سه نقطه
امسال در کنفرانس تغییر اقلیم ایتالیا آدمهای جالبی آمدن. یک گروه از مغولستان، یک گروه از هند، یک گروه از بولیوی، یکی دو نفر هم جزایر کارائیب، یک شرپا و چند نفر از آفریقا آمدن. همگی کشاورز یا دامدار هستن. حکایت اینها از تغییرات اقلیمی نزدیکترین شواهد برای اوضاع خراب آب و هوائی به حساب میاد. البته از این خراب ترش هم هست که گزارشهایشان در حاشیه کنفرانس کپنهاگ منتشر میشوند.
یکی کشاورز هندی اهل بنگال که دعوت شده بود سخنرانی کند و با مترجم حرف میزد روی نقشه سه تا نقطه را نشان داد که محل خانههای خودش بودن. هر بار آب بالا آمده و خانه این بیچاره را خراب کرده و مجبور شده برود آنطرفتر خانه بسازد. جایی که زندگی میکرده یک جزیره بوده که حالا تبدیل شده به یک نوار باریک خشکی.
یک شرپا از نپال آمده چند تا عکس نشان داد از آب شدن یخچالهای اطراف دهی که زندگی میکند. در مدت ۳ ماه تصویر محل بکلی عوض شده. یعنی جایی که یخچال طبیعی بوده تبدیل شده به کوه سنگریزه یی. اوضاع اروپا در منطقهٔ آلپ هم خراب و یخچالهای طبیعی اونجا هم تا ۵۰ درصد از بین رفته. سر فرصت کامل درباره شون مینویسم.
یک روزنامه نگار ونزوئلایی اینجا هست که یک شب کلی با هم گپ زدیم درباره چاوز و احمدینژاد. میگفت توی درگیریهای ونزوئلا ۵ نفر کشته شدن که همهشان هم از تظاهرکنندگان مخالف چاوز بودن. هیچ دختر جوانی هم در جریان درگیریها کشته نشده. در ضمن که یک دار و دسته شبیه به بسیج هم دارند که هم فقیرند و هم کم سواد. البته چاوز به زندگی خصوصی مردم که چی بپوشند و چی نپوشند هم کاری ندارد. اوضاع ما توی ایران از همه طرفه گرفتاری دارد.
گروه مغولستان در عرصه میگساری از همه رقم رقیب ندارند. اصولن بشکه یی کار میکنن. تنها رقیبشان یک روزنامه نگار روس است که شبها یک نفر زیر بغلش را میگیرد میبرد اتاقش. اسم این جناب یوری هست که معروف شده به یوری الکل. اسمش را هم امریکای لاتینها انتخاب کردن. لاتینها هم مثل ترکهای خودمان هستند که از تبریز و اردبیل و ایل قشقایی همه با هم میتواند حرف بزنند.
قرار است برای سال آینده یک روزنامه نگار ایرانی را معرفی کنم که دعوت کنند برای کنفرانس. امیدوارم بی دردسر بشود یکی را دعوت کرد که تعداد ایرانیها زیاد بشود.
یکی کشاورز هندی اهل بنگال که دعوت شده بود سخنرانی کند و با مترجم حرف میزد روی نقشه سه تا نقطه را نشان داد که محل خانههای خودش بودن. هر بار آب بالا آمده و خانه این بیچاره را خراب کرده و مجبور شده برود آنطرفتر خانه بسازد. جایی که زندگی میکرده یک جزیره بوده که حالا تبدیل شده به یک نوار باریک خشکی.
یک شرپا از نپال آمده چند تا عکس نشان داد از آب شدن یخچالهای اطراف دهی که زندگی میکند. در مدت ۳ ماه تصویر محل بکلی عوض شده. یعنی جایی که یخچال طبیعی بوده تبدیل شده به کوه سنگریزه یی. اوضاع اروپا در منطقهٔ آلپ هم خراب و یخچالهای طبیعی اونجا هم تا ۵۰ درصد از بین رفته. سر فرصت کامل درباره شون مینویسم.
یک روزنامه نگار ونزوئلایی اینجا هست که یک شب کلی با هم گپ زدیم درباره چاوز و احمدینژاد. میگفت توی درگیریهای ونزوئلا ۵ نفر کشته شدن که همهشان هم از تظاهرکنندگان مخالف چاوز بودن. هیچ دختر جوانی هم در جریان درگیریها کشته نشده. در ضمن که یک دار و دسته شبیه به بسیج هم دارند که هم فقیرند و هم کم سواد. البته چاوز به زندگی خصوصی مردم که چی بپوشند و چی نپوشند هم کاری ندارد. اوضاع ما توی ایران از همه طرفه گرفتاری دارد.
گروه مغولستان در عرصه میگساری از همه رقم رقیب ندارند. اصولن بشکه یی کار میکنن. تنها رقیبشان یک روزنامه نگار روس است که شبها یک نفر زیر بغلش را میگیرد میبرد اتاقش. اسم این جناب یوری هست که معروف شده به یوری الکل. اسمش را هم امریکای لاتینها انتخاب کردن. لاتینها هم مثل ترکهای خودمان هستند که از تبریز و اردبیل و ایل قشقایی همه با هم میتواند حرف بزنند.
قرار است برای سال آینده یک روزنامه نگار ایرانی را معرفی کنم که دعوت کنند برای کنفرانس. امیدوارم بی دردسر بشود یکی را دعوت کرد که تعداد ایرانیها زیاد بشود.
نظرات