عکس به آن قشنگي
اين عکس گرفتن در استراليا هم داستاني ست. کاملأ بر خلاف ايران که برای عکس پرسنلي يا برای مثلأ کارت شناسايي مي رويد عکاسي و قبلش هزار جور به ريخت و قيافه ی خودتان رسيده ايد که عکستان خوب دربيايد بعد هم عکاس چند بار سر و کله تان را درست و راست مي کند و نور بهتان مي تاباند، اين جا اصلأ از اين خبرها نيست. خيلي که هنر کنند يک دوربين گذاشته اند روی يک سه پايه و يک صندلي که برويد بنشينيد رويش وگرنه آقا يا خانم عکاس (که چه عرض کنم!) دوربين به دست مثل توريست ها روبرويتان مي ايستد و سعي مي کنند پشت سرتان هم ديواری پيدا کند که يک رنگ باشد آن هم نخواستيد که هيچ. اگر مثلأ يک برگ درخت هم لای موهای سرتان باشد همانطور ازتان عکس مي گيرد و مي چسباند روی کارت
من امروز همين بلا به سرم آمد. يک ساعت پيش رفتم کارت دانشگاه بگيرم، آن بابايي که عکس مي گرفت گفت بايست همين کنار ديوار، پشت سرم هم يک صفحه ی آبي بود. من هم ايستادم. عکس گرفت. گفتم ببينم چه عکسي گرفتي. نشانم داد. ديدم توی عکس يک برگ کوچک روی سرم هست. گفتم پس چرا نگفتي برگ روی سرم افتاده مي خواهي همين عکس را بزني روی کارت؟ گفت فکر کردم خودت برگ را گذاشته ای روی سرت برای خوشگلي. گفتم آدم حسابي مگر کارت دانشگاه را با برگ روی سر هم چاپ مي کنند که تو از من اين طوری عکس گرفتي؟ اصلأ اين برگ کجايش خوشگل است؟ گفت اگر با مايو هم بايستي ازت عکس مي گيرم، به خودت مربوط است. گفتم لطفأ يک عکس ديگر بگير. به نظرم غصه هم خورد که چرا عکس به آن قشنگي با آن برگ روی سرم را نپسنديدم

نظرات

پست‌های پرطرفدار