المأمور والفحش خور
حتمأ بعضي ها فيلم اين صحنه رو ديده اند. گمان نمي کنم اگر ورزشکاری در ايران از اين کارها بکند مثلأ در اعتراض به اين که چرا همسرش يا دخترش نمي توانند در استاديوم يا اصولأ در زمين ورزشي مسابقه ی پدرشان را به صورت زنده ببينند و اين تبعيض جنسيتي است آنوقت خودش آخر و عاقبتي پيدا کند و ناگهان مأمور امريکا يا جای ديگری از آب درش نياورند. به هر حال همه ی ما ايراني ها چه قديمي ها چه جديدها همراه با سجل و برگه ی رأی، يک پاکت مهر و موم شده ی مأموريت از يکي از دول خارجي هم داريم که خودمان هم تا وقتي مقامات مسئول در ايران صلاح ندانند و در پاکت را باز کنند نمي دانيم اصلأ مأموريتمان چيست و از طرف کدام دولت مأمور شده ايم که چه کار کنيم
يک همکاری داشتم در راديو که ناگهان همراه با ارتقاء مقام احساس متبرک شدن هم بهش دست داده بود، ول کن هم نبود که گاهي ممکن است نور به هر دليلي کاهش پيدا کند و از جايي که رد مي شود مردم او را نبينند، اگر احساس کمبود نور پيدا مي کرد با سر و صدا اهل محل عبورش را باخبر مي کرد که دارد از راهرو عبور مي کند. ايام ماه رمضان هم که احساس بويايي اش قوی مي شد و سر ظهر هوس چاق سلامتي با آدم های مشکوک به روزه خواری بهش دست مي داد
خلاصه اين که يک روزی آمد دفتر ما در گروه دانش و گفت هيچ مي دانيد بعضي ها از طريق همين راهکار هايي که امريکايي ها نشانشان مي دهند آت و آشغال مي ريزند توی جوی های آب که اگر هر خرابکاری ازشان برنيامد اقلأ جوی های آب را بند بياورند. کلي هم توضيح و تفسير داشت از موضوع که چطور اين کار را مي کنند و ته خط چه نتيجه ای عايدشان مي شود. گفتم بهش مرد حسابي اين که جوی آب است و جلوی چشم همه ی مردم تو برو اطراف کارخانه های بزرگ شمال ايران را ببين که صنايع چوب و نساجي دارند خزر را به گند مي کشند از بس که پسآب مي ريزند در آن. يک کمي فکر کرد ديد نمي شود که رئيس رؤسای کارخانجات دولتي هم همگي بشوند مأمور امريکا. گفت شما درباره اش برنامه ساخته ايد؟ گفتم دو تا ساختيم و پخش کرديم که يک نفر از خود سازمان صدا و سيما زنگ زد و گفت شما که اين حرف ها را مي زنيد در برنامه هايتان مأموريد از طرف خارجي ها که بگوئيد ما داريم خزر را آلوده مي کنيم، ما هم تعطيلش کرديم. گفت پس به نظرتان بايد چه کرد در راديو که هم مسئولان بفهمند و هم مردم که خزر دارد آلوده مي شود؟ گفتم بي زحمت اگر شما بلديد راهش را نشانمان بدهيد، ما که ديگر عقلمان به جايي نمي رسد که چطور مي شود هم مأمور باشيم از طرف راديوی جمهوری اسلامي و هم از طرف دول خارجي، از هر دو طرف هم بزنند توی سرمان
حالا شده همين حکايت ورزشکارها که دارند به اسم جمهوری اسلامي مسابقه مي دهند و اپوزيسيون بيسواد و احمق خارج نشين از آن طرف فحششان مي دهد که مأمورند حکومتند، اعتراض هم بکنند که چرا زن و بچه مان نمي توانند بيايند مسابقه مان را ببينند از طرف جمهوری اسلامي مفتخر مي شوند به لقب مأمور خارجي ها

نظرات

پست‌های پرطرفدار