در کهريزک چه بوی علف ناخوشی میآيد
لابد خبر داريد که در ايران دارند حيوانات را شبيه سازی میکنند. تا جايی که خواندهام آدمهای قابل قبول علمی هم در اين کار هستند و معلوم است که به هر حال زحمت میکشند.
شبيه سازی موجودات زنده با استفاده از دستکاری در خزانهی ژنتيکی سلولهای غيرزايای بدن انجام میشود. يعنی لقاحی در کار نيست بلکه يک سلول را از مادر میگيرند و تحريکش میکنند تا رشد کند و با همان اطلاعاتی که در هستهی آن وجود دارد يک موجود ديگر شبيه به مادر توليد کند.
حالا البته دربارهی شبيه سازی حرف نمیزنم بلکه منظورم از اين مقدمه اين بود که روشهای علمی برای کارهای علمی در زمينهی علوم سلولی در ايران وجود دارد که خيلی هم باعث افتخار است.
اين روشهای آزمايشگاهی يک جای ديگری در زندگی عادی هم به کار میآيند که اسمش کشف جرم است. يعنی از روی لباس يا زير ناخن يا روی سطح زمين، يا از روی در و ديوار يک محل، و حتی از روی خاک يک محل هم میشود نمونههای سلولی را جمع آوری کرد و با کارهای آزمايشگاهی نشان داد که مثلأ اين قطره خونی که روی زمين هست يا آن تماسی که بدن يک آدمی با لباس يک آدم ديگری داشته يا پوستی که زير ناخن يک بابايی جمع شده، يا بقايای زخمی که روی يک شلاق وجود دارد مربوط به کيست.
جهت اطلاعتان اين که همين اينجانب هر روز نيم سانتيمتر از دم موشهای تازه متولد شده را میبرم و برای اين که تشخيص بدهم اين موشها بچههای کدام مادر هستند DNA آنها را آزمايش میکنم. خيلی هم شق القمر نمیکنم. هر روز هزار تای ديگر هم مشابه همين کار را انجام میدهند، و نه فقط با موش بلکه با بذر گياهان، با قطعاتی از بدن حشرات و با بدن انسان. يادتان هست آن فيلم مربوط به دستگيری صدام حسين را که يکی از ارتشیهای امريکايی از توی دهان صدام حسين نمونه برداری میکرد؟ اين همان نمونهبرداری برای تشخيص DNA صدام حسين بود که بفهمند واقعأ خودش است و با نمونههای مربوط به پسرانش يکیست يا نه.
اين روشهای تشخيصی در مثلأ انرژی اتمی هم کاربرد دارد. مثلأ اگر يک جايی تأسيسات اتمی درست کرده باشند و بعد همه چيز را از آن محل خارج کنند هر بازرسی که برود به محل اول از همه خاک آن محل را آزمايش میکند که بفهمد چقدر مواد راديو اکتيو در خاک وجود دارد. اين دردسرهايی که جمهوری اسلامی با بازرسان آژانس بين المللی انرژی اتمی داشت مربوط به همين آلودگی شدید خاک به مواد راديو اکتيو بود. توی عالم جرم شناسی آزمايشگاهی به اين کارها میگويند Forensic.
حالا کهريزک را تعطيل کردهاند. منتها لابلای خبرها و مصاحبههايی که میخوانيد متوجه میشويد که بازداشتگاه کهريزک عبارت بوده از چند کانتينر و يک عده شبه آدمی که بازداشتیها را به قصد کشت میزدند. خون و ادرار هم که توی کانتينرها بيداد میکرده. حتی اگر کانتينرها و شلاقها و لباسهای همان شبه آدمها را آتش هم بزنند باز هم آثار جرم حضرات باقی میماند. خاک هم که سر جايش است.
همهی آدمهايی که در کارهای آزمايشگاهی هستند اين روشها را بلدند، وسايلش هم همان چيزهايیست که با آن حيوانات را شبيه سازی میکنند و قرار نيست چيزی را از آسمان بياورند. توی دانشگاهها هم همهی اين چيزها را درس میدهند بنابراين دانش کشف جرم وجود دارد.
نمايندگان مجلس اگر خيلی مسلمان هستند و به فکر آخرتشان هم هستند بايد با همان دانشی که در ايران وجود دارد و با آن پز نوآوری علمی میدهند به دنبال کشف جرم در محل بازداشتگاه کهريزک باشند. چند تا آدم آزمايشگاهی مستقل را برای سه چهار ساعت بفرستند به محل بازداشتگاه تا معلوم بشود در کهريزک چه بوی علف ناخوشی میآيد.
شبيه سازی موجودات زنده با استفاده از دستکاری در خزانهی ژنتيکی سلولهای غيرزايای بدن انجام میشود. يعنی لقاحی در کار نيست بلکه يک سلول را از مادر میگيرند و تحريکش میکنند تا رشد کند و با همان اطلاعاتی که در هستهی آن وجود دارد يک موجود ديگر شبيه به مادر توليد کند.
حالا البته دربارهی شبيه سازی حرف نمیزنم بلکه منظورم از اين مقدمه اين بود که روشهای علمی برای کارهای علمی در زمينهی علوم سلولی در ايران وجود دارد که خيلی هم باعث افتخار است.
اين روشهای آزمايشگاهی يک جای ديگری در زندگی عادی هم به کار میآيند که اسمش کشف جرم است. يعنی از روی لباس يا زير ناخن يا روی سطح زمين، يا از روی در و ديوار يک محل، و حتی از روی خاک يک محل هم میشود نمونههای سلولی را جمع آوری کرد و با کارهای آزمايشگاهی نشان داد که مثلأ اين قطره خونی که روی زمين هست يا آن تماسی که بدن يک آدمی با لباس يک آدم ديگری داشته يا پوستی که زير ناخن يک بابايی جمع شده، يا بقايای زخمی که روی يک شلاق وجود دارد مربوط به کيست.
جهت اطلاعتان اين که همين اينجانب هر روز نيم سانتيمتر از دم موشهای تازه متولد شده را میبرم و برای اين که تشخيص بدهم اين موشها بچههای کدام مادر هستند DNA آنها را آزمايش میکنم. خيلی هم شق القمر نمیکنم. هر روز هزار تای ديگر هم مشابه همين کار را انجام میدهند، و نه فقط با موش بلکه با بذر گياهان، با قطعاتی از بدن حشرات و با بدن انسان. يادتان هست آن فيلم مربوط به دستگيری صدام حسين را که يکی از ارتشیهای امريکايی از توی دهان صدام حسين نمونه برداری میکرد؟ اين همان نمونهبرداری برای تشخيص DNA صدام حسين بود که بفهمند واقعأ خودش است و با نمونههای مربوط به پسرانش يکیست يا نه.
اين روشهای تشخيصی در مثلأ انرژی اتمی هم کاربرد دارد. مثلأ اگر يک جايی تأسيسات اتمی درست کرده باشند و بعد همه چيز را از آن محل خارج کنند هر بازرسی که برود به محل اول از همه خاک آن محل را آزمايش میکند که بفهمد چقدر مواد راديو اکتيو در خاک وجود دارد. اين دردسرهايی که جمهوری اسلامی با بازرسان آژانس بين المللی انرژی اتمی داشت مربوط به همين آلودگی شدید خاک به مواد راديو اکتيو بود. توی عالم جرم شناسی آزمايشگاهی به اين کارها میگويند Forensic.
حالا کهريزک را تعطيل کردهاند. منتها لابلای خبرها و مصاحبههايی که میخوانيد متوجه میشويد که بازداشتگاه کهريزک عبارت بوده از چند کانتينر و يک عده شبه آدمی که بازداشتیها را به قصد کشت میزدند. خون و ادرار هم که توی کانتينرها بيداد میکرده. حتی اگر کانتينرها و شلاقها و لباسهای همان شبه آدمها را آتش هم بزنند باز هم آثار جرم حضرات باقی میماند. خاک هم که سر جايش است.
همهی آدمهايی که در کارهای آزمايشگاهی هستند اين روشها را بلدند، وسايلش هم همان چيزهايیست که با آن حيوانات را شبيه سازی میکنند و قرار نيست چيزی را از آسمان بياورند. توی دانشگاهها هم همهی اين چيزها را درس میدهند بنابراين دانش کشف جرم وجود دارد.
نمايندگان مجلس اگر خيلی مسلمان هستند و به فکر آخرتشان هم هستند بايد با همان دانشی که در ايران وجود دارد و با آن پز نوآوری علمی میدهند به دنبال کشف جرم در محل بازداشتگاه کهريزک باشند. چند تا آدم آزمايشگاهی مستقل را برای سه چهار ساعت بفرستند به محل بازداشتگاه تا معلوم بشود در کهريزک چه بوی علف ناخوشی میآيد.
نظرات