هفت روز هفته
روز اول. اين هم از بنزين. حالا اصلأ داستان گران شدن بنزين و دولت احمدی نژاد را نبايد در يک کاسه ريخت. بنزين در ايران دارد بي رويه مصرف ميشود واين که مصرف چنين مادهای کنترل بشود کار درستيست. مالياتي که خود مردم ميدهند با مصرف بيرويه بنزين دارد از بين ميرود. اما يک نکتهای که نه تنها احمدی نژاد بلکه تمام دولتةای قبل از او و شايد بشود گفت کل جمهوری اسلامي دربارهاش مقصرند اين است که اگر واقعأ نگاهشان به کارآمد کردن مصرف سوخت است چرا هيچ جايي در سازمانهای دولتي نميبينيد از اين همه انرژی خورشيدی که دارد ميتابد استفاده کنند؟ چهار تا چراغ توی ژارک پرديسان که انرژیشان را صفحههای خورشيدی ميگيرند که همهی داستان نيست که! آن هم در ايران که 260 روز آفتابي در سال دارد و هفت مرکز تحقيقاتي دربارهی انرژی خورشيدی در ايران وجود دارد. تازه اينها به کنار. حالا چرا يکي از همين حضرات دولتمردان با دوچرخه راه نيفتاد برود سر کارش که مردم ببينند بدون ماشين هم ميشود رفت و آمد کرد؟ هزار تا سؤال ديگر هم ميشود پرسيد و دقيقأ برای همين است که آدم هيچ کاری از اين حضرات را باور نميکند. حالا احمدی نژاد که مثلأ متخصص ترافيک و مسائل شهریست. از بس که همه به دنبال آکبند هستند اينها از مغزشان هم کار نميکشند که نکند از آکبندی دربيايند.
روز دوم. Peter Beattie، سروزير ايالت کوئينزلند که رهبر اين حزب در ايالت است اعلام کرده که احتمالأ تا قبل از برگزاری انتخابات بعدی ايالتي خودش را بازنشسته ميکند. اين نهمين ساليست که بيتي عنوان سروزير ايالت را يدک ميکشيده و به قول خودش ديگر از اين بيشتر که بشود آنوقت قاعدهی سياست که جای برای آدمهای پر انرژی بايد باز بشود به هم ميخورد. اما يک کار جالبي هم در اين اعلام بازنشستگي هست و ا> هم اين است که کمکم دارند چهرهی دولت فدرال را به چهرهی يک آدم قديمي تبديل ميکنند. يعني شوق تغيير کردن جامعه را با همين کنار رفتنها حفظ ميکنند. بيتي به جان هوارد، نخست وزير، هم يک متلکي انداخته که او ديگر خيلي بيش از حد برای رهبری جامعهی جوان استراليا ناکارآمد است. خبرنگاران به او گفتهاند شايد استعفاء ميدهي که بروی عضو مجلس فدرال بشوی. بيتي گفته آنوقت زنم مرا ميکشد و خودش ميرود زندان، وضع هر دوی ما خراب ميشود. همسر بيتي پروفسور رشتهی بهداشت عموميست در دانشگاه ايالتي کوئينزلند. بيتي گفته معاون فعلي من به عنوان سروزير بعدی رأی ميآورد. معاون فعلي ايشان خانم Anna Bligh است.
روز سوم. برگزاری جشنواره مد لباس زنان در ایران خيلي پديدهی جالبيست. از آن طرف ممنوعيت، از اين طرف جشنواره. حالا من ماندهام که داوران اين جشنواره چه کساني غير از همانهايي بايد باشند که توی خيابان مردم را ميزنند؟ خوب اينهايي که توی خيابان به مردم گير ميدهند در واقع داوران مسابقه بايد باشند تا معلوم بشود اين لباسها اساسأ قابل پوشيدن هستند يا نه! داوران مثلأ جشنوارهی فيلم فجر هم بايد مميزهای وزارت ارشاد باشند، داوران کتاب سال هم بايد بررسهای کتاب ارشاد باشند، داوران جشنوارهی مطبوعات هم بايد همان هيئت منصفهی دادگاه مطبوعات باشند، نمايشگاه فرآن و عترت را هم بدهند به آقای الله کرم که خودش هر چه صلاح ميداند به اسم مسئول نزول عذاب الهي در روی زمين انجام بدهد. باقي کارها مثل حضور هميشه در صحنه برای رأی دادن هم برای مردم. تقسيم کار عادلانه به همين ميگويند. حالا يک کتکي هم خوردی ... دنيا که به آخر نرسيده ... اون که گفته بودن اون بابا به خاطر گير کردن پای بزغاله داشته جواب پس ميداده مربوط به امتحان کارشناسي ارشد رشتهی دامپروریه .. حالا تو بع بع ميکني که چي بشه؟
روز چهارم. تازگيها يک قانوني به تصويب رسيده که بوميان استراليا ملزم هستند بچههایشان را برای معاينه به مراکز پزشکي معرفي کنند. حالا وزير بهداشت دولت فدرال اعلام کرده که اگر والديني پيدا بشوند که از انجام اين کار شانه خالي کنند آنوقت جريمهی سنگيني بهشان تعلق ميگيرد. يک مطالعهی خيلي کليدی نشان داده که وضع بهداشتي کودکان بوميان استراليايي خيلي بدتر از آن چيزیست که تا به حال به نظر ميرسيده و چنين وضعي منجر به خسارتهای بهداشتي بيشتری به کل جامعهی بوميان استراليا ميشود. اما يک نکتهی مهمتر که وزير بهداشت به آن اشاره کرده اين است که هنوز تعداد پزشکان مورد نياز استراليا کافي نيست و همين است که سرانهی مراقبت بهداشتي برای بوميان هم پايين است. همين را بگذاريد در کنار تشويق مداوم مردم به ورزش کردن در استراليا. ميگويند پزشک کم داريم بنابراين ورزش کنيد تا مريض نشويد. همين است که يک جمعيت 20 ميليوني در المپيک به مقام دوم ميرسد.
روز پنجم. پرداخت وام برای ديه کار خيلي جالبيست که بلاخره کلي خانوادهها را از بيسرپرست بودن درميآورد. منتهای مراتب اين بابايي که نتوانسته پول ديه را فراهم کند لابد از جنبهی مادی آه در بساط نداشته، نه خودش و نه خانوادهاش. حالا اگر وضعيت به همين منوال باشد که اين بابا بعد از گرفتن وام هم نتواند قسط آن را بدهد آنوقت لابد باز ميگيرند مياندازندش زندان. بار قبل اگر به خاطر نپرداختن ديه با يک خانواده سر و کار داشته حالا به خاطر نپرداختن قسط وام با دولت سر و کار پيدا ميکند. واويلا که کار آدم بيفتد با دولت. ديگر برای خلاص شدن از دولت بايد چکار کرد؟ لابد بايد مردم بروند از خارجيها پول بگيرند بدهند به دولت که از زندان خلاص بشوند. آنوقت بار اتهامشان زيادتر هم ميشود. يعني تا به حال زده پای يک آدمي را شکسته، منبعد ميشود اقدام عليه امنيت ملي. از آن طرف هم چهار ماه در سال قيمت آدمها تغيير ميکند. يعني ... يعني بسه ديگه ... ا ِ ... هيچي نميگم خيلي پررو شدی ها ...
روز ششم. يک پرترهی نزديک به 4 متری مريم مقدس را از نيوزيلند دارند ميآورند به سيدني در استراليا. مناسبتش البته مربوط است به سال آينده که پاپ ینديکت ميآيد به استراليا و تخمين ميزنند حدود نيم ميليون نفر کاتوليک استراليايي و 120 هزار خارجي برای مراسم روز جهاني جوان که يک مراسم مذهبيست و جولای سال آينده برگزار ميشود به سيدني سفر کنند. از جمله مستقبلين ورود پرتره که همين امروز يکشنبه رخ داده جان هوارد، نخست وزير، است. حالا جالبش اين است که از همين الان محاسبه کردهاند که در جريان مراسم سال آينده حدود 150 ميليون دلار درآمد نصيب کشور ميشود و اين يک چيزیست شبيه به المپيک سال 2000. اقتصاد زيارت البته يک موضوع ديگریست که مودوني ديگر.
و آدينه. خدايياش خودتان اين بخش از گزارش مرکز پژوهشهای مجلس را بخوانيد و نتيجه گيری کنيد. در صفحهی 6 گزارش کارشناسي شماره 8398 - خرداد ماه 1386 "طرح نظارت شرعي بر ذبح و صيد" که مربوط است به گروه مطالعات بنيادين حکومتي نوشته شده که از جمله چالشهای مربوط به اين موضوع يکي هم "عدم نظارت شرعي بر واردات ماهي به ويژه از بلاد کفر". ما همين الانش با يکي از بلاد شديدأ کفر که روسيه باشد و چند تا بلاد کفر ديگر به خاطر اشتراک منافع در دريای خزر با هم همسفرهايم. آنوقت به جای اين که به فکر منافع مليمان باشيم به فکر نظارت شرعي هستيم. خوب حق دارند که همين بلاد کفر بروند بر سر تقسيم خزر با همديگرقرار مدار بگذارند و از خير ايران هم بگذرند. لابد هر جا حضرات نشستهاند از تقيدات شرعي حرف زدهاند يا بلاد کفر را ضميمهی مباحثاتشان کردهاند. حتمأ تازگيها ونزوئلا و نيکاراگوئه و کوبا جزو بلاد اسلامي شدهاند. صفحهی 7 گزارش نوشتهاند که قبل از اين که يک کسي را به عنوان ذبح کننده (ذابح) استخدام کنند بايد ايشان "در مصاحبه و آزمون و گزينش موفق شوند". خدايياش اين همه قوهی تخيل خيلي کمياب است. خلاصه خيلي گزارش مفرحي منتشر کردهاند. آنوقت داور نبوی را مياندازند زندان به جرم طنز نويسي.
روز دوم. Peter Beattie، سروزير ايالت کوئينزلند که رهبر اين حزب در ايالت است اعلام کرده که احتمالأ تا قبل از برگزاری انتخابات بعدی ايالتي خودش را بازنشسته ميکند. اين نهمين ساليست که بيتي عنوان سروزير ايالت را يدک ميکشيده و به قول خودش ديگر از اين بيشتر که بشود آنوقت قاعدهی سياست که جای برای آدمهای پر انرژی بايد باز بشود به هم ميخورد. اما يک کار جالبي هم در اين اعلام بازنشستگي هست و ا> هم اين است که کمکم دارند چهرهی دولت فدرال را به چهرهی يک آدم قديمي تبديل ميکنند. يعني شوق تغيير کردن جامعه را با همين کنار رفتنها حفظ ميکنند. بيتي به جان هوارد، نخست وزير، هم يک متلکي انداخته که او ديگر خيلي بيش از حد برای رهبری جامعهی جوان استراليا ناکارآمد است. خبرنگاران به او گفتهاند شايد استعفاء ميدهي که بروی عضو مجلس فدرال بشوی. بيتي گفته آنوقت زنم مرا ميکشد و خودش ميرود زندان، وضع هر دوی ما خراب ميشود. همسر بيتي پروفسور رشتهی بهداشت عموميست در دانشگاه ايالتي کوئينزلند. بيتي گفته معاون فعلي من به عنوان سروزير بعدی رأی ميآورد. معاون فعلي ايشان خانم Anna Bligh است.
روز سوم. برگزاری جشنواره مد لباس زنان در ایران خيلي پديدهی جالبيست. از آن طرف ممنوعيت، از اين طرف جشنواره. حالا من ماندهام که داوران اين جشنواره چه کساني غير از همانهايي بايد باشند که توی خيابان مردم را ميزنند؟ خوب اينهايي که توی خيابان به مردم گير ميدهند در واقع داوران مسابقه بايد باشند تا معلوم بشود اين لباسها اساسأ قابل پوشيدن هستند يا نه! داوران مثلأ جشنوارهی فيلم فجر هم بايد مميزهای وزارت ارشاد باشند، داوران کتاب سال هم بايد بررسهای کتاب ارشاد باشند، داوران جشنوارهی مطبوعات هم بايد همان هيئت منصفهی دادگاه مطبوعات باشند، نمايشگاه فرآن و عترت را هم بدهند به آقای الله کرم که خودش هر چه صلاح ميداند به اسم مسئول نزول عذاب الهي در روی زمين انجام بدهد. باقي کارها مثل حضور هميشه در صحنه برای رأی دادن هم برای مردم. تقسيم کار عادلانه به همين ميگويند. حالا يک کتکي هم خوردی ... دنيا که به آخر نرسيده ... اون که گفته بودن اون بابا به خاطر گير کردن پای بزغاله داشته جواب پس ميداده مربوط به امتحان کارشناسي ارشد رشتهی دامپروریه .. حالا تو بع بع ميکني که چي بشه؟
روز چهارم. تازگيها يک قانوني به تصويب رسيده که بوميان استراليا ملزم هستند بچههایشان را برای معاينه به مراکز پزشکي معرفي کنند. حالا وزير بهداشت دولت فدرال اعلام کرده که اگر والديني پيدا بشوند که از انجام اين کار شانه خالي کنند آنوقت جريمهی سنگيني بهشان تعلق ميگيرد. يک مطالعهی خيلي کليدی نشان داده که وضع بهداشتي کودکان بوميان استراليايي خيلي بدتر از آن چيزیست که تا به حال به نظر ميرسيده و چنين وضعي منجر به خسارتهای بهداشتي بيشتری به کل جامعهی بوميان استراليا ميشود. اما يک نکتهی مهمتر که وزير بهداشت به آن اشاره کرده اين است که هنوز تعداد پزشکان مورد نياز استراليا کافي نيست و همين است که سرانهی مراقبت بهداشتي برای بوميان هم پايين است. همين را بگذاريد در کنار تشويق مداوم مردم به ورزش کردن در استراليا. ميگويند پزشک کم داريم بنابراين ورزش کنيد تا مريض نشويد. همين است که يک جمعيت 20 ميليوني در المپيک به مقام دوم ميرسد.
روز پنجم. پرداخت وام برای ديه کار خيلي جالبيست که بلاخره کلي خانوادهها را از بيسرپرست بودن درميآورد. منتهای مراتب اين بابايي که نتوانسته پول ديه را فراهم کند لابد از جنبهی مادی آه در بساط نداشته، نه خودش و نه خانوادهاش. حالا اگر وضعيت به همين منوال باشد که اين بابا بعد از گرفتن وام هم نتواند قسط آن را بدهد آنوقت لابد باز ميگيرند مياندازندش زندان. بار قبل اگر به خاطر نپرداختن ديه با يک خانواده سر و کار داشته حالا به خاطر نپرداختن قسط وام با دولت سر و کار پيدا ميکند. واويلا که کار آدم بيفتد با دولت. ديگر برای خلاص شدن از دولت بايد چکار کرد؟ لابد بايد مردم بروند از خارجيها پول بگيرند بدهند به دولت که از زندان خلاص بشوند. آنوقت بار اتهامشان زيادتر هم ميشود. يعني تا به حال زده پای يک آدمي را شکسته، منبعد ميشود اقدام عليه امنيت ملي. از آن طرف هم چهار ماه در سال قيمت آدمها تغيير ميکند. يعني ... يعني بسه ديگه ... ا ِ ... هيچي نميگم خيلي پررو شدی ها ...
روز ششم. يک پرترهی نزديک به 4 متری مريم مقدس را از نيوزيلند دارند ميآورند به سيدني در استراليا. مناسبتش البته مربوط است به سال آينده که پاپ ینديکت ميآيد به استراليا و تخمين ميزنند حدود نيم ميليون نفر کاتوليک استراليايي و 120 هزار خارجي برای مراسم روز جهاني جوان که يک مراسم مذهبيست و جولای سال آينده برگزار ميشود به سيدني سفر کنند. از جمله مستقبلين ورود پرتره که همين امروز يکشنبه رخ داده جان هوارد، نخست وزير، است. حالا جالبش اين است که از همين الان محاسبه کردهاند که در جريان مراسم سال آينده حدود 150 ميليون دلار درآمد نصيب کشور ميشود و اين يک چيزیست شبيه به المپيک سال 2000. اقتصاد زيارت البته يک موضوع ديگریست که مودوني ديگر.
و آدينه. خدايياش خودتان اين بخش از گزارش مرکز پژوهشهای مجلس را بخوانيد و نتيجه گيری کنيد. در صفحهی 6 گزارش کارشناسي شماره 8398 - خرداد ماه 1386 "طرح نظارت شرعي بر ذبح و صيد" که مربوط است به گروه مطالعات بنيادين حکومتي نوشته شده که از جمله چالشهای مربوط به اين موضوع يکي هم "عدم نظارت شرعي بر واردات ماهي به ويژه از بلاد کفر". ما همين الانش با يکي از بلاد شديدأ کفر که روسيه باشد و چند تا بلاد کفر ديگر به خاطر اشتراک منافع در دريای خزر با هم همسفرهايم. آنوقت به جای اين که به فکر منافع مليمان باشيم به فکر نظارت شرعي هستيم. خوب حق دارند که همين بلاد کفر بروند بر سر تقسيم خزر با همديگرقرار مدار بگذارند و از خير ايران هم بگذرند. لابد هر جا حضرات نشستهاند از تقيدات شرعي حرف زدهاند يا بلاد کفر را ضميمهی مباحثاتشان کردهاند. حتمأ تازگيها ونزوئلا و نيکاراگوئه و کوبا جزو بلاد اسلامي شدهاند. صفحهی 7 گزارش نوشتهاند که قبل از اين که يک کسي را به عنوان ذبح کننده (ذابح) استخدام کنند بايد ايشان "در مصاحبه و آزمون و گزينش موفق شوند". خدايياش اين همه قوهی تخيل خيلي کمياب است. خلاصه خيلي گزارش مفرحي منتشر کردهاند. آنوقت داور نبوی را مياندازند زندان به جرم طنز نويسي.
نظرات