يادداشت‌های شهر شلوغ

چه کسي West End را مي‌شناسد؟ اين از آن سؤال‌هايي‌ست که احتمالأ ساکنان محله‌ی "وست اند" هم جوابش را نمي‌دانند. چرا؟ چون به نظرم متنوع‌ترين محله‌ی بريزبن از هر جنبه‌ای که فکرش را بکنيد همين محله‌ست. اتفاقأ بر خلاف محله‌های ديگر شهر که از يک ساعتي به بعد جز چراغ خانه‌ها، آن هم اگر نوری که مي‌بينيد نور تلويزيون نباشد، هيچ نشانه‌ی ديگری از وجود آدميزاد وجود ندارد در "وست اند" شب و روز همينطور آدم توی خيابان هست. تازه خيلي هم تعجب‌آور است که يک مغازه‌ای تعطيل کند. جالبش اين است که مغازه‌ی تعطيل شده هم باز مشتری دارد که از همان پشت شيشه دارند درباره‌ی چيزهايي که توی مغازه هست حرف مي‌زنند.

حالا اين‌ها به کنار، خيلي که دلتان لک زده برای گپ زدن، آدم بيکار که حاضر بشود تا صبح يک بشکه قهوه بخورد و همينطور از امور دنيوی و اخروی باهاتان گپ بزند فت و فراوان است. شهر شلوغ که مي‌گويند همين محله‌ی "وست اند" است که جان مي‌دهد برای "يادداشت‌های شهر شلوغ"، بلکه هم "يادداشت‌های شهر درهم و برهم". حالا خدا نصيب‌تان کند گذارتان بيفتد به اين محله، اما اين يادگاری‌ شهر شلوغ را هم منبعد از اينجانب خواهيد داشت.

حالا فقط يک آشنايي کوچک.

اين تصاوير مربوط‌ند به معروفترين "چهارراه وست اند"، از آن چهارراه‌های "چه کنم" درست و حسابي‌ست. عکس را از داخل يک رستوران Nando’s گرفتم. توی پرانتزش اين است که از بس که غذاهای اين رستوران پرتغالي‌الاصل تند است و توی رستوران اساسأ به رنگ قرمز فلفلي‌ست آدم غذا هم که سفارش مي‌دهد بدنش کهير مي‌زند. دشمن‌تان ببيند خنده‌های بعدش را، خيلي زجرآور است! آن طرف چهارراه معروفترين آموزشگاه رقص Samba در بريزبن هست که هر سال يک نمايش خياباني هم دارند و راه مي‌افتند توی خيابان و طبل مي‌زنند و مي‌رقصند. يک بار توی همين وبلاگ يک تکه فيلم از مراسم‌شان گذاشته بودم، اگر امسال به موقع حضور بهم رساندم چند تا عکس مي‌گيرم برای وبلاگ که ببينيد.

هفته‌ی پيش کنار همين آموزشگاه سامبا توی يک رستوران يک گروه سه نفره‌ جاز در حال اجرا بودند و هم داخل و هم بيرون علاقمندان ايستاده بودند به تماشا.

يک کمي دورتر يک شيريني فروشي هست که اصولأ پايه‌ی شيريني‌ها‌یش "باقلوا"ست و اسم مغازه Ara Beekaست. به نظرم آمد شايد اسم اصلي‌اش "عربيکا" باشد ولي مثلأ با دستکاری حروف يک واژه‌ی جديد درست کرده‌اند. حالا دفعه‌ی بعد سؤال مي‌کنم بلکه حدسم درست باشد. شيريني‌های اين مغازه را که مي‌بينيد خيلي شبيه است به مدل ايراني‌شان که به اسم شيريني خشک مي‌فروشند، و خيلي توی مراسم عروسي تعارف مي‌کنند ولي مزه‌شان به آن شيريني خويشاوندان ايراني‌شان نيست. در واقع کمتر شيرين هستند. با اين همه خوشمزه‌اند. هر قطعه از اين شيريني‌ها را دو دلار مي‌فروشند ولي قيمت کيلويي‌اش 24 دلار مي‌شود، در واقع سر انگشتي که حساب مي‌کنيد کيلويي خريدنش بهتر است.

شيريني را از اين محل مي‌خريد و مي‌رويد توی يکي از کافه‌های بيشمار "وست اند" مي‌نشينيد و خودتان را مي‌بنديد به قهوه و شيريني.

خوب اين عکس را هم ببينيد که از خيابان محله‌ی "وست اند" گرفتم تا بعد که بيشتر درباره‌ی خود محله بنويسم.

نظرات

پست‌های پرطرفدار