جمعه برای زندگی

حالا من که خودم اين دو سه هفته‌ی گذشته دارم تلگرافی وبلاگ می‌نويسم، يک خط در ميان هم که می‌نويسم. اين‌ها هست. اين دم و دستگاه هالوسکن هم هست. آی ملت ... اگر نطرتان را پای نوشته‌های وبلاگ گذاشتيد، بعد آمديد نوشته‌ای در جواب بگيريد ولی اصلأ خود نظرتان هم نبود تقصير اين هالوسکن است. آدم کلی خجالت می‌کشد که گاهی اوقات تا می‌آيد بنويسد سلام و يک جوابی بدهد اصلأ تمام پيام پاک می‌شود. خلاصه ببخشيد. من هم نمی‌دانم چرا اينطوری می‌شود ولی گاهی نظرتان از زير يک نوشته‌ای غيبش می‌زند. اين بار به فرستنده‌های خودتان دست نزنيد که اشکال از گيرنده‌ست.

و اما "جمعه برای زندگی".

حالا اين داستان جمعه برای زندگی از شواهدی که در پشت صحنه‌اش می‌بينيم انگار قرار است خيلی تويش توپ درکنيم. يک عده‌ای دارند فکر می‌کنند که يک تغييراتی بدهند. چند تايی تازه وارد شده‌اند و دارند خودشان را گرم می‌کنند و دو نفر هم رو قبله شده‌اند به دلايل شخصی. پريشب هم هر چقدر به اين رو قبله‌ها گفتم حالا زود است نشد که نشد. منتهای مراتب قبلأ که هيجده چرخ نبود خودم تک چرخ می‌راندم. گفتم با خبر باشيد که "جمعه برای زندگی" بيدی نيست که با اين بادها بلرزد ... دال بده.

حالا امروز يک کمی نصرت فاتح عليخان ببينيد که يک وقتی آمده بود ايران و از خوش شانسی، من هم برای برنامه‌اش در تالار وحدت بودم. صدايی دارد. با آن تحريرهای خاص قوالی پاکستانی.

چند تا کار مشترک با پيتر گابريل هم انجام داده که فوق العاده زيبا هستند.

حالا اگر نصرت فاتح عليخان را نمی‌شناسيد و تصوری از موسيقی‌اش نداريد همين را که ببينيد و بشنويد دست‌تان می‌آيد کيست. خوب گوش بدهيد متوجه می‌شويد يک جای آوازش می‌خواند "هر شب غمگينی سحری دارد"، همين يک جمله که يادتان باشد آنوقت انرژی پيدا می‌کنيد.





و اما باقی مطالب:

حورا دلاوری: بی وفايی

پرشين سعيد واقفی: هت تریک کریمی برای حفظ آبروی پرسپولیس

معين: موسيقی رپ، درکم کن.


نظرات

پست‌های پرطرفدار