مشکل جهانبگلو يا مشکل تغيير رئيس؟
من يک وقتي فکر مي کردم با خودم که چقدر از اين گرفتاری های ما ايراني ها زير سر آدم هايي ست که جايشان را مدام عوض مي کنند اما اين بيچاره ها فرصت نمي کنند از فکر قبلي دربيايند و به بعدی برسند برای همين هم مدت ها طول مي کشد تا آن آدمي که از فلان اداره برش داشته اند و نشاندنش پشت يک ميز ديگر بفهمد اين جای جديد کارش با آن قبلي فرق دارد، هي نگويد نوشابه با نان اضافه
نمونه هم مي دهم دو تای جالبش را اما تا دلتان بخواهد نمونه دارم و داريد خودتان. آقای ابوالقاسم سرحدی زاده که وزير کار بود در دوران رفسنجاني و در دوره ی خاتمي نماينده ی مجلس بود و حالا هم کمي تا قسمتي اصلاح طلب هستند پيش از اين ها رياست محترم سازمان زندان ها را بعهده داشته اند و بلافاصله بعد از آن وزير کار شدند. خيلي هم عجيب نيست اگر کارگران را زندانيان خطرناک فرض مي کردند يا کارخانه را محل اجرای اعمال شاقه مي دانستند. مجلس هم برايشان مي شده قانون گذاری برای جامعه ی عوام و زبان نفهمي که بايد انداختشان زندان اما با يک درجه تخفيف دارند در ميان دود و بدبختي های ديگر دوران زندانشان را مي گذرانند تا بميرند
آقای مصطفي ميرسليم هم که وزير ارشاد بودند، نماينده ی مجلس هم بودند، استاد پلي تکنيک هم هستند پيش از اينها رئيس شهرباني بودند. فکر مي کنيد ايشان اهل هنر را چيزی جز آدم های بيکاره ای که بايد به کلانتری ها دستور داد همه را با وانت ببرند سر جاليز که کار کنند مي بينند؟ مي توانيد دوران وزارت ارشاد ايشان را بررسي کنيد
حالا حرفم درباره ی جهانبگلو اين است که يک وقتي يک جايي درست کردند در شورای عالي انقلاب فرهنگي به نام دفتر جذب نخبگان که وابستگي سازماني اش با نهاد رياست جمهوری بود و کارش اين بود که برود و دانشمندان و نخبگان علمي خارج از كشور را كه تمايل خدمت به جمهوري اسلامي دارند پيدا کند و آن ها را دعوت کند به ايران. قبلأ رئيسش دکتر اژه ای بود اما ممکن است الان رياستش را داده باشند به يک نفری که کارش شناسايي آدم ها بوده اما برای گرفتنشان. من هيچ بعيد نمي دانم
حالا اين ها مي گردند و آدم ها را پيدا مي کنند و از آن طرف با هزار جور اتهامي که تا آدم اين کاره نباشد اصلأ اسمشان را هم نمي داند که نسبت بدهد به ديگران مي فرستنشان پي نوشيدن آب خنک. من مي توانم آدرس بدهم برويد ببينيد يک آقای دندانپزشکي در ايران را که هر بيماری را که مي بيند به او مي گويد انحراف بيني هم داريد مي خواهيد يک عمل زيبايي برايتان انجام بدهم. يک بار هم به شوخي-جدی به او گفتم احتمالأ چند سال ديگر از طريق باز کردن دهان بيماران مي توانيد هم به جمجمه شان دست پيدا کنيد هم به معده و روده به پائين شان و خلاصه همه را درمان مي کنيد، خوب يکباره يک کلينيک بزنيد که مردم فقط دهانشان را باز کنند و شما کارسازی شان کنيد
حالا آن که جهانبگلو را گرفته و متهم کرده کارش چيز ديگری بوده و انصافأ هم دارد درست انجامش مي دهد اما به جای "پيشنهاد محل آموزشي يا تحقيقاتي مناسب براي افراد نخبه با هماهنگي و همكاري دستگاههاي ذی ربط" آن ها را به جای مناسب ديگری که مي شناسد مي فرستد با هماهنگي و همکاری دستگاه های ذی ربط
نظرات