کاپوچينو و باقي قضايا

امروز بعد از ظهر يک استراحت يک ربعي به خودمان داديم و داشتيم قهوه مي‌نوشيديم و گپ مي‌زديم که حرف از قهوه خوردن بي‌حساب و کتاب پيش آمد. مثل خيلي نوشيدني‌های ديگر اگر آدم نداند چه چيزی را چه وقت و به چه اندازه بخورد به دردسر مي‌افتد، قهوه هم از اين داستان‌ها دارد.

من البته خودم هم نمي‌دانستم و دارم فقط گزارش مي‌کنم برای‌تان که شايد به دردتان بخورد.

همکار جديدمان که هلندی‌ست دو سالي در ايتاليا زندگي کرده و در مقايسه با باقي حضرات آزمايشگاه درجات قهوه شناسي را طي کرده و حالا نزديکي‌های کارشناسي‌ست. ولي به قول خودش هرگز به درجه‌ی استادی نمي‌رسد چون ايتاليايي نيست. ضمنأ ايشان از هيچ طرفي مبعوث نشده‌ که حرفش آيه باشد.

خوب، اول از همه مي‌گفت که کاپوچينو را بايد سر صبح خورد چون خيلي وقت مي‌گيرد تا هضم بشود و آدم عاقل شب نمي‌رود کاپوچينو بخورد. معلوم شد که ما حضراتي که داشتيم رهنمودهای ايشان را گوش مي‌کرديم اصولأ از دايره‌ی عقل خارج هستيم چون نصف شب هم اگر دست‌مان برسد مي‌رويم کاپوچينو مي‌خوريم. منتها يک نشاني‌ای داد که معلوم شد درست مي‌گويد. گفت کاپوچينوی شبانه منجر به قار و قور معده مي‌شود و ضمنأ احساس رو دل کردن درست مي‌کند. از طرف ما که همين مدلي‌ست.

علاوه بر اين Latte را هم بايد وسط روز خورد، البته اگر صبحانه نخورده باشيد و خيلي هم در فکر اين نباشيد که با قهوه خوردن تمرکزتان بيشتر بشود يا از خواب بپريد. اگر خيلي خواب آلوده هستيد يا خيلي مي‌خواهيد متمرکز بشويد بايد برويد Short Black بنوشيد. يک بار که با حسن رفته بوديم فرودگاه که عسل برود ايران، ما کاپوچينو سفارش داديم و عسل يک قهوه‌ای سفارش داد و تأکيد کرد لطفأ "دو شات"! احتمالأ مي‌خواست بنشيند کنار دست خلبان با او حرف بزند و تخمه ژاپوني بشکنند که نکند خلبان خوابش ببرد. حسن يادش هست که عسل گفت آقا "دو شات" و ما چشم‌مان گرد شد.

در ادامه اين که، اگر شب هوس کرديد قهوه بنوشيد حتمأ سفارش Espresso بدهيد چون ميزان قهوه‌ای که در ليوان مي‌ريزند خيلي کمتر از باقي انواع قهوه‌ست و در نتيجه کافئيني که به خون‌تان مي‌رسد کمتر است. يعني خواب‌تان مي‌برد. همين هم هست که ايتاليايي‌ها مدام اسپرسو مي‌نوشند، مثل چای نوشيدن ما ايراني‌ها.

خوب حالا اين دستورالعمل را هم داشته باشيد که اگر نصف شبي هوس قهوه کرديد ولي زورتان آمد برويد بيرون و قهوه بخريد اما هم قهوه و هم شير داريد خودتان دست به کار بشويد و قهوه را با کمي آب مخلوط کنيد و بعد تمام فنجان را پر از شير کنيد و برای 20 ثانيه بگذاريد توی مايکروويو باشد. در نتيجه قهوه‌‌تان مي‌شود اسپرسوی خانگي.

حالا ما به حرف‌های همکارمان اعتماد می‌کنيم چون چشم‌مان هم توی چشم همديگر است مدام و لابد فردا ببيند عصر آخر وقت داريم کاپوچينو مي‌نوشيم خيلي ازمان نااميد بشود.

چند وقت پيش هم رفته بوديم قهوه بنوشيم و داشتيم هنر به خرج مي‌داديم که يک چيز تازه‌ای پيدا کنيم از توی فهرست قهوه‌ها ديديم يک قهوه‌ای معرفي کرده‌اند به اسم Edith Piaf. که مي‌دانيد اسم يک خواننده‌ی فرانسوی‌ست. آقای پلنگ صورتي خيلي ذوق زده شد که بين اين همه قهوه‌ی ايتاليايي يک قهوه‌ی فرانسوی هم هست و همان را سفارش داد. ما چند نفر ديگر هم که طبق معمول گفتيم کاپوچينو.

دشمن‌تان ببيند که اديت پياف از آب حوض هم بدتر بود چون همه‌مان يکي يک قلپ کوچک از قهوه‌ی آقای پلنگ نوشيديم ببينيم چه جور قهوه‌ای‌ست. خود پلنگ که رفت برای خودش کاپوچينو سفارش داد.

گفتم اگر طرف‌های‌تان اديت پياف هم بود امتحان کنيد که دستگيرتان بشود چطور قهوه‌ای‌ست.

نظرات

پست‌های پرطرفدار