع کرد
کاش يک رئيس پليس عاقلي داشتيم که خودش ميرفت و همين طرح را ميداد که امنيت يک مکاني را تأمين ميکنند که مردم بيايند حرفشان را هر چه که هست بزنند اما بيرون از آنجا کسي اجازه ندارد مخل نظم عمومي بشود. بدبختي اينجاست که ميگردند بدترين و کم عقلترين آدم را پيدا ميکنند و همان را ميگذارند رئيس
اين محدوديتها همه جا هست. اينجا دور و بر يک مکاني را که ميخواهند مشروبات الکلي بفروشند و مردم هم ميخواهند همانجا بايستند و الکلشان را بنوشند ميبندند. ميگويند در اين محدوده ميتوانيد آنقدر که جا داريد بنوشيد اما اجازه نداريد نوشابه به دست از اين محدوده برويد بيرون، رانندگي هم ممنوع و اگر بگيرندتان پدرتان درآمده. نگهبان قلچماق هم ميگذارند برای آن محدوده که در عين اينکه به روی مبارکتان ميخندد اما پایتان را خلاف بگذاريد قلمش ميکند
باورتان نميشود، من در دورهی جنگ که گاهي از اهواز ميآمدم تهران و هميشه گرفتاری بليط اتوبوس داشتم آرزويم اين بود که يک فاميل وزير و وکيل داشتم که همين يک بليطي را که ميدانستم هست اما بليط فروش مربوطه مرض داشت و نميفروخت تا دم آخر که هي التماس ميکردی اقلأ بليط خريدنم آسان باشد. فکر ميکنيد تعداد آدمهايي که وزير و وکيل شدهاند که از همين رانتها استفاده کنند کم بوده؟
وقتي امکانش را نميگذارند آنوقت آن آدم خودش را به زمين و زمان ميزند که برسد به جايي و از موقعيت جديدش استفاده کند و همان حرفها را بزند. فاطمه رجبي را يکي از همين آدمهايي ببينيد که در جامعهی ما فراوانند. حالا اين يکی مثلأ سياسي حرف زده، برويد ببينيد چقدرشان اقتصادی و اجتماعي و خانوادگياش را ميگويند
اين کار فقط از رئيس پليس- يا رئيس گزمهها- برميآيد. از قديم هم همين بوده. حالا هم در همهی دنيا همين است، رئيس جمهور هيچ کشوری در اين موارد کارهای نيست. ولي کو رئيس پليس عاقل؟
گاهي فکر ميکنم وجود اين مدل آدمهايي مثل رجبي را در هيچ جامعهای نميشود ناديده گرفت. همه جا هستند و تقريبأ در هر لباس و جنسيتي. جوابشان را که بدهيد باز چون چيزی برای از دست دادن ندارند با صدای بلندتری باز داد ميزنند
پس جامعه بايد با اينها چطور تا کند که نه حق شهروندیشان را زير پا بگذارند و نه اينها بتوانند اين همه هتاکي کنند؟ يک راهش را که الان ساليان سال است جمهوری اسلامي دارد از آن استفاده ميکند همين است که بزنند و زندان کنند که ديگر صدايشان جايي شنيده نشود. اين روش که تا به حال فقط زندانها را گسترش داده
يک روشش هم اين است که دستگاه قضايي واقعأ محل رسيدگي به اين مدل دعاوی باشد، که در حال حاضر اين هم در جمهوری اسلامي وجود ندارد. يعني هست ولي کسي اعتماد نميکند که يکطرفه قضاوت نکنند
روش سومش شايد- و فقط شايد- اين باشد که لااقل يک جايي را بگذارند که مردم بروند برای طرفدارانشان حرف بزنند، آزادانه و هر چه که دوست دارند، اما بيرون از آن ممنوع باشد. بلاخره مردم حرف دارند، همين فاطمه رجبي هم لابد فکر ميکند که حرفش را چهار نفر ميخرند ديگر، خوب بايد بتواند حرفش را بزند والا وقتي اين کار را انجام ميدهد که دودش به چشم همه ميرود مثل همين حالا که با موقعيت شوهرش به عنوان سخنگوی دولت کار داده دست از بالا تا پائين دولت و شريعتمداری جوابشان را داده
واقعأ اگر کسي فکر ميکند که فراهم کردن چنين امکاني برای مردم ما هنوز زود است اشتباه ميکند. اين اجازه ندادن به مردم که بلاخره بيايند حرفشان را بزنند هميشه منجر به وقوع دگرگونيهای انقلابي ميشود. اين را که ديگر کسي شکي درش ندارد؟ ميشود روزنامهها را بست، ميشود اجازهی راهپيمايي مسالمت آميز نداد، ميشود پليس را بدنام کرد که ميريزد و وحشيانه ميزند ولي با همهی اينها نميشود مردم را از حرف زدن منع کرد
کاش يک رئيس پليس عاقلي داشتيم که خودش ميرفت و همين طرح را ميداد که امنيت يک مکاني را تأمين ميکنند که مردم بيايند حرفشان را هر چه که هست بزنند اما بيرون از آنجا کسي اجازه ندارد مخل نظم عمومي بشود. بدبختي اينجاست که ميگردند بدترين و کم عقلترين آدم را پيدا ميکنند و همان را ميگذارند رئيس
اين محدوديتها همه جا هست. اينجا دور و بر يک مکاني را که ميخواهند مشروبات الکلي بفروشند و مردم هم ميخواهند همانجا بايستند و الکلشان را بنوشند ميبندند. ميگويند در اين محدوده ميتوانيد آنقدر که جا داريد بنوشيد اما اجازه نداريد نوشابه به دست از اين محدوده برويد بيرون، رانندگي هم ممنوع و اگر بگيرندتان پدرتان درآمده. نگهبان قلچماق هم ميگذارند برای آن محدوده که در عين اينکه به روی مبارکتان ميخندد اما پایتان را خلاف بگذاريد قلمش ميکند
باورتان نميشود، من در دورهی جنگ که گاهي از اهواز ميآمدم تهران و هميشه گرفتاری بليط اتوبوس داشتم آرزويم اين بود که يک فاميل وزير و وکيل داشتم که همين يک بليطي را که ميدانستم هست اما بليط فروش مربوطه مرض داشت و نميفروخت تا دم آخر که هي التماس ميکردی اقلأ بليط خريدنم آسان باشد. فکر ميکنيد تعداد آدمهايي که وزير و وکيل شدهاند که از همين رانتها استفاده کنند کم بوده؟
وقتي امکانش را نميگذارند آنوقت آن آدم خودش را به زمين و زمان ميزند که برسد به جايي و از موقعيت جديدش استفاده کند و همان حرفها را بزند. فاطمه رجبي را يکي از همين آدمهايي ببينيد که در جامعهی ما فراوانند. حالا اين يکی مثلأ سياسي حرف زده، برويد ببينيد چقدرشان اقتصادی و اجتماعي و خانوادگياش را ميگويند
اين کار فقط از رئيس پليس- يا رئيس گزمهها- برميآيد. از قديم هم همين بوده. حالا هم در همهی دنيا همين است، رئيس جمهور هيچ کشوری در اين موارد کارهای نيست. ولي کو رئيس پليس عاقل؟
نظرات