در قاب عکس استراليايي
حدس ميزنم اينها ممکن است جزو نظرات باشند، عذرخواهي ميکنم اگر نظر شما کاملأ متفاوت هست و من به فکرم نرسيده که بنويسمش
زن بيچاره، يکي به کولش بسته يکي را با کالسکه داره ميبره. لابد شوهرش الان يه جايي لم داده و داره قلپ قلپ ميخوره
عجب زندگي افتضاحيه. آدم دلش خوشه مثلأ خارج زندگيميکنه. ببين زن بيچاره رو، حالا برو خارج که همين بدبختيها سرت بياد
چيه بچه ميخواستي؟ بفرما منو ببين. بد راحتي؟ قدر مجردی رو نميدوني. نکشيدی که بفهمي چي ميگم. زن بدبخته هر جا که باشه
حالا جواب رو بخونين
يک ساعت پيش که داشتم ميرفتم يک سمينار اين مادر و بچههاش رو ديدم. تازه خانم در حال مادر شدن هم هست برای بار سوم. گفتم کمک کنم کالسکه رو هل بدم؟
زن: آره- پنجاه متری توی مسير کمکش کردم
من: سخته با دو تا بچه؟
زن: بلاخره خودمون تصميم گرفتيم، يک کمي برنامهريزی ميخواد که داريم
من: چه جالب. چه جوری برنامهريزی کردين؟
زن: هر دومون دانشجوييم. شوهرم يک کار نيمه وقت داره. الان ميياد بچهها رو ميگيره من ميرم سر کلاس. بعدش من بچهها رو ميگيرم اون ميره سر کلاس. کلاس شبانه برداشته
من: خيلي عالي
زن: آره عاليه
من: خوش باشي
زن: تو هم خوش باشي
نظرات