روح هزاری، روح ميلياردی
ديروز که برمي گشتم خانه مثل هميشه از کنار ساختمان دادگاه ايالتي رد شدم، سوار اتوبوس بودم. ديدم يک آقايي ايستاده و دو سه تا پلاکارد کوچک و بزرگ دور و برش گذاشته که با خط درشت رويشان نوشته شده بود "سقط جنين مقابله با دستور خداست"، آنقدر درشت بود نوشته ها که مي شد از توی ماشين در حال حرکت آن ها را خواند. تا آمدم دوربينم را آماده کنم از آن صحنه رد شديم. اما خيلي جالب بود و احتمالأ برای پرستو هم که دارد موضوع را دنبال مي کند ديدني مي شد
از ديروز مرتب از خودم پرسيده ام حالا اين آقاياني که دارند درباره ی بدن يک آدم ديگری تصميم مي گيرند و خيلي هم مصرند که سقط جنين غيرشرعي ست بايد حساسيت های بشری ديگری هم داشته باشند. مثلأ مخالف اعدام باشند. تا جايي که پراکنده و نامنسجم ديده ام استدلال بعضي از مخالفان سقط جنين بر اين مبناست که جنين از يک مرحله ای به بعد روح دارد و از بين بردنش مساوی ست با کشتن يک آدم. خوب اين تفکر ولو که درباره ی جسم يک آدم ديگری هم باشد اما خيلي وجه صلح طلبانه هم دارد اما واقعأ همين هايي که مخالف سقط جنين هستند مثلأ برای اعدام آدم های کامل يا بر عليه جنگ هم راه مي افتند در خيابان و شعار بدهند؟ آيا برعليه قطع عضو دزدها هم مخالفتي ابراز مي کنند؟ اگر هست و دارند نشان بدهند، بلکه بشود نتيجه گرفت اين ها برای هر نوع روح انساني احترام قائلند. نمي خواهم خيلي آرماني حرف بزنم، لااقل در شرايط ايران امروز، اما اين ها بايد يک جمعيتي باشند که از حقوق حيوانات و منع بريدن درختان جنگلي و منع کودک آزاری هم حمايت کنند. واقعأ اين کارها را مي کنند؟
بگذاريد واقعي تر بگويم که الان در شرايط ايران هم به وضوح مي شود ديد. در ايران و بعد از چندين حادثه ی طبيعي تعداد زيادی کودک بي سرپرست در جامعه رها شده. اين حضرات مبلغ منع سقط جنين چه کار کرده اند برای اين کودکان؟ اين ها را به فرزندی قبول کرده اند؟ خوب اين ها هم روح دارند و طبيعتأ بيشتر از يک توده ی سلولي بي شکل که از جنبه ی کارآيي زيستي حتي از يک بند انگشت بريده شده هم کوچک تر و هم تخصص نيافته تر است
مي دانيد گاهي بايد اين منع شدن ها را مسئوليت دار کرد يعني به طور منطقي از مبلغانشان جواب خواست که حالا بگوئيد اگر خيلي نگران روح يک توده ی حاوی هزار سلول هستيد برای روحي که جسمش ميلياردها سلول دارد چه کار کرده ايد؟

نظرات

پست‌های پرطرفدار