طرز تهيه رولت با قاسم و جاسم
... لب کارون ... يا حبيبی ... قاسم ... اگر نمیدونی چيطور کيک میپزی خودش بره چند تا نون بخره از گشنگی داره میميره ...
... آقا جاسم کاکا آبرومون رفت جلو مردم با اين حرفات...
... يا حبيبی ... قاسم نيم ساعت شده داری میچرخی دور خودش، خوب عزيزم کيک بی کيک، نون زودتر درمياد از تنور... لب کارون، چه گلبارون ... خداااا کيک نخواستيم ... نيم ساعت فکر میکنی؟ ...
... جاسم ... ولک آبرومونه بردی ... داشتم فکر میکردم چه کيکی بپزم ... چی بپزم به نظرت؟
... خوب از اون کيکا بپز که میپيچی معلوم نیست چی توش هست ... تو قايقها ... دور از غمها ... خودش يادت هست آقات گفت بار آخرت باشه؟ ... با اون اسبه ... خودش نيم ساعت فکر میکنی برای کيک، خوب من هم فکر کردم برای اون اسبه ...
... بسه ولک... دستت درد نکنه ... خوب رولت درست میکنيم ديگه اصلأ حرف نباشه ... مواد لازم ... نه قبلش فر بايد روشن باشه که گرم بشه ...
... حالا خودش يادش بخير ... اون اسبه ... يا حبيبی ... میخونم نغمهی خوش روی کارون ...
آقا جاسم بسه کاکا ... مواد لازم ... 3 تا تخم مرغ ... زرده و سفيده از هم جدا بشن ... نصف ليوان شکر ...
... دور از غمها ... يا حبيبی اسب لازم نداری؟ ...
... جاسم ... آرد که خودش ورمیاد سه چهارم ليوان ... مربای گرم نصف ليوان ... شير داغ 2 قاشق غذاخوری ...
... قاسم ... حالا کی به کيه نه؟ ... مربا داغ میکنی که با پول آقات خريدی؟ ... خودش آقات پولش از سر جوب آورده که مربا گرم میکنی؟ ...
... خوب ولک دستورش اينه ... مربا بايد گرم باشه که بره توی کيک ...
... تو قايقها، دور از غمها ...
اگر اين جاسم بذاره سفيده تخم مرغها را بريزيد توی يک کاسه و حسابی بزنيد تا پف کنن. بعد شکر هم بايد اضافه کنين و باز بزنين تا مخلوط بشن ...
چه خوب و قشنگه لب کارون ... يادش هست خودش اون بار زرده توی سفيده بود اصلأ خبری نشد؟ ...
... همين که جاسم میگه، اگر زرده با سفيده مخلوط بشه سفيده پف نمیکنه ... ولک خيلی باهوشی جاسم ...
... خيلی آقات ناراحت شد سه تا زرده قاطی شد ... گفت باز جريان اسبه نشه ها ...
... ولک بس ... خوب در ادامه يکی يکی زردهها را اضافه میکنيم به سفيدهها و میزنيم تا رنگ مخلوط سفيد بشه. بعد شير بايد اضافه بشه و آخر از همه آرد ...
... جريان اون بار نشه که آرد ريختی چسبيد ها ... گفته باشم ...
... خوب جاسم درست گفت ... آرد بايد الک بشه و به مخلوط اضافه بشه وگرنه میچسبه به هم ... جاسم کاکا خيلی باهوشی ها ...
... میگم يا حبيبی ... قاسم چه خبر از اون اسبه که خودش با هم دوست بودين؟ ... چی شد جريانش؟ ... توی قايقها ...
... ولک بس ...خوب حالا يک سينی بزرگ برداريد و کف اون رو با کاغذ روغنی بپوشونيد ... بعد خمير را روی کاغذ پهن کنيد و بگذاريد توی فر ...
... دور از غمها ... سفت نشه ...
... بله همین که جاسم گفت ... نبايد کيک سفت بشه چون بعدش که میخواهيد اون رو بپيچونيد میشکنه. خمير رو خوب پهن کنين که زود بپزه ...
... آقات گفت حالا مربا چی شد؟ ... همون که گرم کردی پولش مال آقات بود ...
... خوب وقتی خمير پخته شد به سرعت کاغذ روغنی رو از پشتش جدا کنین و مربا رو روی سطحش پخش کنين و خمير پخته شده رو لوله کنين بذارين توی يخچال ...
... يا حبيبي ... خودش يادش رفت شکر بريزی روش ... يادش رفت لبههاش رو ببری ..
... خوب کاکا مهلت نمیدی، يادم رفت ... قبل از لوله کردن خمير لبههای دورش رو ببرين. شکر اضافی هم بذاريد کنار دستتون که وقتی خمير در حال لوله شدن هست روی اون شکر بپاشين...
... حالا میذاريمش توی يخچال و نيم ساعت بعد میخوريمش ...
... يا حبيبی ... يعنی خودش تا نيم ساعت ديگه مرده از گشنگی ...
... آقا جاسم کاکا آبرومون رفت جلو مردم با اين حرفات...
... يا حبيبی ... قاسم نيم ساعت شده داری میچرخی دور خودش، خوب عزيزم کيک بی کيک، نون زودتر درمياد از تنور... لب کارون، چه گلبارون ... خداااا کيک نخواستيم ... نيم ساعت فکر میکنی؟ ...
... جاسم ... ولک آبرومونه بردی ... داشتم فکر میکردم چه کيکی بپزم ... چی بپزم به نظرت؟
... خوب از اون کيکا بپز که میپيچی معلوم نیست چی توش هست ... تو قايقها ... دور از غمها ... خودش يادت هست آقات گفت بار آخرت باشه؟ ... با اون اسبه ... خودش نيم ساعت فکر میکنی برای کيک، خوب من هم فکر کردم برای اون اسبه ...
... بسه ولک... دستت درد نکنه ... خوب رولت درست میکنيم ديگه اصلأ حرف نباشه ... مواد لازم ... نه قبلش فر بايد روشن باشه که گرم بشه ...
... حالا خودش يادش بخير ... اون اسبه ... يا حبيبی ... میخونم نغمهی خوش روی کارون ...
آقا جاسم بسه کاکا ... مواد لازم ... 3 تا تخم مرغ ... زرده و سفيده از هم جدا بشن ... نصف ليوان شکر ...
... دور از غمها ... يا حبيبی اسب لازم نداری؟ ...
... جاسم ... آرد که خودش ورمیاد سه چهارم ليوان ... مربای گرم نصف ليوان ... شير داغ 2 قاشق غذاخوری ...
... قاسم ... حالا کی به کيه نه؟ ... مربا داغ میکنی که با پول آقات خريدی؟ ... خودش آقات پولش از سر جوب آورده که مربا گرم میکنی؟ ...
... خوب ولک دستورش اينه ... مربا بايد گرم باشه که بره توی کيک ...
... تو قايقها، دور از غمها ...
اگر اين جاسم بذاره سفيده تخم مرغها را بريزيد توی يک کاسه و حسابی بزنيد تا پف کنن. بعد شکر هم بايد اضافه کنين و باز بزنين تا مخلوط بشن ...
چه خوب و قشنگه لب کارون ... يادش هست خودش اون بار زرده توی سفيده بود اصلأ خبری نشد؟ ...
... همين که جاسم میگه، اگر زرده با سفيده مخلوط بشه سفيده پف نمیکنه ... ولک خيلی باهوشی جاسم ...
... خيلی آقات ناراحت شد سه تا زرده قاطی شد ... گفت باز جريان اسبه نشه ها ...
... ولک بس ... خوب در ادامه يکی يکی زردهها را اضافه میکنيم به سفيدهها و میزنيم تا رنگ مخلوط سفيد بشه. بعد شير بايد اضافه بشه و آخر از همه آرد ...
... جريان اون بار نشه که آرد ريختی چسبيد ها ... گفته باشم ...
... خوب جاسم درست گفت ... آرد بايد الک بشه و به مخلوط اضافه بشه وگرنه میچسبه به هم ... جاسم کاکا خيلی باهوشی ها ...
... میگم يا حبيبی ... قاسم چه خبر از اون اسبه که خودش با هم دوست بودين؟ ... چی شد جريانش؟ ... توی قايقها ...
... ولک بس ...خوب حالا يک سينی بزرگ برداريد و کف اون رو با کاغذ روغنی بپوشونيد ... بعد خمير را روی کاغذ پهن کنيد و بگذاريد توی فر ...
... دور از غمها ... سفت نشه ...
... بله همین که جاسم گفت ... نبايد کيک سفت بشه چون بعدش که میخواهيد اون رو بپيچونيد میشکنه. خمير رو خوب پهن کنين که زود بپزه ...
... آقات گفت حالا مربا چی شد؟ ... همون که گرم کردی پولش مال آقات بود ...
... خوب وقتی خمير پخته شد به سرعت کاغذ روغنی رو از پشتش جدا کنین و مربا رو روی سطحش پخش کنين و خمير پخته شده رو لوله کنين بذارين توی يخچال ...
... يا حبيبي ... خودش يادش رفت شکر بريزی روش ... يادش رفت لبههاش رو ببری ..
... خوب کاکا مهلت نمیدی، يادم رفت ... قبل از لوله کردن خمير لبههای دورش رو ببرين. شکر اضافی هم بذاريد کنار دستتون که وقتی خمير در حال لوله شدن هست روی اون شکر بپاشين...
... حالا میذاريمش توی يخچال و نيم ساعت بعد میخوريمش ...
... يا حبيبی ... يعنی خودش تا نيم ساعت ديگه مرده از گشنگی ...
نظرات