عطر مردافکن
اين کار تحقيقاتي من جان مي دهد برای اين که درباره اش برای خانم هايي که ضد مرد هستند حرف بزني. دو سه باری تجربه کرده ام و ديده ام چقدر از شنيدنش کيف مي کنند. حتي گاهي به طرز نگران کننده ای دوست دارند دنيای واقعي انسان ها هم همينطور بود، البته به طور مصنوعي اش را درست کرده اند که کاربرد درماني داشته اما درمانش اين بوده که آدم ها را با خوشي رو به قبله کنند. اما اصل قضيه اين است
بالا و پائين رفتن سطح بعضي هورمون ها در خون باعث مي شود علاوه بر ايجاد احساسات خاص مثل ترس يا لذت بعضي بخش های مغز هم آسيب ببينند و حتي تغيير شکل بدهند. اين تغيير شکل آنقدر مهلک است که آن موجوداتي که دچار تغيير ساختاری مغز مثلأ در هيپوتالاموس شده اند ديگر نتوانند به زندگي ادامه بدهند و تلف بشوند
ما برای آزمايش هايمان از يک نوع جانوری که شبيه کانگورو اما به اندازه ی موش هستند و اسمشان آنتيکينوس سابتروپيکوس است استفاده مي کنيم. هر سال در بين جنس نر اين جانوران به طور طبيعي يک مرگ و مير گسترده رخ مي دهد علت مرگ هم گرسنگي طولاني مدتي است که داوطلبانه رخ مي دهد و آنقدر ادامه پيدا مي کند که حتي پروتئين های بدن جانور هم به عنوان غذا تجزيه مي شوند بعلاوه ی آن تغيير ساختاری مغز که پيش از آن رخ داده و جانور در اثر همين ها مي ميرد
نکته ی جالب اين است که نرها در فصل جفتگيری دچار همه ی اين عوارض مي شوند و درست دو هفته بعد از جفتگيری مي ميرند و تازه يکي دو هفته بعد از آن است بچه ها متولد مي شوند. اما ماده ها زنده مي مانند و مي توانند سال بعد هم جفتگيری کنند و دوباره بچه دار بشوند. در فصل جفتگيری، نرها آنقدر به دنبال پيدا کردن جفت هستند و آنقدر مي خواهند دقيق و درست جفتشان را پيدا کنند که مدت ها در محيطشان مي گردند، بعد که جفتشان را پيدا کردند تمام انرژی شان را ذخيره مي کنند برای بارور کردن جفت. به طرز خارق العاده ای سوخت و ساز بدنشان را هم جهت مي دهند به سمت تقويت سلول های جنسي و گرسنگي مي کشند تا مبادا اگر حرکت کنند انرژی مصرف بشود و کم کم شروع مي کنند به پديده ای به نام خودخوری فيزيولوژيکي که همان استفاده از چربي و بعد پروتئين های بدنشان است تا اين که زمان بارور کردن برسد، و بعد مضمحل مي شوند
ديده اند و ما هم ديده ايم که نرها فقط در اثر بوئيدن بعضي مواد شيميايي که از بدن مادينه ها ترشح مي شود به اين حال و روز مي افتند اما نه هر مادينه ای بلکه مادينه ای که آن ها در بين هزاران مادينه ی موجود انتخاب مي کنند. اين ها همان ماده که به مشامشان مي رسد ديگر کارشان تمام است و بعد از جفتگيری بايد بروند رو به قبله بشوند. به يکي از همکارانمان مي گفتم بيا برويم بزنيم به توليد عطر زنانه، چه فروشي مي کنيم، اسمش را هم بگذاريم عطر مردافکن! با هر قطره اش مي شود يک فروند آقای پهلوان اف چهارده ای را کشاند تا آن سر دنيا. آنوقت خانم های ضد مرد مي خرند برای سرنگوني آقايانشان و آقايانشان هم مي ريزندشان توی جوی آب تا از دسترس خانم ها دور باشد. ما هم بازارمان رونق مي گيرد

نظرات

پست‌های پرطرفدار