اشتراکات جهان سومي
ميدانيد که توی ايران اگر بليط بخت آزماييتان ببرد و ناغافل شناسنامه يا کارت شناساييتان را گم کنيد ديگر وامصيبتا ميشود چون اول از همه بايد برويد استشهاد محلي جمع کنيد و کلانتری و دفتر ثبت اسناد برويد و هزار جور گرفتاری ديگر، تازه دست آخر هم ادارهی ثبت احوال شش ماه شما را مجازات ميکند که چرا شناسنامهتان را گم کرديد. اگر دزد هم زندگيتان را ببرد يا آتش سوزی بشود و باز يک بلايي سر شناسنامهتان بيايد باز دوباره شش ماه تنبيه ميشويد. فيالواقع تنبيه شدن را نميشود از زيرش در رفت!
همين هم هست که آدم مجبور ميشود شناسنامه و مدارکش را هفت تا سوراخ قايم کند و از هر کدام هم دويست تا کپي بگيرد. يکي از دوستان من که رفته بود سند ازدواجش را هم کپي کرده بود داده بود دفترخانه هم تأييدش کرده بود و هنوز که هنوز است که بچههايش از کلاس پنجم هم رد شدهاند باز سند ازدواجش را توی کيفش گذاشته با خودش حمل ميکند. نه که همه جوره تنبيه ميکنند آدم مجبور ميشود کارهای محير العقول انجام بدهد.
حالا البته خود من هم تا يک سال اولي که آمده بودم استراليا کارت پايان خدمت سربازیام را توی کيف پولم نگه داشته بودم، مثل ايران. گفتم نکند اينجا هم بگيرند ببرندمان سربازی!
حالا توی اين کلاسي که درس ميدهم تمام دانشجويان بايد اول کارت دانشجوييشان را بدهند و برای همان جلسهی کلاس چند تا نمونهی ميکروسکوپي بگيرند و بعد نمونهها را پس بدهند و کارتشان را پس بگيرند. تعدادشان هم 500 نفر است. عکسهای کلاس را ببينيد که متوجه بشويد چه جور جاييست.
اين را که ميگويم کاملأ قطعيست منتهي در مورد همين کلاس. تقريبأ تمام دانشجويان آسيايي کارتهای دانشجوييشان را توی يک جلد پلاستيکي نگه ميدارند يا اگر بيرون از آن باشد هر دو دقيقه يک بار ميآيند ميپرسند که اگر ميشود قبل از تمام شدن کلاس بروند کارتهایشان را بردارند مبادا گم بشوند. کارتهایشان از تميزی برق ميزند و معلوم است خيلي مثل کتاب دعا نگهش ميدارند.
از آن طرف کارتهای دانشجويان استراليايي سراسر خندهست. اگر مشکل قانوني نداشت ازشان عکس ميگرفتم که ببينيد. روی عکس خودشان سبيل ميکشند، کلاه نقاشي ميکنند. دری وری دور و اطرافش مينويسند. امروز که يکي آمده بود که کارت دانشجويياش در حال نصف شدن بود. هيچ هم برایشان اهميت ندارد که چه بلايي سر کارت ميآيد چون همه ميتوانند بروند يک کارت ديگر بگيرند. فقط معطلياش عکس گرفتن است.
امروز ديدم يک دانشجوی چيني کنار جلد پلاستيکي کارت دانشجويياش را سوراخ کرده بود و يک آويز کوچک وصل کرده بود به جلد. به نظرم مثل همين تکه پارچههای تبرکي خودمان بود که ميبندند به دستگيرهی ماشين. اَمَن يُجيب چيني بود لابد.
فکر کردم اين گرفتاری تنبيه شدن بابت گم کردن کارت شناسايي همه جا در جهان سوم هست که آدمها را مجبور ميکند حتي وقتي هم بهشان ميگويند نگران نباش باز نگران گم شدن مدارکشان هستند.
نظرات