تلاوت موسيقي
من هنوز اون جمله ی "رضا مارمولک" رو که يادم مي ياد خنده ام مي گيره به خصوص که يک جايي باشم که دارند موسيقي اجرا مي کنند. اون جمله ای که توی مسجد بعد از خوردن اون غذای توپ گفت: "حالا چه اشکالي داره يک آهنگي هم تلاوت بشه"، خيلي واقعي بود که از فرط قاطي شدن موسيقي با امور مذهبي دائم آدم ها مجبورند به ضرب و زور تغيير اسامي درباره ی موسيقي حرف بزنند
ديروز رفته بودم اجرای چند قطعه از آثار باخ و پاگانيني رو که برای ويلن (ويولن، ويلون، ...) تنظيم شده بودن بشنوم توی دانشکده ی موسيقي. يک نوازنده ی امريکايي رو دعوت کرده بودند برای اجرا. ياد يک فيلم ويدئويي از اجرای چهار فصل ويوالدی توسط نايجل کندی افتادم. با چه قايم باشک بازی نشستيم با دو سه تا از دوستانم فيلم رو ديديم. از فردای اون روز هر هر وقت حرف اون فيلم رو مي زديم با کنايه مي گفتيم عجب اين نوار جديد کويتي پور جالب بود. اتفاقأ به طور تصادفي من اين حرف رو جلوی برادر بزرگه ی کويتي پور که همشهری و دوست خانوادگي هم هستيم زدم. گفت مگه تازگي چيزی خونده ما خبر نداريم؟ ديدم خراب کاری شد گفتم خونده اما نمي شه بگم کجا. کلي دری وری گفتم تا ماستمالي شد داستان. يک چيزی هم بگم براتون جالبه. اين برادر بزرگ کويتي پور قهرمان دوی صد متر ايران بود قبل از انقلاب و تمام دهه ی محرم رو در مسجد بوشهری های خرمشهر با چند تای ديگه نوحه مي خوندن، خيلي هم خوش صدا بود. ديدين که خرمشهری ها چطور سينه مي زنن؟ خلاصه اين که اين نوحه خوندنشون خانوادگيه و اين کاملأ بر خلاف صادق آهنگرانه که اون هم خوزستانيه ولي هنوز بچه های خوزستان بهش مي گن صادق تمپو و قبلأ توی يک گروه موسيقي بندری ضمن اجرای ساز وزين تمپو اشعاری هم تلاوت مي کرد

نظرات

پست‌های پرطرفدار