وزارت علوم و بيآبروی علمي برای ايران
ميدانيد آدم گاهي بلاخره بايد واقعيتها را قبول کند. منظورم اين است که گاهي کاری از دست آدم برنميآيد.
امروز توی دانشگاه داشتم با چند نفر از دوستان استرالياييام حرف ميزدم کمکم حرفمان کشيده شد به موضوع دانشجوياني که از ايران ميآيند. بلاخره وضع ظاهری دانشجويان نشانهی اوليهی تشخيصشان از همديگر است. صد در صد نيست اما يک نشانهست. يکي از همينهايي که باهاشان صحبت ميکردم يک حرفي زد که خيلي باعث تعجبم شد. گفت که شنيده است در بين دانشجوياني که از طرف دولت و به عنوان بورسيه ميآيند يک عدهای هم هستند که حواسشان به کارهای بقيهست و بيشتر به اين کارها مشغولند تا به درس. صاف و پوست کندهاش يعني بعضيها دارند نقش "آنتن" را بازی ميکنند.
خوب اينجور حرفها بين خود ما ايرانيها و در محيطهای کاریمان توی ايران زياد هست و همهمان هم ميدانيم که بعضيها به هر حال کار و زندگيشان همينجوریست اما اين که يک خارجي هم موضوع را آنقدری پذيرفته باشد که بين ايرانيها در يک محيط کوچک دانشگاهي هم از اين خبرهاست معنياش اين است که لابد خيليهای ديگر از اهل دانشگاه هم ميدانند و نگاهشان به دانشجوياني که از طرف دولت بورسيه ميشوند حاکي از اطمينان به آنها نيست.
بين دانشجويان ايراني بورسيه آدمهای خيلي محترم و اهل درس و تحقيق زياد هست، يا لااقل من بينشان ديدهام، اما تصويری که ما از جامعهی خودمان داريم به دلايل مختلف ممکن است همان چيزی نباشد که دلمان بخواهد ديگران هم از ما داشته باشند. ولي وقتي ديگران هم همين تصوير را دارند که دولت ايران برای کنترل دانشجوياني که با بورس ميفرستدشان خارج چند تايي را هم ميگذارد که زاغ سياه باقي دانشجويان را چوب بزنند آنوقت چيزی از آبروی علمي کشور باقي نميماند. آنقدر آش را شور ميکنند که ديگر بويش هم به مشام هر کسي برسد متوجه ميشود اوضاع از چه قرار است.
من البته متخصص اين کار نيستم که آمار بدهم اما برخوردهای خيلي معمولي نشان ميدهد که در خارج از کشور گروه دانشگاهيان غير دولتي از دولتيها پرهيز ميکنند، اين را هم ميدانستم که توی همين دانشگاهيان دولتي هم خيليها از همديگر پرهيز ميکنند. بلاخره توی خود ايران هم وضعيت همينطور است. اما کار به يک جايي برسد که غير ايرانيها هم متوجه نقش بعضيها بشوند اين ديگر خيلي فاجعه است و دودش به چشم همه ميرود، دولتي و غير دولتي هم ندارد.
وزارت علوم يا خودش به عمد اين کارها را ميکند که آدم ِ "به پا" ميفرستد خارج از کشور به اسم دانشجو يا راه را برای آدمهای خودشيرين باز کرده که اين کارها را در محيطهای دانشگاهي انجام بدهند اما در هر دو صورت آبروی علمي ايران را با اين کارهايش برده.
امروز توی دانشگاه داشتم با چند نفر از دوستان استرالياييام حرف ميزدم کمکم حرفمان کشيده شد به موضوع دانشجوياني که از ايران ميآيند. بلاخره وضع ظاهری دانشجويان نشانهی اوليهی تشخيصشان از همديگر است. صد در صد نيست اما يک نشانهست. يکي از همينهايي که باهاشان صحبت ميکردم يک حرفي زد که خيلي باعث تعجبم شد. گفت که شنيده است در بين دانشجوياني که از طرف دولت و به عنوان بورسيه ميآيند يک عدهای هم هستند که حواسشان به کارهای بقيهست و بيشتر به اين کارها مشغولند تا به درس. صاف و پوست کندهاش يعني بعضيها دارند نقش "آنتن" را بازی ميکنند.
خوب اينجور حرفها بين خود ما ايرانيها و در محيطهای کاریمان توی ايران زياد هست و همهمان هم ميدانيم که بعضيها به هر حال کار و زندگيشان همينجوریست اما اين که يک خارجي هم موضوع را آنقدری پذيرفته باشد که بين ايرانيها در يک محيط کوچک دانشگاهي هم از اين خبرهاست معنياش اين است که لابد خيليهای ديگر از اهل دانشگاه هم ميدانند و نگاهشان به دانشجوياني که از طرف دولت بورسيه ميشوند حاکي از اطمينان به آنها نيست.
بين دانشجويان ايراني بورسيه آدمهای خيلي محترم و اهل درس و تحقيق زياد هست، يا لااقل من بينشان ديدهام، اما تصويری که ما از جامعهی خودمان داريم به دلايل مختلف ممکن است همان چيزی نباشد که دلمان بخواهد ديگران هم از ما داشته باشند. ولي وقتي ديگران هم همين تصوير را دارند که دولت ايران برای کنترل دانشجوياني که با بورس ميفرستدشان خارج چند تايي را هم ميگذارد که زاغ سياه باقي دانشجويان را چوب بزنند آنوقت چيزی از آبروی علمي کشور باقي نميماند. آنقدر آش را شور ميکنند که ديگر بويش هم به مشام هر کسي برسد متوجه ميشود اوضاع از چه قرار است.
من البته متخصص اين کار نيستم که آمار بدهم اما برخوردهای خيلي معمولي نشان ميدهد که در خارج از کشور گروه دانشگاهيان غير دولتي از دولتيها پرهيز ميکنند، اين را هم ميدانستم که توی همين دانشگاهيان دولتي هم خيليها از همديگر پرهيز ميکنند. بلاخره توی خود ايران هم وضعيت همينطور است. اما کار به يک جايي برسد که غير ايرانيها هم متوجه نقش بعضيها بشوند اين ديگر خيلي فاجعه است و دودش به چشم همه ميرود، دولتي و غير دولتي هم ندارد.
وزارت علوم يا خودش به عمد اين کارها را ميکند که آدم ِ "به پا" ميفرستد خارج از کشور به اسم دانشجو يا راه را برای آدمهای خودشيرين باز کرده که اين کارها را در محيطهای دانشگاهي انجام بدهند اما در هر دو صورت آبروی علمي ايران را با اين کارهايش برده.
نظرات