مي بينيد مي شود ماستمالي کرد؟
اين خاطره گفتن های مقامات سابق هم کم بد نيست. مثلأ اين جمله ها را از خاطره ی آيت ‌الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي رئيس سابق قوه قضائيه بخوانيد که گفته اند:"امام را نمي‌توان طبق قوانين حقوقي مقصر دانست، چون آنان (آن خرمشهری هايي که در شهر ماندند فقط به فرمان آيت الله خميني که ترک شهر را خلاف شرع مي دانستند) هم مي‌توانستند مثل ديگراني كه به اين توصيه امام گوش نكردند، توجه نكنند و اموال و اثاثيه خود را از خرمشهر خارج كنند و در اين صورت، كسي مانع اقدام آنان نمي‌شد". حالا بنشينيم برای آن روزی که بلاخره يک خاطره ای هم چاپ بشود و نشان بدهد آن مادر مرده های شهيد شده هم مثل آن هايي که از جنگ جان سالم به در بردند فقط به دليل توجه نکردن به فتواها حالا مي توانستند سر زندگي شان باشند
مي بينيد؟ حالا معلومتان شد آن برادراني که چپ و راست مي آمدند اهواز يا سوسنگرد و کنار تانک های سوخته و تلنبار شده ی عراقي ها در کنار شهر عکس مي گرفتند و به اسم جبهه رفتن مي دادند ضميمه ی پرونده شان کنند فکر کجاها را مي کردند؟
مي بينيد اين در صحنه بودن مردم بلاخره صدايش کجاها درمي آيد؟
اسم ببرم که بدانيد فلان آقای دکتر کجا دو هفته رفت و قايم شد به اسم شيميايي شدن و آسيب چشم تا به کمک آن آقا سيد که بعدها سفير شد يک پرونده درست کنند و با همان پرونده بروند دانشکده پزشکي و تخصص و مقام؟
حالا بگويم آن آدم که حالا اطراف اقدسيه دارد فرمانروايي مي کند، در دوره ی جنگ چه کاره بود؟
آن آدمي که رفت و از بندر خرمشهر يک وانت تويوتا برداشت و در رفت آن هم به اسم نيروی سپاه و با لباس فرم و حالا دارد مي خندد به هر چه آدم روی زمين است؟
يا آن حضراتي که فرش های مردم را به اسم نجات از دست عراقي ها برداشتند بردند کوی آريا در يک خانه ای پنهان کردند چند ضربه شلاق خوردند؟
آن برادر زن فلاني را اسم ببرم که رفته بود عکس دختر دبيرستاني ها را با منگنه شان به زور از پرونده های تحصيلي مدرسه ی به توپ بسته شده در احمد آباد آبادان کنده بود و همه را مي برد که چند تا از بچه های احمد آباد سر راهش را گرفتند و تا خورد زدنش؟ حالا جرأت مي خواهد رشادت های ايشان را در دفاع مقدس کم به حساب بياوريد
حالا مي بينيد چطور همه چيز را مي شود ماستمالي کرد؟

نظرات

پست‌های پرطرفدار