کنفرانس جهانی تغيير آب و هوا، کپنهاگ - نه


از امروز هفته سياستمداران در کنفرانس کپنهاگ شروع شده و همزمان هم مقررات ورود و خروج به محل برگزاری کنفرانس تغيير کرده، در واقع بدتر شده. چند تا دانشجو دارند برای تز دکترای‌شان درباره‌ی نحوه برگزاری کنفرانس تحقيق می‌کنند و آنطوری که من ازشان شنيدم نظر عمومی بر اين بوده که دانمارک در برگزاری منظم کنفرانس بسيار ضعيف بوده. خيلی هم تعجب‌آور نيست. اگر اينجا بوديد متوجه اوضاع می‌شدید. Bella Center برای برگزاری کنفرانس به اين بزرگی جای بسيار کوچکی‌ست.

برای اين هفته 42515 نفر جديد ثبت‌نام کرده‌اند که وارد محل برگزاری کنفرانس بشوند ولی اهل برگزاری کنفرانس گفته‌اند از امروز فقط برای 10 هزار نفر مجوز ورود صادر می‌کنند. همين الان 22387 نفر در محل کنفرانس هستند. شلوغی بی حد و حساب شده.

اين آقايی که عکسش را همين زير می‌بينيد Jonas Gahr Store وزير امور خارجه نروژ است. ايشان به همراه ال‌گور يک طرح عملياتی پيشنهاد کرده‌اند که اصل آن بر حفاظت از يخ‌های قطب شمال است. سخنرانی‌اش به شدت مورد توجه قرار نگرفت و هيچ سؤالی هم از او نشد. علت اصلی داستان هم مربوط می‌شد به اين که تمام طرحی که قرار است دولت نروژ به همراه ال‌گور انجام بدهد قبلن توسط تيم ال‌گور منتشر شده. دولت نروژ بيشتر طفيلی طرح ال‌گور است.




اين اوضاع که يک کشور می‌شود طفیلی يک کشور ديگر در مورد افريقا هم اتفاق افتاده منتها در افريقا به جای يک کشور يک گروه شده‌اند طفيلی. رئيس اتحاديه افريقا اعلام کرده که اگر بودجه‌ای که برای کشورهای افريقايی در مورد آمادگی صنعتی در مورد تغيير اقليم در نظر گرفته شده کم باشد چين و هند بلافاصله کنفرانس را ترک می‌کنند. اين که نروژی‌ها طرف امريکا هستند و چين و هند طرف افريقا بيش از اين که مبنای مشارکت در برنامه‌های مرتبط با تغيير اقليم داشته باشد معنی‌اش مشارکت اقتصادی‌ست. يعنی نروژی‌ها مايلند رأی خودشان را در ازای امکانات اقتصادی بدهند به امريکا و افريقايی‌ها هم از همين الان رأی‌شان را معامله کرده‌اند.

هفته گذشته توی يک نشست مطبوعاتی يک خبرنگار افريقايی از دبيرکل کنفرانس کپنهاگ پرسید با اين معامله‌هايی که دولت با همديگر می‌کنند ديگر چيزی برای گزارش کردن از کنفرانس نمانده و لابد ما بايد درباره‌ی تعطيلاتی که گذرانديم يا امکانات هتلی که توی آن بوديم و مزه‌ی غذاهايش مطلب بنويسم. دو تا صندلی آنطرف‌تر از من نشسته بود برای همين من می‌ديدم که چقدر خبرنگار و گزارشگر برگشتند به او نگاه کردند و يا سری به نشانه تأييد تکان دادند يا لبخند زدند.

از امروز کم‌کم دارد حرف همان ایشان درست از آب درآمده. در ضمن هنوز از جمهوری اسلامی خبری نيست. پنداری دود شده‌اند رفته‌اند هوا.


نظرات

پست‌های پرطرفدار