سرطان با شادی و فراموشي
حالا البته ما که خودمان نزده ميرقصيم ولي اين که لابلای محصولات فروشگاهها يک چيزهايي پيدا بشود که آدم را با اطمينان خاطر برقصاند خودش هنر بزرگيست.
شورای تحقيقات سرطان در استراليا مدتهاست يک تيم قوی رسانهای را مأمور کرده که بروند و بازار کالا و خدمات استراليا را بر اساس نگاه رسانهایشان محک بزنند و به مسئولان اين شورا گزارش بدهند که چطور ميشود از علائق مردم برای کمک به آموزش و تحقيقات و درمان سرطان استفاده کرد و نه تنها با اسم سرطان گريهی مردم را درنياورد بلکه آنها را خوشحال هم نگه داشت و کمک مالي ازشان گرفت.
اين را که مينويسم دليلش اين است که از من هم خواستند يک گزارش کوتاه بنويسم و نظرم را بگويم که به عنوان يک آدمي که هم در رسانه بوده و هم در علم چطور ميشود اين دو تا موضوع را به نفع سرطان حل و فصل کرد.
خيلي هم برايم جالب بود که اين جور حرفها را از آدم انتظار دارند. با کمال خوشحالي هم نظرم را نوشتم برایشان. البته اين شورا در هر ايالت يک شعبه دارد و از خيليها نظر پرسيدهاند.
دست آخر اين شد که با دولت صحبت کردهاند که هر جايي که تبليغات شورا را ميگذارد يا به آن کمک فکری يا مالي ميدهد از معافيتهای مالياتي برخوردار باشد، علاوه بر اين که شورا کمتر از دولت پول بگيرد و حتي به دانشگاهها و مراکز علمي هم کمک مالي کند و بورس بدهد.
نتيجهی اين تفاهمها اين شد که بهترين کالاهای مد روز با نشانهی شورای سرطان وارد بازار شد و البته هيچ جای اين کالاها حرفي از غصه خوردن نوشته نشده. تصادفأ خود کالاها جوری انتخاب شدهاند که سرزندگي را تشويق ميکنند. از تيشرت گرفته تا کفش و لباس ورزشي و عينک و ساعت و خيلي چيزهای ديگر. در واقع آدمهای سالم که با رغبت ميخرند و خود آنهايي که دچار سرطان هم هستند تشويق ميشوند که راه بيفتند و تا جايي که ميتوانند بار فکری بيماریشان را بگذارند زمين.
نتيجهاش خيلي جالب از آب درآمده و مردم برای خوش تيپي ميروند کالاها را ميخرند. خيلي خوشم آمده از نتيجهی کار، بخصوص آن بخش کار که دارند افسردگي زدايي ميکنند از بيماران. يک صفحه هم دعا و زيارتنامه چاپ نکردهاند که بيماران بروند توی کنج عزلت و هر دقيقه وضعشان خرابتر بشوند.
برای اين که يک نمونه از محصولشان را ببينيد، از کالای مورد علاقهی خودم که همانا عينک ری بن باشد عکس گرفتهام که ببينيد. فکر ميکردم اگر اين تشکيلات شورای سرطان استراليا يک توک پا ميرفت خوزستان و عينک ری بن ميفروخت با پول خريد عينک ميتوانست دو تا دانشگاه بسازد.
شورای تحقيقات سرطان در استراليا مدتهاست يک تيم قوی رسانهای را مأمور کرده که بروند و بازار کالا و خدمات استراليا را بر اساس نگاه رسانهایشان محک بزنند و به مسئولان اين شورا گزارش بدهند که چطور ميشود از علائق مردم برای کمک به آموزش و تحقيقات و درمان سرطان استفاده کرد و نه تنها با اسم سرطان گريهی مردم را درنياورد بلکه آنها را خوشحال هم نگه داشت و کمک مالي ازشان گرفت.
اين را که مينويسم دليلش اين است که از من هم خواستند يک گزارش کوتاه بنويسم و نظرم را بگويم که به عنوان يک آدمي که هم در رسانه بوده و هم در علم چطور ميشود اين دو تا موضوع را به نفع سرطان حل و فصل کرد.
خيلي هم برايم جالب بود که اين جور حرفها را از آدم انتظار دارند. با کمال خوشحالي هم نظرم را نوشتم برایشان. البته اين شورا در هر ايالت يک شعبه دارد و از خيليها نظر پرسيدهاند.
دست آخر اين شد که با دولت صحبت کردهاند که هر جايي که تبليغات شورا را ميگذارد يا به آن کمک فکری يا مالي ميدهد از معافيتهای مالياتي برخوردار باشد، علاوه بر اين که شورا کمتر از دولت پول بگيرد و حتي به دانشگاهها و مراکز علمي هم کمک مالي کند و بورس بدهد.
نتيجهی اين تفاهمها اين شد که بهترين کالاهای مد روز با نشانهی شورای سرطان وارد بازار شد و البته هيچ جای اين کالاها حرفي از غصه خوردن نوشته نشده. تصادفأ خود کالاها جوری انتخاب شدهاند که سرزندگي را تشويق ميکنند. از تيشرت گرفته تا کفش و لباس ورزشي و عينک و ساعت و خيلي چيزهای ديگر. در واقع آدمهای سالم که با رغبت ميخرند و خود آنهايي که دچار سرطان هم هستند تشويق ميشوند که راه بيفتند و تا جايي که ميتوانند بار فکری بيماریشان را بگذارند زمين.
نتيجهاش خيلي جالب از آب درآمده و مردم برای خوش تيپي ميروند کالاها را ميخرند. خيلي خوشم آمده از نتيجهی کار، بخصوص آن بخش کار که دارند افسردگي زدايي ميکنند از بيماران. يک صفحه هم دعا و زيارتنامه چاپ نکردهاند که بيماران بروند توی کنج عزلت و هر دقيقه وضعشان خرابتر بشوند.
برای اين که يک نمونه از محصولشان را ببينيد، از کالای مورد علاقهی خودم که همانا عينک ری بن باشد عکس گرفتهام که ببينيد. فکر ميکردم اگر اين تشکيلات شورای سرطان استراليا يک توک پا ميرفت خوزستان و عينک ری بن ميفروخت با پول خريد عينک ميتوانست دو تا دانشگاه بسازد.
نظرات