استراليا دارد پوست مي اندازد
شلوغي های اينروزها در سيدني از جنبه ی جامعه شناسي برای اهل اين رشته مي تواند بسيار جالب باشد چون حالا با تکنيک های جديد در ريشه يابي علت های اين جور حرکت های اجتماعي مي شود فهميد جوامع جديد چگونه شکل مي گيرند. اما برای من به عنوان روزنامه نگار، و نه جامعه شناس، چند نقطه ی ديدني در اين رفتارهای خشن جوانان در سيدني پديدار شده که خلاصه اش را مي نويسم
استراليا تقريبأ و تحقيقأ يک کشور ايزوله از جهان است. خودشان هم به اين ايزوله بودن افتخار مي کنند چون همين عامل باعث شده تا طبيعت اين کشور که شامل گياهان و جانوران خاص باشد برای سال های طولاني تقريبأ دست نخورده باقي بماند. حتي وقتي با هواپيما به استراليا سفر مي کنيد همان نزديکي های فرود مهمانداران شروع به سمپاشي هواپيما و مسافران مي کنند تا هيچ آلودگي وارد استراليا نشود. از نظر اجتماعي هم نزديک ترين کشورها به استراليا، به استثنای نيوزيلند، همگي کشورهای نه چندان مرفهي مثل اندونزی و ويتنام و ... هستند که با خوی اروپائي مآب استراليايي ها جور درنمي آيند
استراليا برای تمام سال های گذشته در خودش فرو رفته بود و مردمش آرام آرام يک نيمه فرهنگي به نام فرهنگ استراليايي را ساخته بودند که به طرز ناشيانه ای از فرهنگ های آسيايي و اروپايي تا امريکايي همه را شامل مي شود. اما اين نيمه فرهنگ برای رشد و بقا به آدميزاد هم احتياج داشت که آن را نسل به نسل منتقل کند، چيزی که تا همين بيست سال پيش بسيار کم بود
از بيست سال پيش برنامه های جذب مهاجر به استراليا امکان داد تا جمعيت خودش را بازيابي کند تا برسد به حد يک کشور کوچک، اما در ابعادی درست به اندازه ی يک قاره. مهاجران از جنبه ی قانوني مي بايست عمومأ تحصيلکرده و فن آور مي بودند و اين به اضافه ی تجربه ی اجتماعي آن ها که در کشورهای ديگر به دست آمده بود رفته رفته در تعارض با جامعه ی بومي، ايزوله و کم سواد استراليا قرار گرفت و حالا بعد از اين سال ها که مدام دولت قوانين مهاجرتي را برای جذب متخصص سخت تر مي کند تفاوت مهاجران با استراليايي ها آشکارتر مي شود
به اين ترتيب بازار کار برای استراليايي ها مدام تنگ تر مي شود و چاره ی آن ها برای حفظ تعادل چيزی نيست جز نگاه نيمه نژاد پرستانه به غير استراليايي ها. البته مثل هر جای ديگری کليد به حرکت درآمدن اين ماجراهای خشن مي شود بزهکاری جوانان مهاجر ولي از مصاحبه های تلويزيوني که اين روزها دارند مداوم پخش مي کنند مي شود فهميد که دولت به شدت نگران نژادپرستي است و اگر نتواند برای آن چاره ای پيدا کند آنوقت اعتبار اين کشور دورافتاده متزلزل مي شود و باز هم استراليا مي ماند و همان داستان قبلي ی دورافتادگي، اما خودشان هم مي گويند که موضوع رقابت کاری است
يک موضوع ديگری هم ناگفته نگذارم و آن هم تصميم جديد دولت برای قراردادهای کاری است. قانون جديد درست به سبک امريکا به کارفرما اجازه مي دهد که اگر کارمندش نتوانست نمره ی قابل قبولي در کار بياورد جای او را بدهد به يک آدم بهتر. مي توانيد حدس بزنيد که مهاجران تحصيلکرده ای که حاضرند پول کمتری بگيرند و بهتر کار کنند تهديد جدی ی برای بومي ها هستند که به زحمت تن به تحصيل مي دهند و عشقشان ماهيگيری و آبجو خوری است. اما استراليا دارد پوست مي اندازد، يعني دولت استراليا دارد به زور پوست بومي ها را از تنشان درمي آورد تا لباس جهاني به تن کنند

نظرات

پست‌های پرطرفدار