عروس‌ها، مادرشوهرها: خدمات مهرورزی

داشتم يک گزارش علمي‌ جديد مي‌خواندم درباره‌ی ايران که در يک مجله‌ی پزشکي معتبر در اسکاتلند چاپ شده. حالا يک بخش‌هايي‌اش را مي‌نويسم، کلي جالب بود. هر جايي که ضربدر زدم حرف‌های خودم است.

دو تا محقق رفته‌اند دربا‌ره‌ی سنت‌های روستايي مرتبط با دوران بارداری خانم‌ها در ايران يک تحقيق درست و حسابي انجام داده‌اند. مثلأ ديده‌اند باورهای سنتي مبتني‌ست بر اين که اگر زنان باردار زيباتر شده باشند اما به غذاهای شور تمايل نشان بدهند فرزندشان پسر به دنيا مي‌آيد. ولي اگر اندازه‌ی باسن زنان باردار زيادتر بشود و تمايل‌شان به خوردن شيريني زياد بشود دختردار مي‌شوند.

× حالا چه بسا يک جاهايي در ايران هم اوضاع يک فرق‌هايي بکند ولي به هر حال اين‌هايي که مي‌نويسم مربوط به تحقيق است.

گفته‌اند که بر اساس سنت، زنان ايراني اگر در آرزوی فرزند پسر باشند اول نذر مي‌کنند و بعد محل خانه‌شان را عوض مي‌کنند و به زيارت اماکن مقدس مي‌روند. اما اگر در آرزوی فرزند دختر باشند نوع نذرشان را هم انتخاب مي‌کنند و در ضمن غذاهای کم کالری‌تر مي‌خورند.

× يعني پسر خواستن هم خانه عوض کردن دارد و هم مسافرت و کلي گرفتاری ديگر ولي دختر که بخواهند فقط نذرش را تعيين مي‌کنند و باقي داستان کم خرج‌تر درمي‌آيد. حالا پسر داشتن گرفتاری‌های بعدی هم دارد مثل سربازی و دعوا راه انداختن و يک مقداری زبان نفهمي در مجموع. بزرگتر که بشود توی صف نان هم که نمي‌رود صد سال.

و باز گفته‌اند که بر اساس نشانه‌های سنتي هر وقت صورت زنان باردار تغيير رنگ بدهد و به قرمزی بزند يا اگر تعادل‌شان در موقع راه رفتن‌ کم بشود زايمان‌شان نزديک‌ است. در زمان زايمان هم به طور سنتي خرما مي‌خورند، بعضي‌های‌شان زرده تخم مرغ مي‌گذارند روی شکم‌شان و از دست شوهر يا مادر شوهرشان آب ميِ‌نوشند.

× واقعأ به من مربوط نيست اين آخری‌اش که از دست شوهرشان يا مادرشوهرشان (واويلا) آب بنوشند. لابد سنتي‌ست ديگر.

باز در ادامه‌اش اين است که به طور سنتي خانم‌ها در نزديکي وضع حمل کره مي‌خورند، بخور آويشن مي‌گيرند و چای آويشن مي‌نوشند، خاکستر در رختخواب‌شان مي‌گذارند، گردوی تفت داده شده مي‌خورند.

يک چيزی درباره‌ی تفاوت‌های بعد از به دنيا آمدن بچه‌ها نوشته‌اند که خيلي جالب است. نوشته‌اند که بعد از اين که بچه به دنيا آمد اگر پسر باشد بند نافش را در يک محل کوهستاني يا در حياط يک مکان مذهبي خاک مي‌کنند و اگر دختر بود بند نافش را در خانه دفن مي‌کنند.

و بعد اين که، تا چهل روز نمي‌گذارند مادر و بچه از خانه بيرون بروند که مبادا هر دو مريض بشوند و اگر ميهمان دارند بچه را در يک اتاق ديگر نگه مي‌دارند.

ادامه‌اش اين است که مادرها برای جلوگيری از چشم بد مهره‌ی آبي به گردن‌شان مي‌اندازند و لباس کهنه تن بچه‌شان مي‌کنند.

× خلاصه که گزارش جالبي‌ست. البته بخور آويشن خيلي جالب بود. حالا خوب شد ننوشته بودند سازمان جهاني بهداشت درباره‌ی آب خوردن از دست شوهر و بخصوص مادرشوهر خيلي سفارش کرده. مکافاتي مي‌شد که خواهر و مادر شوهرها را چطور با سازمان جهاني بهداشت پيوندشان بزنيم.

نظرات

پست‌های پرطرفدار