جمعه برای زندگی

اين هم "جمعه برای زندگی" اين هفته.

"جمعه برای زندگی" برای اين است که يادمان بيفتد اين همه بزن بزن‌های توی ايران و اين که هر کدام‌مان يک جوری داريم به حکومت حالی می‌کنيم که کارهايش را دوستش نداريم برای اين است که می‌خواهيم زندگی کنيم. اگر نمی‌خواستيم زندگی کنيم يا به روش اين حضرات زندگی کنيم آنوقت دعوايی در کار نبود. دعوای ما برای اين است که همين زندگی زمينی که تويش پر از موسيقی و سرزندگی‌ست بايد برای ما ايرانی‌ها هم وجود داشته باشد.

"جمعه برای زندگی" برای اين است که يادمان بماند هر عقيده‌ای که داريم اما نمی‌شود زندگی را فراموش کرد. يادمان بماند که آدم دو بار زندگی نمی‌کند ... همين يک بار است که زندگی می‌کنيم و يک جايی هم تمام می‌شود.

"جمعه برای زندگی" را هر هفته که می‌گذارم روی وبلاگ فکر می‌کنم اگر يک نفر هم از اين صفحه لذت ببرد همان يک نفر می‌تواند خيلی‌‌های ديگر را به زندگی کردن تشويق کند. تشويق‌شان کند که يک روز را به خودشان و ديگران آتش بس بدهند و يک گوشه‌ی ناديده‌ی زندگی‌شان را بکاوند. يک کمی فرصت بدهند به خودشان و ديگران که طعم زندگی را بچشند.

هيچ مبارزه‌ای برای مردن نيست. هر چه هست برای زندگی کردن است.

يک چيزی برای "جمعه برای زندگی" اين هفته برای وبلاگ انتخاب کرده‌ام که صاف می‌بردتان به وسط زندگی. اگر گروه رستاک را نمی‌شناسيد حالا در "جمعه برای زندگی" اين هفته با اعضایش آشنا می‌شويد.










و گروه نويسندگان "جمعه برای زندگی" اين هفته که آرام آرام نويسنده‌گان غير ايرانی هم دارند به آن ملحق می‌شوند. توی فيس بوک هم که گروه را راه انداخته‌ام و کم‌کم کلی نويسنده‌ی ديگر هم به جمع‌مان ملحق می‌شوند. قلم‌تان را برداريد و بنويسيد. دنيای‌تان را با ديگران سهيم بشويد.


سعيد ضيايی: حقی که پس خواهيم گرفت.

Katiana Murillo: A Sweet Taste of Central American Music.

رودی برومند: شما روی نقشه دنیا می‌‌درخشید.

پرشين سعيد واقفی: چهار اسباب ژيمناستيک.

لادن کريمی: جمعه‌ای برای من و تو.

پژواک صمدانی: برای کودکی که هرگز بزرگ نشد.

ب. پ: جمعه‌های این روزگار.

رضا صابر: خاطرات خاک خورده جمعه‌ها.

نظرات

پست‌های پرطرفدار