چه شود
حتمأ شنيدين که مي گن سلام سلامتي مي ياره گرچه معلوم نيست برای کدوم يکي از طرفين سلام. اما من تازگي متوجه شده ام که سلام کردن بيجا هم مي تونه اون طرفي رو که بهش سلام کردين يک جورايي از شدت ذوق بکشه
يک رفيقي داشتم که توی معاملات املاک کار مي کرد و خيلي فوت و فن اين کار رو بلد بود. مي گفت وقتي مي خوای يک خونه ای رو روی دست صاحبش که خيلي خودش رو تحويل مي گيره بذاری که حالا حالاها بمونه بايد خونه رو سنگ کني، يعني يک قيمت بالايي به صاحب خونه بگي که ديگه طرف رو تکه پاره هم کني ارزون تر از اون نفروشه، کسي هم که نمي خره به اون قيمت بنابراين خونه مي مونه همينطور سنگ شده. آخر سر هم که مجبور مي شه ارزون بفروشه هر روز يک مشت لعنت به خودش مي فرسته که چرا ارزون فروخته، اگر هم نفروشه که اصلأ چرا آورده گذاشته توی معاملات ملکي، خلاصه يک پارادوکسي درست مي کني برای طرف که حالا من بدو آهو بدو
حالا حکايت سلام کردنه. به يکي يک اشاره ای کوچکي بکني بعد معلوم بشه آها حواسش هست، بعدش بهش سلام غرائي کني. طرف هر سه دقيقه برای خودش يک نوشابه باز مي کنه، خودش رو يک براندازی مي کنه و خودش نوشابه رو مي خوره. به نظرم با استفاده از اثر شرطي شدن مرحوم پاولف مي شه هر بار با يک اشاره طرف رو انداخت دنبال نوشيدن يک کارتن نوشابه ی خانواده، چه شود
خلاصه ما انداختيم شد
نظرات