بردبری
لابد خبر داريد که استراليا از جنبهی ورزشی هر سال دارد بهتر میشود. اين را که بگذاريد کنار جمعيت 22 ميليونی اين کشور و مليتهای مختلفی که هنوز بعضیهایشان به فرهنگ نه چندان قديمی استراليا جوش نخوردهاند و به نظر میرسد بعضیها هم هرگز جوش نمیخورند، آن وقت دستتان میآيد که مقام آوردنهای ورزشی ورزشکاران استراليايی آنقدرها هم ساده نيست.
خوب اين مقدمه مربوط به يک چيز ديگریست.
لابد پيش آمده که برای يک کاری خيلی زحمت کشيديد و بهتر از همه بلديد انجامش بديد بعد درست وقتی که بايد نتيجهاش را بگيريد يک جوری اوضاع به هم میخورد و جلوی چشمتان يک آدمی از دور میآيد و خيلی غير منتظره به او میگويند اين همان نتيجهایست که بايد گرفته میشد. يعنی همان بابا اول میشود توی يک کاری و شما که لايقش بوديد به هيچ جايی نمیرسيد. به نظرم برای همه پيش آمده. يعنی از بس که اين الگو تکرار شده بلاخره هر آدمی يک بار طعم اين اتفاق را چشيده.
بين ورزشکاران استراليايی هم يک موردی هست که درست شبيه به اين وضعيت درست شده. اسم اين کسی که به خاطر اين برد غير منتظره معروف شده Steven Bradburyست. امروز عصر همين استيون به عنوان يکی از شرکت کنندگان يک مسابقهی تلويزيونی آمده بود و چون خيلی موضوعش بامزه بود گفتم عکسش را بگيرم که ببينيدش.
ايشان در سال 2002 به عنوان عضو تيم اسکيت سرعتی روی يخ استراليا رفته بود مسابقات المپيک زمستانی سالت ليک سيتی. در جريان مسابقه يک کيلومتر سرعتی ايشان هر چقدر که تلاش کرد نتوانست به گروه پيشروها برسد. در واقع آخرين نفر بود. درست چند ده متر مانده به خط پايان مسابقه يک نفر از گروه پيشروها پايش ليز خورد و در يک چشم به هم زدن همهشان افتادند روی زمين. در نتيجه همين جناب استيون بردبری که آخر از همه بود خيلی با خيال راحت تشريف آوردند و با دو تا ويراژ از کنار زمين خوردهها رد شدند و شدند نفر اول.
اصولن نه رکوردی فرو ريخت، نه ايشان زحمت کشيدند که رکوردی به جا بگذارند. بلکه میتوانست با سوت زدن از خط پايان رد بشود. منتها مدال طلا را دادند به جنابشان و مدالهای نقره و برنز را هم ندادند به هيچکس چون همهی آن حضرات پيشرو افتاده بودند روی سر همديگر و دست و پاهایشان گير کرده بود توی هم. همين خود استيون مثل آقاها رفت روی سکوی قهرمانی و مدال طلا گرفت. بعد از مسابقات هم بلافاصله خودش را از اين ورزش بازنشسته کرد.
حالا البته کسی در مدال آوردن استيون بردبری شک ندارد منتها هر جايی در عالم ورزش در استراليا که قرار است دربارهی پشتکار حرف بزنند به مورد بردبری که میرسند میگويند to come in on the grouter که معنیاش برد شانسیست.
خوب اين مقدمه مربوط به يک چيز ديگریست.
لابد پيش آمده که برای يک کاری خيلی زحمت کشيديد و بهتر از همه بلديد انجامش بديد بعد درست وقتی که بايد نتيجهاش را بگيريد يک جوری اوضاع به هم میخورد و جلوی چشمتان يک آدمی از دور میآيد و خيلی غير منتظره به او میگويند اين همان نتيجهایست که بايد گرفته میشد. يعنی همان بابا اول میشود توی يک کاری و شما که لايقش بوديد به هيچ جايی نمیرسيد. به نظرم برای همه پيش آمده. يعنی از بس که اين الگو تکرار شده بلاخره هر آدمی يک بار طعم اين اتفاق را چشيده.
بين ورزشکاران استراليايی هم يک موردی هست که درست شبيه به اين وضعيت درست شده. اسم اين کسی که به خاطر اين برد غير منتظره معروف شده Steven Bradburyست. امروز عصر همين استيون به عنوان يکی از شرکت کنندگان يک مسابقهی تلويزيونی آمده بود و چون خيلی موضوعش بامزه بود گفتم عکسش را بگيرم که ببينيدش.
ايشان در سال 2002 به عنوان عضو تيم اسکيت سرعتی روی يخ استراليا رفته بود مسابقات المپيک زمستانی سالت ليک سيتی. در جريان مسابقه يک کيلومتر سرعتی ايشان هر چقدر که تلاش کرد نتوانست به گروه پيشروها برسد. در واقع آخرين نفر بود. درست چند ده متر مانده به خط پايان مسابقه يک نفر از گروه پيشروها پايش ليز خورد و در يک چشم به هم زدن همهشان افتادند روی زمين. در نتيجه همين جناب استيون بردبری که آخر از همه بود خيلی با خيال راحت تشريف آوردند و با دو تا ويراژ از کنار زمين خوردهها رد شدند و شدند نفر اول.
اصولن نه رکوردی فرو ريخت، نه ايشان زحمت کشيدند که رکوردی به جا بگذارند. بلکه میتوانست با سوت زدن از خط پايان رد بشود. منتها مدال طلا را دادند به جنابشان و مدالهای نقره و برنز را هم ندادند به هيچکس چون همهی آن حضرات پيشرو افتاده بودند روی سر همديگر و دست و پاهایشان گير کرده بود توی هم. همين خود استيون مثل آقاها رفت روی سکوی قهرمانی و مدال طلا گرفت. بعد از مسابقات هم بلافاصله خودش را از اين ورزش بازنشسته کرد.
حالا البته کسی در مدال آوردن استيون بردبری شک ندارد منتها هر جايی در عالم ورزش در استراليا که قرار است دربارهی پشتکار حرف بزنند به مورد بردبری که میرسند میگويند to come in on the grouter که معنیاش برد شانسیست.
نظرات