ميهمان- امير

با سلام
با تشکر از آزاد نویس(همایون) و نوشته های زیبایش که هروز میخوانمشان

من امیر هستم دانشجوی ترم آخر کامپیوتر در یکی از دانشگاههای قزوین. این ترم درس برنامه نویسی عملی داشتیم .استاد مربوطه در طی ترم که اصلا بلد نبود درس بدهد حفظ میکرد می آمد سر کلاس و 10 دقیقه درس میداد و بقیه زمان کلاس را با دخترهای دانشجویی که از دم در کلاس رد میشدند لاس میزد .هیچکسی هم اعتراض نمیکرد که بلد نیستی چرا درس میدهی. مدتی پیش امتحان عملی همان درس را داشتیم. برای 23 نفر دانشجو تنها 10 کامپیوتر موجود بود به هر حال استاد مساله را نوشت و ما هم شروع کردیم به حل آن

هنوز ربع ساعت نگذشته بود که برق رفت و هر چی برنامه نوشته بودیم پرید!بعد از 1:30 ساعت جز من کسی نتوانست مساله
حل کند.استاد آمد برنامه را امتحان کرد درست جواب میداد اما استاد بی سواد که فقط از همان یک روش که حفظ کرده بود بلد بود و روش من را درک نمیکرد به من نمره کامل نداد ! چون به روش او حل نکرده بودم هر چند که برنامه ام درست کار میکرد بالاخره بقیه بچه ها برای کسب نمره دست به هرکاری زدند.استاد به چند نفرشان یک متنی را داد که ترجمه بکنند و آن متن مدتی بعد در یک مجله به نام استاد چاپ شد.دانشجوی دیگری به واسطه آشنایی با مدیر آموزش نمره آورد.دیگری برای استاد فیلم آورد و... بالاخره اکثردانشجوها بدون آنکه چیزی بلد باشند با هر کلکی پاس شدند
اینها را گفتم که بگویم
IQ
يا هوش از آسمان و هوا نمی آید بلکه اکتسابی هست و با کار و توليد به دست مي آيد.
مردمی که نتوانند تلاش و تولید کنند و فقط به واسطه گری و کپی برداری بپردازند سطح درکشان از دنیا در همان حد محدود میماند و نتیجه اش میشود شرایط همین مملکت

اوریانا فالاچی گفته: ایتالیا کشوری با مردمان باهوش است که توسط عده ای کم هوش اداره میشود ولی آمریکا مردمی با هوش کم (یا متوسط) است که توسط اقلیتی با هوش اداره میشود

amir

نظرات

پست‌های پرطرفدار