ريگولتو

امشب افتتاحيه اپرای Rigoletto بود و خيلی جای‌تان خالی اگر اهل اپرا هستيد.




لابد می‌دانيد که ريگولتو ساخته‌ی جوزپه وردی‌ست و يک کمی که داستان را می‌خوانيد متوجه می‌شويد شباهت‌های زيادی با رستم و سهراب خودمان دارد. البته موضوع حماسی نيست ولی پدر به طور غير مستقيم باعث مرگ دخترش می‌شود و سنگ بنای اين مرگ هم درگيری ميان دو آدم است. اپرا در سه پرده اجرا شد که اصل داستان هم در همين سه پرده تنظيم شده. بنا به سليقه‌ی رهبر ارکستر هميشه يک دستکاری‌هايی در نمايش و دکورها داده می‌شود و گاهی خيلی مدرن‌هايش هم ريگولتو را با دنيای مدرن درهم می‌ريزند. من نمونه‌ی تلويزيونی يک ريگولتوی مدرن را هم ديده‌ام.



اگر ريگولتو را تا به حال نديديد اما به نظرم يک قطعه‌ی آن را حتمن شنيديد. معمولن هم همه آن را با صدای پاواروتی شنيده‌اند. اينجا برويد ببينيد و بشنويدش. اسم اين قطعه La Dona e Mobile هست که اينجا در استراليا برای تبليغ يک مدل پاستا مدام آهنگش را می‌شنويد.
La donna è mobile
qual piuma al vento
muta d'accento
e di pensiero

Sempre un'amabile
leggiadro viso
in pianto e in riso
è menzognero

La donna è mobil
qual piuma al vento
muta d'accento
e di pensier





ترجمه‌اش اين است که زن‌ها در يک چشم بهم زدن تغيير می‌کنند و اين را در زمانی که دوک Cerpano در خانه‌ی معشوقه‌اش دارد آواز می‌خواند و قرار است برادر معشوقه در مقابل پولی که گرفته همين جناب دوک را بکشد اما خواهرش به او می‌گويد يک نفر دیگر را بکش و پولت را از آن که خواهان کشتن دوک بوده بگير چون او متوجه نمی‌شود که تو چه کسی را کشته‌ای. دختر همان کسی که پول داده بوده با لباس مردانه می‌آيد در خانه‌ی معشوقه و برادر معشوقه او را می‌کشد و به پدر تحويل می‌دهد. پدر هم فکر می‌کند همانی را که می‌‌خواسته برايش کشته‌اند تا اين که صدای دوک را می‌شنود که باز دارد همان قطعه را می‌خواند و وقتی گونی دور جسد را باز می‌کند می‌بيند دختر خودش است که به عوض اين که با لباس مبدل از شهر خارج بشود از فرط علاقه به دوک Cerpano آمده بود دم در خانه‌ی معشوقه‌ی او و جانش را از دست داده.




فکر کردم عکس بگيرم که شما هم در ديدن ريگولتو شريک بشويد.

نظرات

پست‌های پرطرفدار