برای الپر
اين را برای الپر مي نويسم بدون اين که درباره ی صحت يا سقم اطلاعاتي که به او داده اند قضاوت کنم فقط چون در موقعيتي نيستم که بتوانم خودم از ماجرايي که الپر نوشته باخبر بشوم. فقط اعداد و ارقام را محاسبه مي کنم و فعلأ حدس مي زنم که يک جای اين اطلاعات مالي که به الپر داده اند لنگ مي زند
اول: به الپر گفته اند که: "برنامه‌هاي خود براي جذب منابع مالي... تا كنون 500 هزار دلار براي تقويت جنبش دانشجويي در اختيار همين شخص قرار گرفته است". هر دانشجويي که مي خواهد دکترا بگيرد و به او بورس مي دهند سالي 20 هزار دلار خرج او مي شود که شامل شهريه و هزينه ی زندگي است. برای دکترا گرفتن کمتر از چهار سال نمي شود زمان گذاشت، يعني برای هر دانشجو تا درسش را در بهترين حالت تمام کند مي شود 80 هزار دلار. اجازه ی کار هم که ندارد، اگر هم داشته باشد پولش به هيچ جايي نمي رسد. بنابراين 500 هزار دلار مي شود هزينه ی 6 دانشجو که اقتصادی زندگي کنند که بتوانند برسند تا آخر دوره دکترا. اگر دانشجويي بخواهد فوق ليسانس بگيرد خرجش از اين هم بيشتر مي شود چون از تسهيلات دانشگاه برای دانشجويان دکترا بهره مند نمي شود. همه ی اين اطلاعات عددی هم در سايت های دانشگاه ها هست که مي توانيد ببينيد، اگر کسي گفته که اعداد را از توی آرشيوهای محرمانه درآورده دروغ بافته به هم. جنبش دانشجويي اگر با بورسيه کردن شش نفر تقويت يا مضمحل بشود بنابراين هر دانشگاه زهوار در رفته ای در غرب که سالي ده تا هم بورس مي دهد مي تواند هر روز با يک جنبش دانشجويي بزند ايران را بمالاند به هم
دوم: به الپر گفته اند که: "اينها... براي راه‌اندازي «راديو دانشجو» و 700 هزار دلار هم فقط براي بودجه اوليه آن درخواست كرده‌اند". احتمالأ آن کسي که اين اطلاعات را به الپر داده دلار را با نرخ 800 تومان حساب کرده که عددی که مي دهد دست مردم بشود نزديک به 560 ميليون تومان در حالي که حتي با نرخ تورمي دلار 10 توماني هم که حساب کنيد اين عدد مي شود 70 ميليون تومان (در ايران انقلاب شده و دلار بالا رفته، در امريکا که انقلاب نشده). با اين 700 هزار دلار و حتي با چهار برابرش هم فقط مي شود يک خانه ی خريد در امريکا. دفتر کار از اين هم گرانتر است. ايستگاه راديويي را خودتان مي توانيد حدس بزنيد. مي گوئيد مي روند در همان راديوهای آماده مي نشينند کار مي کنند مثلأ يک ساعت، دو ساعت؟ خوب اين را که همين الان هم همه دارند همه جا از راديو کويت بگيريد تا بي بي سي و راديو فردا و باران و همين طور ريز و درشت، مثلأ راديو دانشجو چه چيزی قرار است پخش کند که اين های ديگر پخشش نمي کنند؟ اين را مي شود برای احمدی نژاد يک امر ممکن حساب کرد اما اين طرف ها و اين حرف ها بعيد است. ممکن است بشود پادکست درست کرد اما راديو درست نمي شود. هر آدم کنجکاوی هم مي تواند برود يک استوديوی راديويي را در همان ايران ببيند تا متوجه بشود ايستگاه راديويي درست کردن چقدر خرج دارد. اگر هم نه برود از مسئولان جزيره ی کيش بپرسد برای راه انداختن ايستگاه قوطي کبريتي آن جا با همان چهار تا پرسنلش که جواد آتش افروز و اسماعيل ميرفخرايي راهش انداختند چقدر خرج کردند، آن هم که از بي پولي تعطيل شد
سوم: به الپر گفته اند که: "... اينها براي اينكه براي اين راديو آدم جذب كنند، از همين الان شروع كرده‌اند به كار روي همان تيپ آدمها كه گفتم، يعني فعالان سابق و فعلي دانشجو و روزنامه‌نگاران". من که اين همه سال در راديو بودم همين طور از توی هوا آدم نمي آوردم که بشود راديويي، آن هم توی آن وضع بي ضابطه و هردمبيل راديو ايران. ممکن است آدم بيايد به عنوان کارشناس در راديو مثل نيک آهنگ که کارشناس برنامه ی من بود اما گوينده و خبرنويس و خبرخوان راديويي چيز ديگری هستند که يک شبه هم خلق نمي شوند آن هم در امريکا با الگوهای رسانه های دولتي شان، يعني فعالان دانشجويي همگي مادرزاد رسانه ای به دنيا آمده اند که صاف بروند بنشينند آن جا. باز اگر مي گفتند تلويزيون ممکن بود بگوئيد برای برنامه و زمان خاصي کار کرده اند (مثل حسين درخشان در تلويزيون) اما راديو اصلأ. شايد دارند راديوی خصوصي راه مي اندازند که آن وقت آن اعداد و ارقامي که داده اند تازه مي شوند پول برای يک راديوی اف ام که مي شود از توی خانه تان هم راهش بيندازيد اما چهار تا خيابان آن طرف تر صدايش را نمي شنويد. يعني با راديوی اف ام مي خواهند براندازی کنند؟
اين ها را فقط به اين دليل نوشتم چون هيچ بعيد نمي دانم اين روزها شروع نکرده باشند بعضي ها را از راه اطلاعات مسخره پخش کردن از دور خارج کنند. يعني الپر بشود پخش کننده ی خبرهايي که هر کس اين طرف مي خواندشان با دو تا جمع و تفريق مي فهمد واقعي نيستند. وقتي ساختمان دادگستری در باب همايون را پنج دست خريد و فروش مي کنند و آن آدم ساده ی آخری مي رود ادعايش مي کند و کلي اسباب تفريح مي شود خيلي هم بعيد نيست با هزينه ی تحصيل و پول يک خانه ی معمولي بشود يک تفريح ديگری راه انداخت. اگر هم حرف هايم غلط هستند گردن من از مو نازکتر. فقط اميدوارم الپر حواسش باشد که چه برايش مي گويند
*
*
تکمله ها

نظرات

پست‌های پرطرفدار