انتقام باميه

ديروز يک قدم مانده بود که برنده بشوم

سه ماه پيش يک ايميلي آمد برایم که دانشگاه دارد مسابقه ی سالانه ی طرح و ايده های علمي را برگزار مي کند و اگر طرحي داری مي تواني بفرستي. من هم برداشتم يکي از فکرهايم را که مدت ها در ذهنم بود و يک موضوع علمي هم هست در شکلي که مي خواستند برای ارائه ی طرح نوشتم و فرستادم

مسابقه در تمام رشته ها هست از علوم پزشکي تا هنر و ميان استادان و دانشجويان. هفته ی گذشته باز هم يک ايميلي آمد که بله شما از بين هشتصد تا طرحي که رسيده در رشته ی علوم پزشکي جزو چهار نفر فيناليست هستيد و دعوت مي شويد که بيائيد برای مراسم. من هم بدو بدو آمدم و آماده شدم برای رفتن

مراسم را در يکي از نمايشگاه های هنری دانشگاه گرفته بودند و خيلي هم از همه پذيرايي مفصل کردند. بعد صدا زندند که برويم در تالار اصلي برای اعلام برندگان. برندگان را خواندند و به هر کدام هم 4000 دلار جايزه دادند که البته من جزوشان نبودم، کلي هم برايش چاه کنده بودم که حالا بايد لاجرم پر بشوند. اما خيلي هم بد نبود به هر حال، فيناليست شدن هم چيز بدی نيست در اين جور رقابت ها

آمديم بيرون و داشتم تلافي جايزه ندادن را از خوردني ها درمي آوردم که يکي از دوستانم ايرلندی ام را ديدم. آمد و حال و احوال و دو سه تا از دوستان ديگرش را معرفي کرد. يکي شان يک خانمي بود اهل آلباني. اسمش خيلي جالب بود و کلي داد سخن داد که اسمم ايراني ست. اسمش هديه بود فاميلش هم مکه. خيلي درباره ی آلباني و دوره ی "انور خوجه" برايم حرف زد و از اين که بعد از سال ها رفته بوده آلباني و ديده چقدر کشور زيبايي ست اما حتي جاده ی درست و حسابي هم ندارند که بشود توريست ها بيايند برای ديدار از آن جا

حدس زدم او هم جزو فيناليست ها بوده و حدسم درست بود. گفت از کجا فهميدی؟ گفتم از اين که مثل من داری انتقام مي گيری از خوردني ها، لقمه پريد توی گلويش و نزديک بود از خنده خفه بشود. کلي درباره ی اين طرف و آن طرف حرف زديم. آخرش به اين دوست مشترک ايرلندی مان، دکلان، گفت مي داني معروفترين غذای آلبانيايي ها چيست؟ دکلان گفت نه، هديه گفت خورش باميه. من هم تعجب کردم. گفت دقيقأ همين خورش باميه ای که در ايران درست مي کنند با همين اسم باميه در آلباني هم درستش مي کنند

خلاصه اگر گذارتان به آلباني افتاد خورش باميه شان را بخوريد. من هم به همين مناسبت اسم آن جشن را گذاشته ام جشن انتقام باميه. به هر دوشان گفتم، ديدم منبعد هر چه مي خورند مي گويند داريم انتقام باميه مي گيريم

نظرات

پست‌های پرطرفدار