جمعه برای زندگی

عجب جمعه‌ای می‌شود که بندری بشنويد و ببينيد ... يعنی بشنويد که نه ... بلاخره تکانی بخوريد ...

... .... ... ... ... آدم خوزستانی هم که نباشد ولی بندری بشنود خوب زندگی‌اش دگرگون می‌شود ... ... ... ...

يک چيزی بگم يک کمی بخنديد در ضمن.

حالا گور بابای سياست هم کرده، منتهای مراتب اگر خوزستانی بوديد کلی کيف می‌کرديد که اين حضرات عرب‌های حاشيه‌ی خليج فارس با سبک نوازندگی تمپو و نی‌انبان خوزستانی‌ها شروع کرده‌اند به رقصيدن و آواز خواندن.

فعلأ "لب کارون" و " جومنه ويل چاپی" را که ببينيد دست‌تان می‌آيد که لب کارون چه‌ها که نکرده در حاشيه‌ی جنوبی خليج فارس.

رقص و آواز بندری را دست کم نگيريد، يک طور فجيعی مسری‌ست.

ضمنأ اسم آهنگ دومی را هم اگر بلد نشديد بخوانيد از يک خوزستانی بپرسيد بهتان می‌گويد.




و اما باقی مطالب جمعه برای زندگی:

حورا دلاوری: آی دکترهای ايران يادتان بخير.

محسن نوربخش: کيوسک، حسی که با خودت يدک می‌کشی.

علی آزموده: دزد دوچرخه.

پرستو محسنی: يکهو برگ‌ها تکون خوردن.

پرشين سعيد واقفی: ليگ برتر فوتبال با خوشبخت‌ها و متأسف‌ها.

معين: موسيقی رپ، اينجا ايرانه.

نظرات

پست‌های پرطرفدار