هديه

امروز يکي از دوستان استراليايي‌ام اول صبحي يک هديه‌ی خيلي غير منتظره برايم آورد آزمايشگاه

هديه‌اش عبارت بود از يک يخدان پر از يخ با يک ماهي بزرگ تويش. دليل؟ به قول خودش تعطيلات آخر هفته به يادم بوده. اين که چيزی نيست. دست کرد و ماهي را از زير يخ‌ها درآورد و گفت هم توی شکمش را برايت خالي کردم و هم فلس‌هايش را پاک کردم

آدم رفيق هم داشته باشد اين مدلي

اين رفيق من اهل ماهيگيری و پرورش ماهي‌ست و به نظرم جايي در استراليا نمانده که برای ماهيگيری نرفته باشد. يک کلمه که بگوييد مثلأ کنسرو ماهي مي‌بندتان به رگبار اطلاعات از ماهي‌های آکواريوم گرفته تا تاريخ قايق‌های ماهيگيری

طبق اطلاعات واصله، از بين اطرافيان ايشان فقط من و يک نفر ديگر هستيم که هر بار مي‌نشينينم و با اشتياق به حرف زدن‌های او گوش فرا مي‌دهيم و خودمان را شهيد مي‌کنيم از فرط ماهي‌ دوستي

حالا امروز معلوم شد اين شيفتگي من به سخنراني‌های نامحدود دوستم درباره‌ی ماهي ثمراتي هم داشته. آدم خيلي بايد احساس رفاقت داشته باشد با ديگران که بنشيند ماهي هم برايشان پاک کند

عکس يخدان و ماهي را گرفتم جهت ثبت در تاريخ

نظرات

پست‌های پرطرفدار