تبليغ منفي
آدم متعجب ميشود از اين همه حرفهای تفاوت.
نمايندهی وزارت امور خارجه در اعتراض به دولت انگليس برای اعطای نشان به سلمان رشدی گفته است که: "اين اقدام توهينآميز، مشكوك و نسنجيده دولت انگليس كه مصداق بارز اسلامستيزی است، اعتقادات يك و نيم ميليارد مسلمان و نيز پيروان ديگر اديان الهي را شديداً جريحهدار نموده و باعث تأسف ميباشد و عواقب ناشي از اين تحريك كه موجب خشم مسلمانان شده است، متوجه دولت و ملكه انگليس خواهد بود".
بماند که اصلأ معلوم نيست چطور در عرض يک روز ميشود با اين همه کلي گويي ثابت کرد که همهی پيروان اديان ديگر هم از اين اقدام ناراضي هستند! ولي اين مدل کلي گوييها را ميشود فقط در کوچه و بازار گفت و حداقلش اين است که شنيدنش از يک زبان يک مقام رسمي خيلي غيرعادیست، وليخوب از اين حرفها ميزنند ديگر.
اما حالا که واقعأ همهی پيروان اديان ديگر از يک اهداء نشان به يک نويسنده آنقدر ناراحت شدهاند، و همه هم وکالت ناراحتيشان را دادهاند به مسلمانها که به قول همان مقام "عواقبش که همان خشم يک ميليارد و نيم مسلمان است" گريبانگير اهداء کنندگان نشان بشود و کاسه و کوزهی ناراحتي پيروان اديان ديگر هم سر مسلمانها شکسته بشود، خوب حالا اگر باقي مردم دنيا که حداقل سه ميليارد نفری ميشوند بروند به همان مقام وزارت خارجهی ايران بگويند که سنگسار کردن يک آدميزاد کار نادرستيست و موجب نفرت همه از اسلام ميشود آنوقت وزارت خارجه چه دارد جواب بدهد؟
يعني به تعبير وزارت خارجهی ايران، ما مسلمانها هم ميگرديم ببينيم توی دنيا چه چيزی هست که پيروان اديان ديگر را ناراحت ميکند که ما به خودمان بگيريم و از طرف خودمان و ديگران خشمگين بشويم، و هم خودمان دست به تنبيهمان خوب است و تا ميگوييد چه ميکنم بساط مجازات از بدترين نوعش را راه مياندازيم.
اين پيروان ديگر اديان الهي دارند هر روز در رسانههایشان تبليغ ميکنند که يک کشوری از تو دارد مردمش را ميسوزاند و به عنوان مجازات سنگسارشان ميکند، از بيرون هم ديگران را ميسوزاند و برایشان خط و نشان ميکشد، لاجرم همين پيروان اديان ديگر قانع ميشوند که اصولأ برای ديدن اين کشور نميشود همينطوری دست خالي آمد.
خوب چقدر لازم است بدهيد به رسانههای غربي که به همين اندازهای که جمهوری اسلامي تبليغ منفي ميکند فيلم بسازند و شعار بدهند؟
نمايندهی وزارت امور خارجه در اعتراض به دولت انگليس برای اعطای نشان به سلمان رشدی گفته است که: "اين اقدام توهينآميز، مشكوك و نسنجيده دولت انگليس كه مصداق بارز اسلامستيزی است، اعتقادات يك و نيم ميليارد مسلمان و نيز پيروان ديگر اديان الهي را شديداً جريحهدار نموده و باعث تأسف ميباشد و عواقب ناشي از اين تحريك كه موجب خشم مسلمانان شده است، متوجه دولت و ملكه انگليس خواهد بود".
بماند که اصلأ معلوم نيست چطور در عرض يک روز ميشود با اين همه کلي گويي ثابت کرد که همهی پيروان اديان ديگر هم از اين اقدام ناراضي هستند! ولي اين مدل کلي گوييها را ميشود فقط در کوچه و بازار گفت و حداقلش اين است که شنيدنش از يک زبان يک مقام رسمي خيلي غيرعادیست، وليخوب از اين حرفها ميزنند ديگر.
اما حالا که واقعأ همهی پيروان اديان ديگر از يک اهداء نشان به يک نويسنده آنقدر ناراحت شدهاند، و همه هم وکالت ناراحتيشان را دادهاند به مسلمانها که به قول همان مقام "عواقبش که همان خشم يک ميليارد و نيم مسلمان است" گريبانگير اهداء کنندگان نشان بشود و کاسه و کوزهی ناراحتي پيروان اديان ديگر هم سر مسلمانها شکسته بشود، خوب حالا اگر باقي مردم دنيا که حداقل سه ميليارد نفری ميشوند بروند به همان مقام وزارت خارجهی ايران بگويند که سنگسار کردن يک آدميزاد کار نادرستيست و موجب نفرت همه از اسلام ميشود آنوقت وزارت خارجه چه دارد جواب بدهد؟
يعني به تعبير وزارت خارجهی ايران، ما مسلمانها هم ميگرديم ببينيم توی دنيا چه چيزی هست که پيروان اديان ديگر را ناراحت ميکند که ما به خودمان بگيريم و از طرف خودمان و ديگران خشمگين بشويم، و هم خودمان دست به تنبيهمان خوب است و تا ميگوييد چه ميکنم بساط مجازات از بدترين نوعش را راه مياندازيم.
اين پيروان ديگر اديان الهي دارند هر روز در رسانههایشان تبليغ ميکنند که يک کشوری از تو دارد مردمش را ميسوزاند و به عنوان مجازات سنگسارشان ميکند، از بيرون هم ديگران را ميسوزاند و برایشان خط و نشان ميکشد، لاجرم همين پيروان اديان ديگر قانع ميشوند که اصولأ برای ديدن اين کشور نميشود همينطوری دست خالي آمد.
خوب چقدر لازم است بدهيد به رسانههای غربي که به همين اندازهای که جمهوری اسلامي تبليغ منفي ميکند فيلم بسازند و شعار بدهند؟
نظرات