آدم ها و حيوانات
محل دانشگاه گريفيث در داخل يک جنگل طبيعيه، در واقع قبل از ساخته شدن ساختمان ها و هنوز هم که هنوزه جنگل "تووهي" يک محل بکر برای اهل طبيعت بوده که بيان و لابلای درخت ها و برکه های کوچک اون دنبال اتفاقات طبيعي بگردند. اين وضعيت هنوز هم هست و البته بيشتر رنگ و بوی تحقيقاتي پيدا کرده و دانشجوها گاهي طرحشون رو درباره ی همين جنگلي که دانشگاه رو در خودش جا داده برمي دارند
علاوه بر اين که جنگل بر ساختمان سازی تفوق داره و عمده ی جنگل هنوز دست نخورده هست بلکه ممنوعيت آزار دادن حيوانات هم باعث شده که همه جور حيواني سر خود سرشون رو بندازن پائين و همه جا راه پيدا کنن. اين پائين دفتر کار من پنج شش تا بوقلمون وحشي هست که تقريبأ همه مون از روی ظاهرشون ديگه مي شناسيمشون. پرنده های پروازی هم که فراوان. اما يک موجودات نسبتأ ترسناکي هم همين پائين هست که اگر بار اولي باشه که مي بينيدشون اساسأ فرار مي کنيد. از اين مارمولک های بزرگ که بعضي هاشون مثل ايگوانا هستند
سه تاشون همين پائين دفتر من زندگي مي کنند که يک از اون ها تقريبأ يک و نيم متر طول داره و گاهي مياد زير آفتاب برای مدت طولاني دراز مي کشه، همه هم از ترس راهشون رو کج مي کنن و از يک طرف ديگه ميرن
امروز که مي آمدم دفترم ديدم تعداد اين مارمولک ها به سلامتي زيادتر شده. بنابراين يا زاد و ولد کرده اند، يا بعضي ها جديدأ نقل مکان کرده اند اين جا، از ترس هم نمي تونيم کاری کنيم، به نظرم کم کم بايد به روش پرش با نيزه از روشون بپريم بيائيم سر کار و زندگي مون
سال گذشته هم وسط يکي از تجهيزات باران مصنوعي يک مار بزرگ مشغول بلعيدن يک پوسوم بود. هر چه آمدند که مار و پوسوم رو منتقل کنند يک جای ديگری چند تا از جانورشناس های دانشگاه نگذاشتند. خلاصه تا اين مار طعمه اش را بخورد و به قدر کافي جای برای حرکت کردن برای خودش بماند يک ماه ونيمي طول کشيد و تقريبأ همه ی دانشجوهايي که قرار بود با دستگاه باران مصنوعي کار کنند بيکار ماندند. اين جا در گريفيث هر درسي که مي خوانيد يک چند واحدی جانورشناسي عملي هم مي گذرانيد، از بس که دور و برتان حيوانات مختلف رژه مي روند و محل سگ به آدم ها نمي گذارند
نظرات