نامه‌ی اداری در جواب سنت پرسشگری

نامه‌ی رؤسای دانشگاه‌های تهران به رئيس دانشگاه کلمبيا به مراتب خجالت‌ آورتر از حرف‌های احمدی نژاد و کاملأ در جهت تأييد حرف‌های رئيس کلمبياست. البته مايه‌ی تأسف هم هست که به هر حال احمدی نژاد نه به عنوان رئيس يک دولت، و نه لزومأ نماينده‌ی يک ملت، با همان ويژگي دانشگاهي‌اش که مايل است خودش را با آن نمايش بدهد معنای واژه‌ها را هم نداند يا حتي خودش را به کوچه‌ی علي چپ بزند و جواب نامربوط تحويل مردم بدهد.

اما واقعأ از نامه‌ی رؤسای دانشگاه‌ها بايد حيرت کرد. چرايش در اين است که بر خلاف نظام آموزشي ايران که رئيس يک مرکز علمي را دولت منصوب مي‌کند و دانشگاهيان در واقع کارمندان وزارت علوم هستند و مثل همه‌ی کارمندها آقا بالاسر اداری دارند، لااقل در غرب اوضاع کاملأ فرق مي‌کند و رئيس دانشگاه منتخب خود دانشگاهيان هست و با وجود اين که اثر حرفش تا حکومت و دولت هم مي‌رسد اما اصولأ آدم دولتي نيست.

اين که يک آدم دانشگاهي به يک مقام دولتي انتقاد خيلي خيلي تند و جدی بکند هيچ ربطي به مردم کشور ميزبان يا ميهمان ندارد. رئيس دانشگاه که آدم دولتي نيست که بترسد از اين که حقوقش را قطع کنند! مدعو دانشگاه را هم که به زور نياورده‌اند برای پرسش و پاسخ! ايضأ که خود آن مدعو هم که توپش پرتر از اين حرف‌هاست و همين که مي‌گويد مدام از اين طرف و آن طرف دنيا به ما نامه مي‌نويسند که بياييد مشکلات کشورهای‌مان را حل کنيد يعني ادعايي که بلاخره يک جا بايد جوابش را بشنود ديگر.

اين را بايد جزو سنت دانشگاهي دانست که احترام آدم‌ها به ادعاهای‌شان است و اگر همين سنت دانشگاهي تا به حال نبود لاجرم اوضاع اجتماعي همه جای دنيا مشابه وضع دلخراش ما در ايران مي‌شد که اهل دانشگاه نه در دوره‌ی شاه مي‌توانستند به حکومت خرده بگيرند و نه در دوره‌ی جمهوری اسلامي.

اگر بنا بود اين احترامات فائقه‌ی دولتي تا توی دانشگاه هم تسری پيدا کند آنوقت کل جامعه‌‌ی دانشگاهي دنيا بايد کار و زندگي‌شان را تعطيل مي‌کردند و دنبال حکومت‌ها راه مي‌افتادند ببينند امروز ميل رئيس حکومت به بادنجان خوردن است يا نه! اين وضعي‌ست که خود ما در ايران هر روز از زمان راه افتادن نظام دانشگاهي داريم تجربه‌اش مي‌کنيم. خوب حالا که اهل دانشگاه در غرب دارند با رئيس يک دولتي که حرف وارونه مي‌زند خيلي مقتدرانه حرف مي‌زنند دليلي ندارد ما ملت اين حرف را به خودمان بگيريم که احمدی نژاد نماينده‌ی ما بوده و در نتيجه رئيس کلمبيا به همه‌مان توهين کرده. اتفاقأ توهين بزرگتر اين بوده که احمدی نژاد همين حرف‌های نسنجيده‌ای که همه جا مي‌زند را باز همانجا زده و بدترش هم اين است که رؤسای دانشگاه‌ها برداشته‌اند مثل روابط عمومي دولت نامه‌ نوشته‌اند که چرا رئيس دانشگاه کلمبيا ميهمان نوازی نکرده و به رئيس دولت گفته سواد نداری؟

اين که رؤسای اين چند دانشگاه تهران نشين‌ از سنت پرسشگری در بين اهل دانشگاه ناراحتند اين جای تأسف بيشتری دارد. دست کم اگر ترس از همين پرسشگری‌های دانشگاهي نبود خيلي هم بعيد نبود که تا امروز دولت بوش دست نگه دارد از حمله کردن به ايران. همين که تا به حال دست به عصا بوده‌اند نتايج همين سنت پرسشگری‌‌ست که هنوز بابت جنگ ويتنام تمام دستگاه سياسي امريکا را گذاشته است زير اخيه‌ی مقاله و سخنراني.

آدم متعجب‌تر مي‌شود که همين شش تا رئيس دانشگاه که خيلي نگران برخورد رئيس کلمبيا با احمدی نژاد هستند چطور هيچ کک‌شان گزيده نشد از دستگيری بي دليل چهار تا از دانشگاهي‌هايي که برای ديدار آمده بودند ايران؟ انصافأ جايي ديديد همين‌ها نامه‌ای منتشر کنند خطاب به دولت که خوب حالا که اين‌ها را گرفتيد و فيلم هم ازشان پخش کرديد پس سند و مدرک‌تان که اين‌ها جاسوس بودند کجاست؟ خوب دليل اين که چرا نامه ننوشتند اين است که خود همين حضرات هم کارمند دولت هستند منتها در يک اداره‌ای که اسمش دانشگاه است و دقيقأ همين است که حرف‌های رئيس دانشگاه کلمبيا را تأييد مي‌کند که رئيس يک دولت که خودش حرف بي‌ربط تحويل مردم مي‌دهد، لاجرم جای نظام پرسشگری را هم عوض کرده و در نتيجه همه‌ی آنهايي که بايد خيلي زودتر از اين‌ها در کشور خودش او را مي‌گرفتند به باد انتقاد همه تبديل شده‌اند به نسخه‌های بدل همين رئيس دولت. همه‌ی پرسشگرها مشغول تأييد احمدی نژاد هستند و کسي به او نمي‌گويد نتيجه‌ی حرف‌ها‌يت يعني اشاعه‌ی بيسوادی و خرافه.

احمدی نژاد نماينده‌ی يک گروهي‌ست که از زور ندانم کاری جامعه‌ی ايران را هم ريخته‌اند. حرف‌های احمدی نژاد حرف‌های همان گروه است. از ما برنمي‌آيد که به اين‌ها بگوييم مشکل جامعه‌ی ما همين خود شما هستيد چون تا بگوييم سر و کارمان مي‌افتد با داغ و درفش و تهمت. وضع دانشگاه‌های‌مان هم که همين است که رؤسای‌شان شده‌اند کارمند روابط عمومي. خوب رئيس کلمبيا به جای اين که به احمدی نژاد بگويد پس چه وقت مي‌آييد مشکلات ما را حل ‌کنيد به او مي‌گويد شما بيسوادی.

نظرات

پست‌های پرطرفدار