سهميه

يک ماه پيش داشتم حساب و کتاب کارت اعتباری‌ام را مرور مي‌کردم ديدم يک خريد هزار و هشتصد دلاری توی حساب هست. زنگ زدم به بانک که لطفأ اين حساب اعتباری را نگاه کنيد چون من چنين خريدی نداشتم

نگاه کردند و گفتند تو روز يکشنبه ساعت ده شب از يک مغازه‌ی زيورآلات فروشي هزار و هشتصد دلار خريد کردی. به آن خانمي که آن طرف خط بود گفتم ببين اگر گوشواره توی خريدها باشد مال خودم بوده چون من تازگي‌ها هر دو گوشم را هر کدام هشت تا سوراخ کردم و به هر کدامشان هم سه تا گوشواره آويزان کردم، آن شبي که تو مي‌گويي اتفاقأ يک خريد تندی گرفته بودم و لاعلاج رفتم گوشواره خريدم، به هر حال گوش‌هايم خرج دارند

خود همان خانمي که داشت جوابم را مي‌داد افتاد به هر و هر خنده‌. اما بعد گفت با اين حال بايد يک هفته صبر کني تا اگر اشتباه از سيستم بود اصلاحش کنيم. يک هفته صبر کردم و دو سه بار ديگر هم زنگ زدم تا اين که معلوم شد اشتباه از خودشان بوده و دوباره اعتبار را برگرداندند به حساب

حالا ديروز يک قبض بيست و پنج دلاری آمده که تو در فلان روز از عوارضي رد شدی و قرار بوده شش دلار پول عوارض را تا يک هفته بعد بريزی به حساب اما نريختي و حالا بايد عوارض و جريمه را با هم بدهي. عکس ماشينت را هم ضميمه کرده‌ايم

حالا خوب است چه عکسي فرستاده باشند؟ عکس يک تريلر با يک کانتينر زرد روی آن. عکس از جلو و عقب تريلر هم گرفته بودند. امروز زنگ زدم يک خانمي گوشي را برداشت. گفتم اين که فرستاديد اشتباه است، گفت ولي مطمئنيم مال خودتان است چون دوربين عکسش را گرفته. گفتم من چند وقتي‌ست دنبال ماشين خريدن هستم حالا شانس‌مان تريلي از آب درآمده، مي‌شود آدرسش را بدهي کجا پارکش کرديد بروم برش دارم

خيلي خانم مدعي‌ای هم بود باور نمي‌کرد که من تريلي ندارم. گفتم بيست و چهار دلار که سهل است هزار دلار هم مي‌دهم تو فقط بگو اين تريلي من کجاست؟ گفت اگر مي‌گويي مال تو نيست قبض را بفرست به نشاني‌مان

آن دفعه که پياده بودم سي دلار جريمه‌ام کردند که چرا از چراغ قرمز پياده‌ها رد شدی. حالا هم که بابت تريلي نداشته‌ام جريمه فرستاده‌اند. لابد اگر اسب و الاغ هم از اين طرف‌ها رد بشوند محض احتياط يک لگد هم به من مي‌زنند که به هر حال آن‌ها هم سهم‌شان را ادا کرده باشند    

نظرات

پست‌های پرطرفدار