شيريني صورتي
انتظار داريد پلنگ صورتي که شيريني درست کند چه چيزی از آب دربيايد؟
ديروز آمد گفت فکر ميکني فردا چه جور شيريني درست کنم؟ گفتم مگر بلدی که دربارهی چه جورش نظر ميخواهي؟ گفت نه. گفتم خوب به نظرم يک بسته پودر کيک بخر و کيک بپز که قال قضيه کنده بشود. يک کمي فکر کرد گفت بد هم نيست. بعد هم خداحافظ.
امروز تا ساعت 12 خبری از پلنگ آقا نشد. تقريبأ اين پا آن پا ميکرديم که تلفن بزنيم ببينيم ميآيد يا نه که سر و کلهاش پيدا شد.
ده دقيقه بعد هم خبر داد که بياييد برای امتياز دادن.
اين هم نتيجهی شيريني پختن پلنگ صورتي که عکسهايش را ميبينيد.
ديروز آمد گفت فکر ميکني فردا چه جور شيريني درست کنم؟ گفتم مگر بلدی که دربارهی چه جورش نظر ميخواهي؟ گفت نه. گفتم خوب به نظرم يک بسته پودر کيک بخر و کيک بپز که قال قضيه کنده بشود. يک کمي فکر کرد گفت بد هم نيست. بعد هم خداحافظ.
امروز تا ساعت 12 خبری از پلنگ آقا نشد. تقريبأ اين پا آن پا ميکرديم که تلفن بزنيم ببينيم ميآيد يا نه که سر و کلهاش پيدا شد.
ده دقيقه بعد هم خبر داد که بياييد برای امتياز دادن.
اين هم نتيجهی شيريني پختن پلنگ صورتي که عکسهايش را ميبينيد.
شيريني پلنگ آقا عبارت بود از تعداد زيادی سوشي (برنج و ماهي ژاپني) که از بس که تند درستشان کرده بود تا فيها خالدون همهمان را سوزاند. چند تا سس وحشتناک تند هم آورده بود که اصلأ بویشان هم قابل تحمل نبود چه برسد که بريزيم روی سوشيها و بخوريم.
يک ابتکار عمل هم به خرج داده بود و توی بعضي از سوشيها را به جای گوشت ماهي، گوشت مرغ گذاشته بود. به قول خودش برای تنوع شيريني. آن وسط هم دستور طبخ ميداد.
از زور تندی سوشيها به نظرم هر کداممان يک سطل آب خورديم. خواستم اطلاع رساني کرده باشم که ببينيد شيريني صورتي چه مدلي از آب درميآيد.
نظرات