لطفأ ابن هيثم و عبدالحسين سپنتا را هم بازداشت کنيد

اين موضوع بازداشت يعقوب يادعلي خيلي از دايره‌ی انصاف خارج است.

هر جای موضوع را که مي‌بينيد و هر چه دقيق‌تر مي‌شويد مي‌بينيد دادگاه بايد هماني را که شکايت کرده و آن‌هايي که بازداشت کرده‌اند را مجازات کند که بابت خيالات خودشان از يک آدمي شکايت کرده‌اند. يعني منبعد خواب و خيالات آدم‌ها از دنيا هم موضوعي‌ست که بايد در موردش ترس و واهمه داشت.

اتفاقأ وزارت ارشاد خودش بايد از اين که حوزه‌ی کاری‌اش بشود محل توليد خواب و خيالات قابل شکايت برای آدم‌ها و همين بشود پيراهن عثمان و بهانه بدهد برای شکايت و شکايت کشي پرهيز کند و با مسئولين دادگاه يادعلي به تفاهم برسد.

دليلش اين است که همين تازگي‌ها معاون سينمايي وزارت ارشاد، آقای جعفری جلوه، گفته است که چون ابن هيثم علم نور را بخوبي شناخته و كاشف عدسي و اتاق تاريك بوده پس در واقع ابن هيثم "پدر سينما"‌ست. آقای جعفری جلوه رشته‌ی تحصيلي‌اش شيمي بوده و من چون ايشان را مي‌شناسم منصفانه‌اش اين است که بگويم هر عقيده‌‌ای که دارد اما مي‌شود با او حرف منطقي زد، آدم محترمي هم هست تا جايي که من با او برخورد داشته‌ام.

خوب اگر اين حرف را از يک آدمي که رشته‌ی تحصيلي‌اش شيمي بوده بپذيريم که ابن هيثم پدر سينماست همين ايشان بايد به عنوان متولي سينمای کشور به عبدالحسين سپنتا هم عنوان "پدر فيلم ناطق فارسي" بدهد چون ايشان در سال 1312 اولين فيلم ناطق فارسي را ساخته است. حالا اگر همين آدمي‌ که از يعقوب يادعلي شکايت کرده بگويد همين ابن هيثم که به قول شما پدر سينما‌ست ابزار داده دست پدر فيلم ناطق فارسي که اولين اثرش را به اسم "دختر لر" بسازد و اين اداره‌ی شما از اول تا آخرشان را بايد مجازات کنند که در همان قدم اول به قوم لر بي‌احترامي کرديد آنوقت ايشان چه مي‌گويند به آن کسي که شکايت کرده؟ دادگاه جواب اين جناب شاکي را چه مي‌دهد؟

مي‌دانيد که در فيلم "دختر لر" گلنار که دختر یک تاجر ثروتمند است توسط راهزنان ربوده مي‌شود و مجبور مي‌شود در يک قهوه‌خانه‌ای رقاصي کند. جعفر که مأمور دولت است در این قهوه خانه با گلنار آشنا می‌شود و به او علاقه مند مي‌شود و با کمک هم به شرارت های راهزنان خاتمه می‌دهند. آن عبارت "تهرون تهرون که مي‌گن شهر قشنگيه" هم مال همين فيلم "دختر لر" هست.

بلاخره اگر ابن هيثم پدر سينما باشد "دختر لر" عبدالحسين سپنتا هم توهين محسوب مي‌شود و وزارت ارشاد هم قابل شکايت کردن است. لابد جناب شاکي با همين مدل مي‌تواند معاونت سينمايي وزارت ارشاد را هم تعطيل کند.

نظرات

پست‌های پرطرفدار