محيط زيست زيادی تجملاتي

مي‌دانيد کم‌کم دارد باورم مي‌شود که خيلي از اين حرف‌هايي که مي‌نويسند و تبليغ مي‌کنند برای حفاظت محيط زيست بيش از حد تجملاتي هستند. در واقع آن روش‌های ساده‌ی حفاظت از طبيعت جای‌شان را به سازه‌های هزينه‌بر داده‌اند که فقط با پول زياد مي‌شود عمل‌شان کرد.

اينروزها دو سه تا کار عقب افتاده داشتم که بايد تمامشان مي‌کردم. اين وسط کارها هم برای آخرين گردهمايي روزنامه‌نگاران علمي ايالت بايد مي‌‌رفتم به محلي که تشکيلات محيط زيست ايالت راه انداخته و از روزنامه‌نگاران دعوت کرده بود که جلسه‌شان را آنجا برگزار کنند.

يک خانه‌ای ساخته بودند که نمونه‌ای باشد برای ساخت خانه‌های هماهنگ با محيط زيست. عکس‌هايش را مي‌گذارم که ببينيد.


اولأ که داشتيم خفه مي‌شديم از گرما، خبری از خنک کننده‌ی سنتي يا مدرن نبود و فقط يک پنکه کار گذاشته‌ بودند توی سقف که از زور تند چرخيدن داشت کنده مي‌شد.


دور و بالای يخچال را کاملأ بسته بودند و ظاهرأ آن‌هايي که اطراف يخچال ايستاده بودند از زور گرما کم‌کم خودشان شروع کرده بودند به فکر مهندسي و بعد به مسئول ساختمان پيشنهاد دادند که خوب است اين بالای کابينت را سوراخ کنيد که هوا برسد به يخچال. خانم مسئول هم خيلي استقبال کرد که چه فکر جالبي. دو سه نفر هم گفتند پس اين طرح‌ خانه را چه کسي پيشنهاد کرده که ما چند نفر با يک ربع فکر کردن به نتيجه‌ی بهتری رسيديم؟ خانم يک مقداری لبخند تحويل دادند در جواب.

يک بازديد دستجمعي ترتيب دادند که روزنامه‌نگاران بروند طبقه‌ی پائين خانه را ببينند. من داشتم با يکي از دوستانم حرف مي‌زدم و ديرتر رسيدم به ديگران. بعد که رفتم پائين ديدم توی پارکينگ ايستاده‌اند و دارند به حرف‌های همان خانم مسئول گوش مي‌دهند.

چون آن پائين خيلي گرم‌تر بود داشتم دنبال آب مي‌گشتم ديدم يک آبسردکن همان طرف‌ها هست. الکترونيکي هم بود. ليوانم را گذاشتم و از روی نشانه‌‌های روی ماشين يکي دو تا دگمه را فشار دادم و ليوانم پر شد. تا آمدم آب بخورم ديدم خانم مسئول مي‌گويد شما خيلي باهوشيد. گفتم چرا؟ گفت چطور فهميديد اين ماشين چطور کار مي‌کند چون من تازه داشتم نحوه‌ی کارش را برای ديگران توضيح مي‌دادم. گفتم يعني ‌اين‌ها ايستاده‌اند که ببينند اين دستگاه چطوری کار مي‌کند؟

ديدم دو سه تا افتادند به خنده. نگو از زور رودواسي ايستاده بودند به حرف‌های خانم مربوطه گوش مي‌دادند.

خلاصه که يک خانه‌ای درست کرده‌ بودند که از سياه چادر کوچ نشين‌های ايران به مراتب عقب افتاده‌تر بود. واقعأ اگر بنا باشد محيط زيست را بخواهند اين طوری حفظ کنند بايد به هر آدمي في‌المجلس يک وام بلاعوض چهارصد هزار دلاری بدهند که تازه کلنگ خانه را بزند زمين.

نظرات

پست‌های پرطرفدار